تحلیل توزیع خدمات عمومی شهر شیراز با مدل‌های خودهمبستگی فضایی در نرم‌افزار ArcGIS و Geoda

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه زابل

2 کارشناسی ارشد زابل

چکیده

داده­های فضایی در فضا توزیع یکنواختی ندارند و تکنیک­ها و تحلیل­های منحصر به فرد خود را می­طلبند. از این رو، مدل­های گوناگونی در زمینه، زمین آمار به وجود آمده­اند. از آنجا که بررسی و تحلیل توزیع خدمات عمومی شهر به صورت همگن در فضا توزیع نشده­اند بنابراین یکی از اساسی­ترین عناصر ارتقاء دهنده کیفیت محیط شهری دسترسی مناسب به خدمات است و یک عامل ضروری برای توفیق پایداری محیط شهری تلقی می­شود. در چنین شرایطی مدل­های جدید تحلیل فضایی از جمله تحلیل حریم و تکنیک­های خودهمبستگی فضایی توانسته­اند، مسأله­ی دسترسی به خدمات شهری را نه تنها برای یک نوع خدمت خاص بلکه برای تعداد زیادی از خدمات تحلیل نمایند و چگونگی پراکنش فضایی خدمات (تمرکز و تفرق) و دسترسی شهروندان و در نهایت عدالت فضایی شهری را تبیین نمایند. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای، اسنادی و بررسی­های میدانی در سطح شهر شیراز است. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم­افزار Geoda و شاخص موران و آماره عمومی G و شاخص دو متغیره موران به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شد. نتایج نشان می­دهد که خدمات متناسب با جمعیت در مناطق شهری شیراز توزیع شده­اند، اما دسترسی شهروندان به خدمات عمومی شهری برابر نیست و از مدل مرکز پیرامون تبعیت می­کنند. نواحی مرکز شهر از دسترسی مطلوبی به خدمات برخوردارند و نواحی پیرامونی از دسترسی ضعیفی برخوردار هستند.

کلیدواژه‌ها


تحلیل توزیع خدمات عمومی شهر شیراز با مدل‌های خودهمبستگی فضایی در نرم‌افزار ArcGIS و Geoda

 

اکبر کیانی:
علی‌اکبر کاظمی:

 دانشیار جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه زابل، زابل، ایران
 دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه زابل، زابل، ایران*

 

چکیده

داده­های فضایی در فضا توزیع یکنواختی ندارند و تکنیک­ها و تحلیل­های منحصر به فرد خود را می­طلبند. از این رو، مدل­های گوناگونی در زمینه، زمین آمار به وجود آمده­اند. از آنجا که بررسی و تحلیل توزیع خدمات عمومی شهر به صورت همگن در فضا توزیع نشده­اند بنابراین یکی از اساسی­ترین عناصر ارتقاء دهنده کیفیت محیط شهری دسترسی مناسب به خدمات است و یک عامل ضروری برای توفیق پایداری محیط شهری تلقی می­شود. در چنین شرایطی مدل­های جدید تحلیل فضایی از جمله تحلیل حریم و تکنیک­های خودهمبستگی فضایی توانسته­اند، مسأله­ی دسترسی به خدمات شهری را نه تنها برای یک نوع خدمت خاص بلکه برای تعداد زیادی از خدمات تحلیل نمایند و چگونگی پراکنش فضایی خدمات (تمرکز و تفرق) و دسترسی شهروندان و در نهایت عدالت فضایی شهری را تبیین نمایند. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای، اسنادی و بررسی­های میدانی در سطح شهر شیراز است. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم­افزار Geoda و شاخص موران و آماره عمومی G و شاخص دو متغیره موران به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شد. نتایج نشان می­دهد که خدمات متناسب با جمعیت در مناطق شهری شیراز توزیع شده­اند، اما دسترسی شهروندان به خدمات عمومی شهری برابر نیست و از مدل مرکز پیرامون تبعیت می­کنند. نواحی مرکز شهر از دسترسی مطلوبی به خدمات برخوردارند و نواحی پیرامونی از دسترسی ضعیفی برخوردار هستند.

واژه‌های کلیدی: خدمات عمومی، مدل خوهمبستگی، شاخص موران، Geoda، آماره عمومی G.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1- مقدمه

1-1- طرح مساله

یکی از مهم‌ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی از هم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی در درون شهرهاست که زمینه­ساز نابرابری­های گسترده دسترسی شهروندان به خدمات شده است (حاتمی­نژاد، 1387: 71). عقب افتادگی اقتصادی و فقر ممکن است با دسترسی ضعیف به خدمات تشدید گردد، این ضعف دسترسی می­تواند ناشی از شکل کالبدی مکان­ها، حمل و نقل ناکافی، توزیع نامناسب خدمات و منابع ناشی شود (رستمی و شاعلی، 1388: 3). تا به حال، بررسی دسترسی به خدمات شهری بیشتر در قالب طرح­های کاربری اراضی شهری و معیار سرانه کاربری­ها انجام شده است (دادش­پور و رستمی، 1390: 2). همچنین تحلیل توزیع خدمات شهری در قالب مرزهای قراردادی مناطق شهرداری، به دلیل نادیده گرفتن شعاع نفوذ خدمات، با توجه به اینکه مثلاً خدماتی ممکن است در کنار مرز دو منطقه قرار گرفته باشد اما به لحاظ ارزش در یک منطقه محاسبه گردد درحالی‌که شعاع نفوذ آن بخشی از دو منطقه را تحت پوشش قرار می­دهد. از سوی دیگر بررسی دسترسی خدمات در قالب دسترسی یکپارچه کمتر مورد توجه قرار گرفته است و تحلیل بررسی بیشتر به یک نوع از خدمات متمرکز بوده است (رهنما و ذبیحی، 1390: 2).

