نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار دانشگاه بوعلی سینا همدان
2 استادیار دانشگاه همدان
3 دانشگاه بوعلی سینا همدان
4 دانشگاه آزاد
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
In informal settlements, social confusion and lack of social interaction is becoming characteristic of the inhabitants. Although research in this field has recognized informal settlements, the physical factors of social interaction in these neighborhoods have been widely neglected. Therefore, it is necessary to address the issue of organizing the physical aspects of public spaces and its influence on the attendance of people as well as on the improvement of social interaction. In so doing, we may prevent the inhabitants of these settlements from moving to other neighborhoods for spending their leisure time.
The present paper addresses this problem by comparing two informal settlements in Hamedan, i.e. Hesar-e Emam and Dizaj. It appears that, among the inhabitants of such settlements, sociopetalness is significantly correlated with physical factors of the environment. The methodology used is descriptive-analytical. The data were gathered by means of field work and analyzed in SPSS software by using independent t-test as well as simple linear regression. Afterward, the relationship among the physical variables of sociopetalness was studied. According to the findings, the physical situation of Hesar-e Emam is better than that of Dizaj. Also, physical factors such as elements of pause and stop as well as artistic signs of architecture and advertisement are conceived by people as the most influential factors in the sociopetalness of space.
.
کلیدواژهها [English]
نقش عوامل کالبدی در اجتماع پذیری سکونتگاههای غیر رسمی (نمونه موردی: محلههای حصار امام خمینی و دیزج همدان)
سعید علیتاجر، استادیار گروه معماری,دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران*
حسن سجادزاده، استادیار گروه شهرسازی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
پوریا سعادتیوقار، دانشجوی دوره کارشناسی ارشد، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
مهرداد شهبازی، کارشناسی ارشد معماری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بروجرد، ایران
چکیده
امروزه در سکونتگاههای غیر رسمی شاهد هستیم که سردرگمی اجتماعی و کم بودن تعاملات اجتماعی از ویژگیهای عمده شخصیتی ساکنان آنها است. در پژوهشهای صورت گرفته در این حوزه سکونتگاههای غیر رسمی دیده شده ولی به عوامل کالبدی رونق دهنده تعاملات اجتماعی در این محلهها توجه چندانی نشده است. از این رو پاسخ به این پرسش که ساماندهی کالبد فضاهای عمومی چه تاثیری در حضورپذیری افراد و ارتقای تعاملات اجتماعی دارد ضروری است، تا بتوان از این طریق مانع از نقل مکان آنان به محلههای دیگر شهر برای گذران اوقات فراغت شد. این نوشتار با مقایسه دو سکونتگاه غیر رسمی شهر همدان یعنی محله حصار امام خمینی و دیزج به کنکاش در مورد پاسخ این سوال میپردازد؛ چنین به نظر میرسد که روحیه اجتماع پذیری در بین ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی با عوامل کالبدی شکل دهنده آن محیط رابطه معنی داری دارد.روش مطالعه روش توصیفی-تحلیلی و ابزار پژوهش مطالعات میدانی و نرم افزار spssبوده است، دادههای گردآوری شده در نزم افزار spss تحلیل و با آزمون تی دو نمونه ای مستقل و رگرسیون خطی ساده سنجیده شده است,در ادامه رابطه بین هریک از مفاهیم و متغیرهای کالبدی موثر بر اجتماع پذیری فضا با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است که خود بیانگر بستری مطلوب جهت بهبود مولفههای کالبدی تسهیل گر اجتماع پذیری است.نتایج نشان میدهد که محله حصار از وضعیت کالبدی مطلوب تری نسبت به محله دیزج برخوردار است که به نظر میرسد این عامل یکی از دلایل اجتماع پذیرتر بودن این محله نسبت به محله دیزج است؛ و فاکتورهای کالبدی شامل: وجود عناصر مکث و توقف، تابلوهای آگاهی دهنده هنری، معماری و تبلیغاتی در بین سایر عوامل کالبدی بیشترین نقش را در اجتماع پذیری فضا از نظر ادراکات ذهنی مردم دارند.
واژههای کلیدی: اجتماع پذیری؛ سکونتگاههای غیر رسمی؛ عوامل کالبدی؛ حصار؛ دیزج
1- مقدمه
1-1- طرح مسأله
پیشبینیهای سازمان ملل حاکی از این هستند که تا سال 2030 بیش از 60 درصد جمعیت ساکن شهرها خواهند بود(United Nation,2004), از اینرو استنتاج میشود که شهری شدن فقر از بزرگترین چالشهای توسعه جهانی است که در صورت تداوم روند نامطلوب کنونی، تعداد ساکنین نواحی فرودست شهری طی سه دهه آتی به دو میلیارد نفر افزایش خواهد یافت. مرکز اسکان بشر ملل متحد در گزارش سال 2003 خود با عنوان "چالش سکونتگاههای غیررسمی" این محلات را نمود کالبدی و فضایی فقر و نابرابری تمرکز یافته در شهرها عنوان میکند که کیفیت زندگی در آنها بسیار پایین تر از کیفیت زندگی استاندارد شهری است UN-Habitat,2003).