در حالی که یکی عمده­ترین عناصر ارتقا دهنده کیفیت محیط شهری، توسعه شاخص­های دسترسی است و دسترسی مطلوب، یک عامل ضروری برای توفیق پایداری محیط شهری تلقی می­شود (رهنما، 1385: 137). قابلیت دسترسی در واقع توانایی ساکنین شهر در داشتن یک دسترسی خوب به فعالیت­ها، منابع، خدمات و موارد مشابه است (Lotfi, 2009: 134). بنابراین در چنین شرایطی برای پر کردن کاستی­های موجود، شاخص عدالت یکپارچه که مبتنی بر دورنمایی از تحلیل فضایی تئوری­های دسترسی، سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل­های تحلیل فضایی از جمله ضرایب خودهمبستگی فضایی موران و آماره عمومی G و ... توانسته­اند، مسئله‌ی دسترسی به تسهیلات شهری را نه تنها برای یک نوع خدمت خاص بلکه برای تعداد زیادی از خدمات تحلیل نمایند و چگونگی پراکنش فضایی خدمات (تمرکز و تفرق) و دسترسی شهروندان و در نهایت عدالت فضایی شهری تبیین نماید (رهنما و ذبیحی، 1390: 7). بر این اساس، تحلیل تمرکز فضایی خدمات شهری و چگونگی دسترسی به آن در قالب مدل یکپارچه دسترسی و تحلیل رابطه بین تمرکز خدمات و میزان دسترسی که به نوعی تصویرگر عدالت فضایی شهری است مسئله اساسی تحقیق را تشکیل می­دهد.

2-1- اهمیت و ضرورت

یکی از با اهمیت­ترین و ضروری­ترین مسائل برنامه­ریزی شهری، توزیع عادلانه امکانات، خدمات و میزان دسترسی شهروندان در سطح محله­ها، ناحیه­ها و مناطق شهری است، برنامه­ریزان شهری موظف به رعایت اصول عدالت­گرایانه در تمام ابعاد برنامه­ریزی شهری هستند، به گونه­ای که تحقق آرمان­ها و حل واقعی مسائل شهری (مانند تخصیص بهینه و مناسب کاربری­های شهری، خدمات، دسترسی­ها و ...) به راهبردهای علمی و اجرایی عدالت­محور نیاز دارد تا از اختلافات و بروز مشکلات شهری کاسته شود.

3-1- اهداف تحقیق

الف) تحلیل پراکنش فضایی خدمات عمومی شهری در شهر شیراز و شناسایی نواحی تمرکز و تفرق تسهیلات شهری.

ب) شناخت رابطه­ی میان توزیع فضایی جمعیّت و خدمات عمومی شهری در نواحی شهر شیراز.

4-1- پیشینه پژوهش

داداش پور و رستمی (1390) در پژوهشی با عنوان «سنجش عدالت فضایی یکپارچه خدمات عمومی شهری براساس توزیع جمعیت، قابلیت دسترسی و کارایی در شهر یاسوج»،  براساس توزیع جمعیت، قابلیت دسترسی و کارایی به تعیین شاخصی یکپارچه برای سنجش عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری پرداخته­اند که این شاخص نشان دهنده­ی دوگانگی شهری در شهر یاسوج است(دادش پور و رستمی، 1390: 1).

لطفی و کوهساری (2009) در مقاله­ای با عنوان «سنجش قابلیت دسترسی به خدمات محلی در شهر تهران» با در نظر گرفتن دو رویکرد برابری فرصت­ها و عدالت نیاز مبنا به بررسی خدمات آموزشی، تجاری و فضای سبز در مقیاس محله پرداخته­اند. ابتدا میزان دستیابی بلوک­های شهری را با روش مینیمم فاصله و روش فازی ارزیابی کرده سپس میزان دستیابی ساکنین را با شاخص محرومیت اجتماعی –  اقتصادی ساکنین در بلوک­های شهری مقایسه کرده اند. نتایج یافته­های تحقیق، نشان از نابرابری اندک محله­های شهر در دستیابی به خدمات بوده است (Lotfi & Koohsari, 2009: 8).

مهمترین تفاوت پژوهش حاضر نسبت به پژوهش­های متعارف و کلاسیک پیشین، این است که تجزیه و تحلیل داده­ها و اطلاعات در معادلات به صورت جداگانه محاسبه نمی­شوند، بلکه در مقاله حاضر علاوه بر معادلات، ماتریس خودهمبستگی فضایی که در بسیاری از منابع[1] به عنوان ماتریس w معروف است به آن اضافه می­شود، این عملیات توسعه داده شده است و در نرم­افزار Geoda با دنیای واقعی و به عبارتی «تحلیل فضایی» که مبنای محاسبات آن به طور واقعی مبتنی بر مکان و فضا است اجرا شده است، بر اساس تجربیات جهانی و تجربه مقاله حاضر، اجرای تحلیل خودهمبستگی فضایی در نرم‌افزار Geoda به سبب کاهش زمان و نزدیکتر بودن به دنیای واقعی (تحلیل فضایی واقعی) بهتر از نرم­افزار MATLAB (نمونه فعالیت­های انسلین ال.) انجام می­شود، به عبارتی این روش برای برنامه­ریزان شهری که داده­ها و اطلاعات نقشه­ای مهیا و قابل دسترس­تری دارند به عنوان مزیتی علمی و اجرایی محسوب می­شود.  

5-1- سئوال‌ها و فرضیه‌ها

1. آیا بین توزیع فضایی جمعیت و خدمات عمومی شهری رابطه­ای وجود دارد؟

2. پراکنش و دسترسی به خدمات عمومی شهری در نواحی شهر شیراز تا چه میزان مطابق با اصول و راهبردهای عدالت فضایی است؟

فرضیه­های تحقیق

1. رابطه معنی­داری بین توزیع فضایی جمعیت و خدمات عمومی شهر شیراز وجود ندارد.

2. بین پراکنش و دسترسی به خدمات عمومی شهری در نواحی شهر شیراز با اصول و راهبردهای عدالت فضایی اختلاف معناداری وجود دارد.

6-1- روش تحقیق

متناسب با اهداف تحقیق و ماهیت موضوع روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر انجام مطالعات اسنادی، کتابخانه­ای و بررسی­های میدانی است. برای همین منظور، در این تحقیق به صورت گسترده از انواع توانمندی­های سیستم اطلاعات جغرافیایی از قبیل قابلیت­های ترکیب نقشه، تعیین حریم و تحلیل­هایی مرتبط، از تکنیک­های خودهمبستگی فضایی، شاخص موران، آماره عمومی G و تحلیل خود همبستگی دو متغیره موران و نرم­افزار Geoda برای تحلیل روابط بین تراکم جمعیت و توزیع فضایی و دسترسی به تسهیلات عمومی در کلان‌شهر شیراز استفاده شده است.

7–1- جامعه آماری و کلیاتی در مورد محدوده مورد بررسی

جامعه آماری مورد مطالعه، شامل محدوده­ی خدماتی شهر شیراز است که دارای 9 منطقه شهرداری و با وسعت 17889.9 هکتار است. با توجه به تعریف ارائه شده از خدمات عمومی شهری در این پژوهش 7 نوع خدمات مورد بررسی قرار می­گیرند که عبارتند از: 1- آموزشی (دبستان، راهنمایی، دبیرستان)2- پارک­ها و فضای سبز 3- کتابخانه­ها 4- دفاتر خدمات جامع پستی 5- کلانتری 6- اماکن ورزش 7- آتش­نشانی.

شهر شیراز به عنوان مرکز استان فارس و کلان شهر منطقه جنوب در طول جغرافیایی 27 درجه و 7 دقیقه و 31 درجه و 36 دقیقه عرض شمالی و عرض جغرافیایی 50 درجه و 27 دقیقه و 55 درجه طول شرقی نسبت به نصف‌النهار گرینویچ قرار دارد. ارتفاع آن از سطح آب‌های آزاد 15410 متر و فاصله هوایی آن تا تهران 900 کیلومتر مربع است(جعفری، 1374: 88).

2 - مبانی نظری

بحث عدالت اجتماعی که از مباحث جدید جغرافیای انسانی است از اواخر دهه 1960 مطرح شده و اوج آن در دهه 1970 است (Smith, 1994: 54)، که نظریه­ای مناسب برای به تحلیل کشیدن معضلات اجتماعی- اقتصادی شهرهای جهان سوم است. مفهوم عدالت فضایی اشاره دارد به درجه ای از خدمات و امکانات که به صورت برابر در مناطق مختلف همچنین گروه­های سیاسی، قومی و اقتصادی با در نظر گرفتن نیازهای متناسب گروه­هایی ویژه از قبیل کودکان و افراد مسن توزیع شده­اند (Omar, 2005: 2). دو دیدگاه در عدالت فضایی با عنوان عدالت افقی و عدالت عمودی وجود دارد. عدالت افقی (انصاف یا مساوات) در رابطه با فراهم کردن منابع برابر برای تک تک افراد یا گروه‌ها با توجه به برابری در توانایی است. این دیدگاه از برتری دادن به اشخاص یا گروه‌ها بر دیگری اجتناب می‌کند و خدمات به اندازه یکسان بدون در نظر گرفتن نیاز یا توانایی ارائه می‌شود. عدالت عمودی (عدالت اجتماعی یا عدالت محیطی) در رابطه با توزیع منابع با توجه به توانایی‌های مختلف افراد و نیازهای آن‌ها است. این دیدگاه به منظور از بین بردن نابرابری‌های اجتماعی به گروه‌ها یا نیازهای آن‌ها برتری می­دهد. (Delbosc & Currie, 2011: 2) یکی دیگر از ابعاد مهم عدالت تفاوت بین فرصت­ها و درآمدها است (Litman, 2007: 6). یک توافق کلی وجود دارد که هر فردی شایستگی داشتن فرصت برابر را داشته باشد اما بر روی این دیدگاه که میزان درآمدها برابر باشد توافق کمتری وجود دارد .(Delbosc & Currie, 2011: 3) دیدگاه حاکم بر تحقیق بررسی فرصت برابر برای آحاد جامعه شهری به خدمات عمومی بدون توجه به توانایی و نیاز گروه­های جمعیتی است به دلیل اینکه خدمات مورد بررسی قرارگرفته‌اند که مورد نیاز آحاد جامعه شهری هستند. در صورتی که برنامه­ریزی کاربری زمین (اراضی) شهری به طور اصولی و علمی عملیاتی گردد، اهداف عدالت فضایی در ارایه خدمات و دسترسی­ها بهتر و با قطعیت بیشتری به شهروندان قابلیت اجرایی پیدا می­نماید.

2-1- تحلیل فضایی

در سال­های اخیر توجه زیادی به تحلیل داده­های فضایی شده است. داده­هایی که نیازمند تکنیک­های منحصر به فرد خود می­باشند و با تکنیک­های داده­های غیر فضایی تفاوت دارند. روش­های تجزیه و تحلیل آماری مورد استفاده در علوم اجتماعی و زیست محیطی بر اساس این فرض است که داده­ها توزیع کاملاً همگن و متجانسی در فضا دارند. وابستگی فضایی به این مفهوم است که مکان­های نزدیک در اغلب نتایج وقتی که نقشه­های اقتصادی و اجتماعی تهیه می­شوند به هم شبیه هستند (Gilbert & Chakraborty, 2011: 4). به دنبال این مفهوم مدل­های گوناگونی در زمینه زمین آمار به وجود آمده­اند که با استفاده از نرم­افزارهایی از قبیل GeoDa و بخش­های سیستم اطلاعات جغرافیایی محاسبه می­شوند. در تحقیق حاضر چند نمونه از این مدل­ها مورد استفاده قرار گرفته است که در ادامه به شرح آن‌ها پرداخته شده است.