علاوه بر وجود مساکن با کیفیت پایین و فقدان زیر ساختهای کالبدی مناسب و اجتماع پذیری کم فضاها (که نتیجه آن ایجاد محیطهای بی روح و بدون تعامل و ساکنانی که سرگردانی اجتماعی و اقتصادی، عدم مشارکت، احساس تبعیض، پایین بودن تعلق شهروندی، کامروایی معوق و غیره ویژگیهای عمده شخصیتی آنها است) (نقدی, 11:1386),این سکونتگاهها با تجمعی از اقشار کم درآمد و غالباً با مشاغل غیررسمی، زمینه ساز بسیاری از آسیبهای اجتماعی به شمار می روند (مشکینی،1392). از سوی دیگر انسان موجودی است اجتماعی، که ارتباط با دیگران و اجتماعی زندگی کردن از خصلتهای جدایی ناپذیر آن است؛ محیط عمومی در پاسخگویی به این جنبه زندگی ظرفیتی عظیم دارد. فرآیند اجتماع پذیری با برقراری تعامل و ارتباط اجتماعی بین بهره برداران هر محیط عمومی و مشترک معماری قابل حصول است و موجب میشود فضاها علاوه بر عملکرد گرایی، بستری برای وقوع تعاملات اجتماعی باشند (صالحی نیا ومعماریان،1388). مفهوم اجتماع پذیری در بافتهایی که روابط بین افرادش غیر کارکردی تر یا به تعبیری آنتروپوفیلیک[1](انسانی) است شایع تر است, با این وجود نمی توان از بررسی این مفهوم در بافتهای کارکردی چشم پوشی کرد از جمله این بافتهای کارکردی سکونتگاههای غیررسمی است که با تجمعی از اقشار کم درآمد که در گیری با مشکلات معیشتی فرصت حضور در اجتماع شهری و برقراری رابطه با دیگران را تا میزان زیادی از آنها گرفته است شکل میگیرند, بنابراین موضوع این است آیا طرح کالبدی خاص معماری میتواند به تسهیل روابط اجتماعی افراد و کاهش معضلات اجتماعی در این سکونتگاههای غیر رسمی منجر شود؟
2-1-اهمیت و ضرورت
اسکان غیررسمی به واقع یکی از بارزترین چهرههای فقر شهری در بیشتر شهرهای مهاجرپذیر کشور ما می باشد و از آنجایى که ارتقای اجتماعپذیری در سکونتگاههاى غیر رسمى که جزئى از بدنه شهر هستند یکى از اهداف اساسى جهت افزایش رفاه عمومى و آرامش شهروندان است و نتایج توجه به این موضوع مى تواند سبب تحولات اساسى در شهرها شود , از این رو به نظر میرسد طراحی فضاهای عمومی مناسب و ارتقای شرایط کالبدی این بافتها میتواند زمینه ای برای ارتقای تعاملات اجتماعی و کاهش معضلات در این محلات شود.
3-1-اهداف
4-1-پیشینه پژوهش
اصطلاح سکونتگاه غیر قانونی و عدوانی مسلما در سالهای پیشین توسط غرب ابداع، بسط و گسترش یافته است؛ و به خصوص بعد از کنفرانس مسکن 1976در ونکوور کانادا معمول شد (2004:1,Srinivasan). واژه اسکان غیررسمی در حقیقت اصطلاحی منسوب به غرب است که سابقه آن به نوشتههای متفکرینی چون رابرت پارک، اورت استون، جان ترنر و چارلز آبرامز برمیگردد (پیران, 1381: 5-12). اسکان غیر رسمی از آثار و پیامدهای نامطلوب شهرنشینی شتابان (زیاری و همکاران،398:1392) و یکی از چهرههای بارز فقر شهری است که در درون یا مجاور شهرها (به ویژه شهرهای بزرگ) به شکلی خودرو، فاقد مجوز ساختمان، با تجمعی از اقشار کم درآمد و سطح نازلی از کمیت و کیفیت زندگی شکل میگیرد و با عناوینی همچون سکونتگاههای غیررسمی، سکونتگاههای نیمه دائم، خودرو، نابهنجار،آلونکی، حاشیه نشین نامیده میشود (هادیزاده, 19:1382). محیط زندگی این محلهها پذیرای نابهنجاریها و برانگیزاننده آسیبهای اجتماعی است که گاه در استدلالی وارونه، علت پیدایش این سکونتگاهها قلمداد می شوند (پورموسوی، معصومی،1389). آمارها نشان میدهد که در صورت عدم اقدام به موقع، تا سال 2010 از هر 6 نفر شهرنشین یک نفر ساکن نواحی فرودست شهری خواهد بود (UN-Habitat, 2003).