2 – 2 - خودهمبستگی فضایی

در طبقه­بندی الگـوهای فضـایی خواه خوشـه­ای، پراکنده و تصادفی، می‌توان بر چـگونگی نظم و ترتیـب قرارگیـری واحدهای ناحیه­ای متـمرکز شد. می‌توان مشـابهت و عدم مشـابهت هر جفت از واحـدهای ناحیه ای مجاور را اندازه گرفـت. وقـتی که این مشابهت و عدم مشابهت­ها برای الگـوهـای فضـایی خلاصه شده­اند، خود همبــستگی فضایی شـکل می­گیـرد (Lee, 2000: 135). خود همبستگی فضایی ابزار ارزشمندی  برای مطالعه­ای است که چگونه الگوهای فضایی در طول زمان تغییر می‌کنند. نتایج این نوع تحقیق به فهم بیشتری منجر شده از اینکه چگونه الگوهای فضایی از گذشته به حال تغییر می­کنند. بنابراین نتایج سودمندی می­تواند مشتق شود برای توسعه فهم فاکتورهای جاری که تغییرات را در الگوهای فضایی به پیش می­برند. علاوه بر این، مطالعه همبستگی فضایی پیشنهادات ضمنی مهمی برای کاربرد تکنیک‌های آماری در تحلیل  اطلاعات فضایی دارد. برای اندازه­گیری همبستگی فضایی آماره­های وجود دارد که به ما اجازه می‌دهند با نقاط یا پلی­گونها (سطوح ناحیه­ای) کار کنیم  که در این پژوهش بر واحدهای ناحیه­ای متمرکز شده­ایم. 

 

2-3- شاخص موران (Moran’s I)

شاخص موران به شرح (رابطه 1) است:

(رابطه 1)

 

Xi ضریب متغیّر فاصله­ای یا نسبی در واحد ناحیه­ای i، n تعداد واحدهای ناحیه­ای، وزن Wij شامل (خدمات عمومی شهری است). ضریب موران بین 1- تا 1 متغیّر است. 1- برابر تعامل فضایی منفی و 1 برابر تعامل فضایی مثبت است. اگر تعامل فضایی وجود نداشته باشد، ضریب مورد انتظار موران برابر صفر است. ضرایب مورد انتظار موران برابر است (رابطه 2):  

(رابطه 2)

 

n تعداد واحدهای ناحیه­ای، EI ضریب مورد انتظار. وقتی که شاخص موران مورد محاسبه بزرگ‌تر از مقدار ضریب مورد انتظار باشد الگوی پراکنش فضایی تأکید می­شود و برعکس(Lee et al, 2001: 138).  که در اینجا مقدار wij برابر با ارزش و وزن تسهیلات عمومی باشد.

2-4- آماره عمومی  G (General G-Statistic)

شاخص موران به خوبی که برای خواص آماری ساخته شده­اند، برای توصیف همبستگی فضایی جهانی هستند. به هر حال آن‌ها، در شناسایی انواع گوناگونی از طبقه­بندی الگوهای فضایی کارآمد نیستند. این الگوها بعضی مواقع به عنوان نقاط داغ «تمرکز[2]» و نقاط سرد[3] نامیده می­شوند. برای مثال اگر ارزش‌های بالا نزدیک یکدیگر باشند، شاخص موران دلالت بر خود­همبستگی فضایی مثبت نسبتاً بالا دارند، این طبقه (خوشه) از ارزش‌های بالا ممکن است به عنوان نقطه تمرکز (داغ) نامیده شود. اما خود همبستگی فضایی مثبت بالا نشان داده شده به وسیله شاخص موران ممکن است به وسیله ارزش‌های پایین مجاور با یکدیگر به وجود آمده باشند. این نوع از خوشه می­تواند به عنوان نقطه سرد نامیده شود. شاخص موران نمی­تواند این دو نوع از خود همبستگی فضایی را متمایز کنند. آماره عمومی G[4](Getis and Ord 1992) بر شاخص موران در تعیین نقاط تمرکز (داغ) و نقاط تفرق در سطح ناحیه مورد مطالعه ترجیح دارد. این نقاط داغ و سرد می­توانند به عنوان تمرکزهای فضایی در نظر گرفته شوند. شبیه به شاخص موران، آماره عمومیG  همچنین متکی بر آمارهای حاصل ضرب ضربدری است. این حاصل ضرب ضربدری اغلب نام‌گذاری می­شود به عنوان یک معیار پیوستگی فضایی، که به شکل رابطه (3) تعریف شده است:

(رابطه 3)

                    

به سبب این که i≠j آماره عمومی G به وسیله معیار فاصله (D) تعریف شده است. در درون آن فاصله واحدهای ناحیه­ای می­توانند به عنوان همسایه­ای i مد نظر قرار گیرند. وزن wij(d) برابر 1 ست اگر در داخل فاصله d است و در صورت عکس برابر 0 است. بنابراین، وزن‌های ماتریس اساساً یک ماتریس متقارن دوتایی است، اما ارتباطات همسایگی به وسیله فاصله d تعریف شده است. مجموع وزن‌های ماتریس برابر است با (رابطه 4):

(رابطه 4)

قبل از محاسبه آماره عمومی G، بایستی فاصله d تعریف شود که در داخل آن واحدهای ناحیه ای به عنوان همسایه ملاحظه شوند. ضریب موران قادر به بیان تفاوت‌های محلی نمی­باشد، لذا بایستی از سایر ضرایب خود همبستگی محلی فضایی استفاده کرد در نتیجه از آماره عمومی G نیز استفاده شده است.

 

3 تحلیل یافته‌ها

مطابق اصول، معیارها و استانداردهای برنامه­ریزی شهری منتج از تجربیات جهانی و وضعیت جغرافیایی کلان‌شهر شیراز مراحل تجزیه و تحلیل پژوهش در ادامه آمده است. در این مرحله برای هر یک از لایه­های خدماتی با استفاده از تحلیل ایجاد حریم در سیستم اطلاعات جغرافیایی سه سطح دسترسی تعریف شده است. به طور مثال لایه خدماتی کتابخانه­ها با 1600 متر دسترسی خوب، دو برابر شعاع عملکردی دسترسی متوسط و بقیه مساحت سطح شهر  دسترسی ضعیف محاسبه شده­اند.

 


جدول 1 معیارهای تخصیص شعاع دسترسی و مقیاس عملکردی خدمات عمومی

مرجع یا منبع علمی

مقیاس عملکردی

شعاع دسترسی

کاربری­ها

شیعه، 1380: 172

ناحیه­ای

2000

دبیرستان، هنرستان و پیش­دانشگاهی

محمدی جمال و همکاران،1391: 18

ناحیه­ای

1500

پارک منطقه

زنگی­آبادی،1381: 90

ناحیه­ای

1600

کتابخانه­ها

زنگی­آبادی و کیومرثی، 1391: 80

ناحیه­ای

750

دفاتر خدمات جامع پستی

رمضانی، 1385: 27

ناحیه­ای

2000

کلانتری

درودی، 1386: 122

ناحیه­ای

1750

آتش­نشانی

رهنما و ذبیحی، 1390: 6.

ناحیه­ای

2000

اماکن ورزشی

 

 

3-1- وزن­دهی به لایه­های شعاع دسترسی و ترکیب نقشه­ها

در این مرحله لایه­های آماده شده در مرحله قبل از طریق Tools Spatial Analyst از گزینه Weighted Overlay وزن­دهی شدند. وزن لایه­ها  بر طبق نظر کارشناسان از طریق پرسشنامه تهیه شده­اند. لایه­های مورد استفاده در این قسمت 7  لایه از خدماتی می­باشند که از مجموع آن‌ها یک لایه با سه شعاع دسترسی، خوب، متوسط و ضعیف استخراج شد (شکل 1).

 

 

 

 

 

 

شکل 1 نمونه­ای از مراحل پردازش و تحلیل خروجی نقشه­ها در کلان‌شهر شیراز. سمت راست: شعاع دسترسی به کتابخانه­ها در سطح شهر، سمت چپ: نقشه وزن­دهی خدمات عمومی شهری در قالب مدل یکپارچه دسترسی

 

 

3 – 2 - تحلیل دسترسی یکپارچه به خدمات عمومی

توزیع یکپارچه دسترسی به خدمات، که بر اساس لایه­های دبیرستان، هنرستان، پیش­دانشگاهی، آتش­نشانی، کتابخانه، مراکز پستی، کلانتری، پارک منطقه­ای و اماکن ورزشی ایجاد شده است (شکل 1). نشان می­دهد. منطقه 8 و قسمت­هایی از مناطق که به این منطقه منتهی می­شود از ارزش خدماتی بالایی برخوردار هستند. نواحی مناطق شهری از وضعیت متوسطی نسبت به خدمات قرار دارند و نواحی پیرامونی از ارزش خدماتی ضعیفی برخوردار هستند.

3 – 3 - مقایسه مساحت مناطق شهرداری شیراز به لحاظ دسترسی به خدمات

مقایسه مساحت مناطق با خود منطقه و دیگر مناطق در قالب دسترسی خوب متوسط و ضعیف بر اساس تحلیل نقشه­ها نشان می­دهد که منطقه 8 بیشترین مقدار از مساحت خود را به دسترسی خوب اختصاص داده است به طوری که در دسترسی متوسط و ضعیف مقداری را به خود اختصاص نداده است. مناطق  3 و 4 نیز از مناطقی هستند که بیشترین مساحت خود رو به دسترسی خوب اختصاص داده­اند. نتایج تحلیل وضعیت­ها گویای شرایط متفاوت دسترسی مناطق شهر شیراز است.

3 – 4 - تحلیل فضایی خدمات با استفاده از شاخص موران و آماره عمومی G

با نگاهی به نقشه­های توزیع خدمات در مناطق 9 گانه شهرداری شیراز می­توان به تراکم خدمات پی برد اما هدف از تحقیقات هرچه بیشتر عینی کردن مطالعات است در این پژوهش نیز به منظور عینی کردن مطالعات از مدل­های تحلیل خودهمبستگی استفاده شده است.

3 – 4 – 1 - شاخص موران (Moran’s I)

با توجه به یافته­های تحقیق می­توان گفت که یک نوع تعامل فضایی در بین خدمات وجود دارد. خدماتی که مثبت هستند ارزش‌های مثبت و تقریباً مشابهی را دارند، همسایه می­باشند در نتیجه یک نوع تمرکز تسهیلات به وجود می­آید. سنجش ضریب موران خدمات عمومی شهری در سطح شهر شیراز نشان دهنده آن است که تراکم خدمات عمومی شهری در مرکز شهر شیراز است و در نتیجه تمرکز خدمات را نشان می‌دهد (شکل 2).


 

شکل 2 نمودار توزیع خدمات عمومی در مناطق شهرداری شیراز

 

 

بر اساس شاخص موران، توزیع فضایی خدمات عمومی در سطح شهر شیراز به صورت خوشه­ای (Clustered) می­باشد و دارای ضریب 0.23 است که هر چه به سمت عدد 1 تمایل داشته باشد نشان از تمرکز بالاتر دارد. این نتیجه موید تمرکز خدمات عمومی در سطح نواحی شهر شیراز است. این وضعیت در شکل مذکور مشخص شده است، به این معنی که نواحی دارای تمرکز خدمات در مجاورت یکدیگر قرار دارند و همسایه می‌باشند و در نتیجه ضرایب همبستگی فضایی خدمات عمومی در شهر شیراز مثبت است. همچنین چنانکه ضریب موران 1= I باشد، بر توزیع کاملاً عادلانه مکانی فضایی دلالت دارد هر چه از عدد 1 به سمت صفر پیش می‌رود از درجه عادلانه بوده آن کاسته می‌شود و در عدد 1- به صورت کاملاً ناعادلانه مکانی فضایی می‌رسد. با مقایسه این وضعیت با ضریب موران خدمات عمومی (0.23+) می‌توان گفت که تا حدی وضعیت توزیع عادلانه به طور نسبی مشاهده می‌شود.

3 – 4 – 2 - آماره عمومی G

آماره عمومی  G، برای خدمات عمومی در سطح شهر شیراز در شکل 3 نمایش داده شده است. مقدار G برابر 03. و ScoreZ برابر 3.23 است.  

 

 

 

شکل 3 نمودار توزیع خدمات عمومی بر اساس آماره عمومی  G

 

 

الگوی فضایی از نوع خوشه­ای نقاط با تمرکز بالا است که در سطح 0.01 معنی­داری است و بیانگر این است که فضاهایی با ضریب دسترسی بالا مجاور یکدیگر متمرکز شده‌اند. ضریب موران قادر به بیان تفاوت‌های محلی ناست، بنابراین بایستی از سایر ضرایب خود همبستگی محلی فضایی استفاده کرد. در نتیجه از آماره عمومیG  نیز استفاده شده است.

3 – 5 - رابطه بین تراکم جمعیت نواحی، تمرکز و تعداد خدمات عمومی شهر شیراز

رابطه میان تراکم جمعیت مناطق و تمرکز و تعداد خدمات عمومی نشان دهنده تعادل یا عدم تعادل میان توزیع فضایی جمعیت در سطح مناطق و پراکنش فضایی خدمات شهری هم از لحاظ تعداد و هم ارزش آن‌ها در سطح مناطق است. در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی سعی شده است تا رابطه میان این دو نوع از داده‌های تحقیق مشخص گردد. در نقشه­های زیر تراکم جمعیت مناطق و تراکم خدمات عمومی در سطح مناطق شهر شیراز نشان داده شده است. همچنین به بررسی رابطه میان تراکم جمعیت مناطق و تراکم خدمات در مناط نه گانه شهری پرداخته شده است. این امر با استفاده از نرم­افزار Arc GIS 10 و استفاده از برنامه جانبی Geo Statistical Analyst انجام شده است. برای ترسیم گراف­ها یا نمودارهای رابطه­ای (که رابطه میان دو نوع از داده­های با یکدیگر نشان می­دهد) از گزینهGeneral QQ Plot  استفاده شده است. در این شکل­ها رابطه میان دو نوع اطلاعات یعنی خدمات عمومی و تراکم جمعیت در مناطق شهری شهر شیراز نشان داده شده است.

3 – 6 - رابطه تراکم جمعیت و توزیع خدمات در مناطق شهرداری شهر شیراز

همان طور که در شکل 4 دیده می­شود مناطق 8  و 2 بیشترین تراکم جمعیتی را دارند که جزء مناطق مرکزی شهر می­باشند. مناطق کم تراکم شهر شامل مناطق 9، 1 و 6 می­باشند. در شکل 4 مناطق 8 و 2 بیشترین تراکم را در برخورداری از خدمات دارند مناطق 7 و 3 در مرتبه بعدی قرار دارند و مناطق 5 و 4 از تراکم پایین­تری برخوردارند. مناطق 9 و 6 با کم­ترین برخورداری از خدمات در رتبه­ آخر برخورداری قرار دارند.

 

 

 

شکل 4  سمت راست: توزیع تراکم جمعیت در مناطق شهرداری و سمت چپ: توزیع تراکم خدمات در مناطق شهرداری شهر شیراز

 

 

در مجموع همان طور که شکل­های توزیع تراکم جمعیت و توزیع تراکم خدمات عمومی دیده می­شود، مناطق میانی هم دارای توزیع تراکم جمعیتی بالا می­باشند و هم دارای توزیع تراکم خدماتی بالایی می­باشند. نواحی حاشیه­ای هم دارای توزیع تراکم کم جمعیتی و هم توزیع تراکم کم تسهیلات می‌باشند.


 

 

شکل 5 رابطه بین  توزیع تراکم خدمات و توزیع خدمات جمعیت

 

 

بر اساس شکل 5، رابطه معنی­داری میان توزیع تراکم جمعیت مناطق و توزیع تسهیلات در سطح مناطق نه­گانه شهر شیراز وجود دارد. یعنی در نواحی با توزیع تراکم جمعیتی زیاد، تعداد تسهیلات عمومی نیز بالا می­باشد و بالعکس.  

3 – 7 - ضریب دو متغیره موران

در شکل 6 توزیع خدمات عمومی با استفاده ضریب دو متغیره موران در نرم­افزار GeoDa آماده است. این ضریب مناطق را با خود مناطق و مناطق دیگر مورد تحلیل قرار می­دهد به طوری که منطقه 8 که در فرآیند تحقیق در جایگاه خوبی از خدمات قرار داشت تقلیل می­دهد و توزیع خدمات آن را متناسب با تراکم جمعیتی 146 نفر در هکتار نمی­داند.

 

 

شکل 6 تحلیل همبستگی دو متغیره موران

 

شکل 6 دارای چهار ربع است، این چهار قسمت یک طبقه­بندی از چهار نوع همبستگی فضایی در این تحقیق را فراهم می‌کنند:

   1-بالا- بالا (High-High): سمت راست قسمت بالای محور مختصات، که هم دارای تراکم جمعیت بالا «High» (محور  (X و هم تراکم خدماتی بالا «High» (محور (Y است.

  2-پایین - پایین(Low-Low): سمت چپ قسمت پایین محور مختصات مطابق نمودار بالا که هم دارای تراکم جمعیت پایین «Low») محور (X و هم تراکم خدمات پایین «Low» (محور (Y است.

  3-بالا- پایین(High-Low): سمت راست قسمت پایین محور مختصات مطابق نمودار بالا که دارای تراکم جمعیت بالا «High») محـور  (X و تراکم خدمات پاییـن «Low» (محور (Y  است.

4-پایین- بالا(Low-High): سمت چپ قسمت بالای محور مختصات مطابق نمودار بالا که دارای تراکم جمعیت پایین «  Low» )محور‏ (X و تراکم خدمات بالا «High» (محور (Y است.

همان طور که در نمودار پراکنش موران مشخص شده، ضریب موران دو متغیره برابر با 0.03Moran s I =   است که با توجه به خط شیب رگرسیون بین تراکم جمعیت (محورX) و تراکم خدمات عمومی (محورY)، بیانگر رابطه مثبت و نه چندان قوی است و بیانگر این واقعیت است که مناطق با تعداد خدمات بالا در کنار مناطق با تراکم جمعیت بالا قرار دارند، گر چه مقدار شاخص موران ناچیز است ولی به طور نسبی این واقعیت را تأیید می‌کند که رابطه‌ی این دو نیز مثبت است.

4 - آزمون فرضیه­ها

بر اساس فرضیه اول، مبنی بر اینکه بین پراکنش و دسترسی به خدمات عمومی شهری در نواحی شهر شیراز با اصول و راهبردهای عدالت فضایی اختلاف معناداری وجود دارد. به طور خلاصه با توجه به نتایج بدست آمده پژوهش و به‌کارگیری شاخص­های خود همبستگی فضایی، تمرکز خدمات عمومی شهری در شهر شیراز از مدل مرکز – پیرامون تبعیت می­کند به این معنی که هر چه از مرکز شهر به سمت نواحی پیرامونی حرکت می­کنیم از توزیع خدمات کاسته می­شود. بنابراین فرضیه تحقیق که بین پراکنش و دسترسی به خدمات عمومی شهری در نواحی شهر شیراز با اصول و راهبردهای عدالت فضایی اختلاف معناداری وجود دارد تأیید می­شود. یعنی توزیع خدمات عمومی به جای این که در شهر به صورت عادلانه یا تقریباً عادلانه توزیع شود به صورت ناعادلانه توزیع شده است.

بر اساس فرضیه دوم، مبنی بر اینکه رابطه معنی­داری بین توزیع فضایی جمعیت و خدمات عمومی شهر شیراز وجود ندارد. به طور خلاصه با توجه به نتایج بدست آمده از اجرای عملیات فرآیند محاسبات، نمودارها و نقشه­های توزیع تراکم جمعیت مناطق و توزیع تراکم خدمات نواحی دارای تراکم جمعیتی بالا از تراکم بالای خدمات نیز برخوردار می­باشند و در نواحی با تراکم کم جمعیتی نیز تراکم تسهیلات پایین مشاهده شده است. بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که فرضیه دوم رد شده است، یعنی رابطه­ی مثبتی وجود دارد. 

5- پیشنهادها

  • انجام تحقیقات کاربردی در نهایت منجر به یافته­های جدیدی که راه حل مشکلات موجود است، شده که ارائه پیشنهاداتی برای حل آن توسط محقق را در پی­دارد. در این تحقیق نیز وجود مشکلاتی در زمینه توزیع فضایی خدمات عمومی شهری و میزان دسترسی مناطق شهر شیراز  به این خدمات پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه شده است:

  • - استفاده از کاربری‌های ترکیبی در سطح نواحی و محلات شهر، که سبب برآورده نمودن نیازهای و احتیاجات شهروندان شده و در نتیجه  نیاز به جابجایی در سطح شهر برای دستیابی به خدمات عمومی را کاهش می دهد.

  • - با توجه به شناسایی مناطق با تمرکز خدمات بالا و تمرکز خدمات عمومی، می توان با هدایت سیستم‌های حمل و نقل عمومی به این نواحی سهولت جابجایی را برای شهروندان تضمین نمود البته نبایستی این امر با اهداف عدالت شهری در تضاد قرار گیرد.

  • استفاده از سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی بعنوان یک بانک اطلاعاتی بسیار کارآمد و موثر.

  • - تأمین خدمات برای مناطق حاشیه­ای و سرعت بخشیدن به فرایند خدمات رسانی در برابر سرعت رشد شهری.

  • - گسترش استفاده از تکنیک­های زمین آماری و تحلیل فضایی به جای استفاده از روش­های آمار صرف در مطالعات جغرافیا.

     

    منابع

    جعفری، عباس (1374)، شناسنامه جغرافیای طبیعی، انتشارات گیتاشناسی، تهران.

    حاتمی نژاد، حسین (1387)، «تحلیل نابرابری اجتماعی در برخورداری کاربری­­های خدمات - شهری»، مجله پژوهش­های جغرافیای انسانی، شماره 65، 85-71. 

    داداش­پور،‌هاشم و فرامرز رستمی (1390)، «بررسی و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از دیدگاه عدالت فضایی مطالعه موردی شهر یاسوج»، جغرافیا و توسعه ناحیه­ای، شماره 16، صص 191ـ 178.

    درودی، محمدهادی (1386)، تحلیل فضایی سوانح آتش­سوزی و مکان­یابی ایستگاه­های آتش­نشانی در شهر مشهد، دانشگاه فردوسی، مشهد.

    رستمی، مسلم و جعفر شاعلی (1388)، «تحلیل توزیع فضایی خدمات شهری در شهر کرمانشاه»، فصلنامه چشم­انداز جغرافیایی، سال چهارم، شماره 9، صص 51-26.

    رمضانی، مرتضی (1385)، تحلیل جغرافیایی جرایم در شهر مشهد، پایان­نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی، مشهد.

    رهنما، محمد رحیم و ذبیحی جواد (1390)، «تحلیل توزیع تسهیلات عمومی شهری در راستای عدالت فضایی با مدل یکپارچه دسترسی در شهر مشهد»، جغرافیا و توسعه، شماره 23، صص 26 – 5.

    زنگی­آبادی، علی و کیومرثی حسین (1391)، «تحلیل فضایی و مکان­یابی مراکز پستی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: مناطق 5 و 6 شهر اصفهان)»، جغرافیا و برنامه‌ریزی محیطی، سال 23، شماره 3.

    زنگی­آبادی، مهدیه (1381)، تحلیل توزیع فضایی و مکان­یابی کتابخانه­­های عمومی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر کرمان)، پایان­نامه کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه­ریزی شهری، دانشگاه تربیت مدرس.

    شیعه، اسماعیل (1380)، مقدمه­ای بر برنامه­ریزی شهری، انتشارات دانشگاه علم و صنعت، تهران.

    هاروی، دیوید (1377)، عدالت اجتماعی و شهر، ترجمه فرخ حسامیان، محمدرضا حائری و بهروز منادی زاده. شرکت پردازش و برنامه­ریزی شهری (وابسته به شهرداری تهران)، تهران.

    Anselin, L., Florax, R. J., and Rey, S. J. (2004), Advances in Spatial Econometrics. Methodology, Tools and Applications. Springer-Verlag, Berlin.

    Delbosc, A. and G., Currie (2011), "Using Lorenz curves to assess public transport equity", Journal of Transport Geography, 19.

    Gilbert, A. and Chakraborty, j. (2011), "Using geographically weighted regression for environmental justice analysis: Cumulative cancer risks from air toxics in Florida", Social Science Research, Pp. 273- 286.

    Lee, Jay, Wong, David. W. S. (2001), Statistical analysis with ArcView GIS, John Wiley and sons, New York, Pp.135-137.

    Lee, S. I. (2000), "Developing a bivariate spatial association: an integration of Pearson",S. and Moran, S. I., Journal of Geographical Systems, 3, Pp. 369- 385.

    Litman, T. (2007), Evaluating Transportation Equity: Guidance for incorporating Impacts in Transportation Planning, Victoria Transport Policy institute.

    Lotfi, S., and Koohsari, M. (2009), "Measuring objective accessibility to neighborhood facilities in the city (A case study: Zone 6 in Tehran. Iran)", Cities, Vol. 26, Pp. 133-140.

    Omar, I. (2005), "Evaluating accessibility using house - level data: A spatial equity prespective", Computer, Environment and Urban System.

    Ord, J. K. Getis, A. (1992), "Local spatial autocorrelation statistics: distributional issues and an application", Geographical Analysis, 27, Pp. 286 – 306.

    Smith, D. (2003), Geography and Social Justice, Blackwell, Oxford, UK & Cambridge, USA.

     



[1] . تجربه نگارندگان: پرفسور انسلین ال. یکی از پژوهشگران برجسته جهانی در زمینه توسعه تکنیک­های «خودهمبستگی فضایی» هستند. فعالیت­های نظری و اجرایی ایشان با MATLAB و Geoda شاخص است ضمن آن دارای کتاب­ها و مقالات علمی متعددی در زمینه مذکور می­باشند (Anselin, L, 2004). نگارندگان مقاله حاضر، قبلا تکنیک­ها و روش­های ایشان را که در کتاب­های 1999 م. به بعد منتشر نمودند را با استفاده از نرم­افزار MATLAB اجرا نموده­اند که در مقایسه با Geoda بسیار زمان­برتر است.

[2]- Hot Spots

[3] - Cold Spots

[4]- G-Statistic

جعفری، عباس (1374)، شناسنامه جغرافیای طبیعی، انتشارات گیتاشناسی، تهران.
حاتمی نژاد، حسین (1387)، «تحلیل نابرابری اجتماعی در برخورداری کاربری­­های خدمات - شهری»، مجله پژوهش­های جغرافیای انسانی، شماره 65، 85-71. 
داداش­پور،‌هاشم و فرامرز رستمی (1390)، «بررسی و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از دیدگاه عدالت فضایی مطالعه موردی شهر یاسوج»، جغرافیا و توسعه ناحیه­ای، شماره 16، صص 191ـ 178.
درودی، محمدهادی (1386)، تحلیل فضایی سوانح آتش­سوزی و مکان­یابی ایستگاه­های آتش­نشانی در شهر مشهد، دانشگاه فردوسی، مشهد.
رستمی، مسلم و جعفر شاعلی (1388)، «تحلیل توزیع فضایی خدمات شهری در شهر کرمانشاه»، فصلنامه چشم­انداز جغرافیایی، سال چهارم، شماره 9، صص 51-26.
رمضانی، مرتضی (1385)، تحلیل جغرافیایی جرایم در شهر مشهد، پایان­نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی، مشهد.
رهنما، محمد رحیم و ذبیحی جواد (1390)، «تحلیل توزیع تسهیلات عمومی شهری در راستای عدالت فضایی با مدل یکپارچه دسترسی در شهر مشهد»، جغرافیا و توسعه، شماره 23، صص 26 – 5.
زنگی­آبادی، علی و کیومرثی حسین (1391)، «تحلیل فضایی و مکان­یابی مراکز پستی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: مناطق 5 و 6 شهر اصفهان)»، جغرافیا و برنامه‌ریزی محیطی، سال 23، شماره 3.
زنگی­آبادی، مهدیه (1381)، تحلیل توزیع فضایی و مکان­یابی کتابخانه­­های عمومی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر کرمان)، پایان­نامه کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه­ریزی شهری، دانشگاه تربیت مدرس.
شیعه، اسماعیل (1380)، مقدمه­ای بر برنامه­ریزی شهری، انتشارات دانشگاه علم و صنعت، تهران.
هاروی، دیوید (1377)، عدالت اجتماعی و شهر، ترجمه فرخ حسامیان، محمدرضا حائری و بهروز منادی زاده. شرکت پردازش و برنامه­ریزی شهری (وابسته به شهرداری تهران)، تهران.
Anselin, L., Florax, R. J., and Rey, S. J. (2004), Advances in Spatial Econometrics. Methodology, Tools and Applications. Springer-Verlag, Berlin.
Delbosc, A. and G., Currie (2011), "Using Lorenz curves to assess public transport equity", Journal of Transport Geography, 19.
Gilbert, A. and Chakraborty, j. (2011), "Using geographically weighted regression for environmental justice analysis: Cumulative cancer risks from air toxics in Florida", Social Science Research, Pp. 273- 286.
Lee, Jay, Wong, David. W. S. (2001), Statistical analysis with ArcView GIS, John Wiley and sons, New York, Pp.135-137.
Lee, S. I. (2000), "Developing a bivariate spatial association: an integration of Pearson",S. and Moran, S. I., Journal of Geographical Systems, 3, Pp. 369- 385.
Litman, T. (2007), Evaluating Transportation Equity: Guidance for incorporating Impacts in Transportation Planning, Victoria Transport Policy institute.
Lotfi, S., and Koohsari, M. (2009), "Measuring objective accessibility to neighborhood facilities in the city (A case study: Zone 6 in Tehran. Iran)", Cities, Vol. 26, Pp. 133-140.
Omar, I. (2005), "Evaluating accessibility using house - level data: A spatial equity prespective", Computer, Environment and Urban System.
Ord, J. K. Getis, A. (1992), "Local spatial autocorrelation statistics: distributional issues and an application", Geographical Analysis, 27, Pp. 286 – 306.
Smith, D. (2003), Geography and Social Justice, Blackwell, Oxford, UK & Cambridge, USA.
دوره 6، شماره 22 - شماره پیاپی 22
نشریه پژوهش و برنامه‌ریزی شهری، سال ششم، شماره بیست و دوم، پاییز 1394
آذر 1394
صفحه 1-14
  • تاریخ دریافت: 31 خرداد 1393
  • تاریخ بازنگری: 23 آذر 1394
  • تاریخ پذیرش: 22 مرداد 1394