نتایج چند پژوهش صورت گرفته در مناطق مختلف نشان میدهد بالا بودن مهاجرت، استاندارد نبودن خدمات اولیه شهری، بالا بودن بعد خانوار، پایین بودن سطح سواد، بی ثباتی در تحصیل و پایین بودن خدمات بهداشتی- درمانی، بی مسکنی و بدمسکنی، معضل دفع زباله، عدم دسترسی به آب بهداشتی و سالم، گسترش آسیبها و انحرافات اجتماعی، احساس عدم تعلق و بیگانگی با شهر، زیرساختهای فاقد امکانات لازم، عدم مالکیت زمین و مسکن و بی اطلاعی از تصمیمات مسئولان دربارۀ نحوه رفتار با این مناطق و سا کنان آنها از مهمترین چالشهای مناطق حاشیه نشین هستند.
جدول 1- دیدگاههایمختلف،نگرش،دورههایزمانیونحوهبرخوردبااسکانغیررسمی
دیدگاه |
نگرش |
دوره |
نحوره برخورد |
لیبرالیسم |
مسئله ای گذرا |
تا دهه 1960 |
نادیده گرفتن |
محافظه کار |
غده ای چرکین |
1960 تا1970 |
تخلیه و تخریب |
رادیکال |
ریشه در نظام نابرابری سرمایه داری |
1970 تا1980 |
خودیاری |
نئولیبرالیسم |
رویکرد قانونی و بوروکراتیک |
1950تا1980 |
مسکن عمومی |
اسکار لوئیس |
فرهنگ فقر |
1980 تا1990 |
بهسازی |
چارلز آبرام |
تغییر در نگرش نهادهای بین المللی |
1990 تا کنون |
توانمندسازی |
استاکس |
تغییر در نگرش نهادهای بین المللی |
|
|
(نقدی، 1382؛ اسدالهی و ناطق پور،1385؛ لوئیز و همکاران، 2003؛ یانگ، 2000؛ اسماعیلی و امیدی، 1391به نقل از قادرمرزی و دیگران، 1393)جدول شماره 1 نشانگر دیدگاههای مختلف و نحوه برخورد با اسکانهای غیر رسمی است (جدول1).
این سکونتگاهها در ایران پس از جنگ جهانی دوم شروع به ظهور یافت(زیاری و همکاران، 1392) و تاکنون همچنان به رشد خود ادامه داده است. به موازات رشد و گسترش اسکان غیر رسمی در ایران به خصوص از دهه 1340 پژوهشها و مطالعات نظری درباره ماهیت، علل و عوامل گسترش و نیز پیامدها و راهکارها مورد توجه بوده است که در این میان به مطالعات زیر می توان اشاره کرد: مجید احسن و مصطفی نیرومند(1351)، پژوهش موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران (1351)، محمد حسین کازرونی (1351)، حسین شکویی (1354) ,کریم حسین زاده دلیر (1361)، پرویز پیران (1367), حمیده امکچی (1373) و غیره (به نقل از پیری، 1391). جدول شماره 2 تعدادی از پژوهشهای انجام شده متاخر و زمینه پژوهش را نشان میدهد(جدول2)
جدول 2- پیشینه پژوهش در زمینه سکونتگاههای غیر رسمی
صاحبنظر |
موضوع پژوهش |
زمینه پژوهش و دیدگاه |
کمانرودی (1376) |
اسکان غیر رسمی در تهران-ساماندهی منطقه 6 شهرداری |
شناسایی مشکلات، محدودیتها و قابلیتهای موجود،شناسایی گزینههای مناسب ساماندهی و سپس ارزیابی بر مبنای معیار موردنظر.هدف از تحقیق دستیابی به فضای شهری در خور و راه حل مناسب جهت اصلاح و رسمیت بخشیدن به وجوه کالبدی و حقوقی اجتماعات اسکان غیر رسمی. |
هادیزاده بزاز(1382) |
اسکان غیر رسمی و بهسازی محلههای فقیر نشین شهری |
ویژگی اساسی سکونتگاههای غیر رسمی، یعنی ویژگیهای کالبدی، اجتماعی و قانونی را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده که موفق ترین روش برای بهبود شرایط زندگی در زاغهها و محلات فقیر نشین، بهسازی محلات و ایجاد زیرساختهای مناسب زیست محیطی مانند شبکه بندی آب و سیستم تخلیه فاضلاب و نظایر اینهاست. |
شاه حسینی (1384) |
پژوهش سکونتگاه خودرو و امنیت اجتماعی در شهر پاکدشت |
سطح معیشت مردم و کاهش کنترل دولت بر رفتار ساکنان را دو عامل عمده در شکل گیری سکونتگاه خودروی پاکدشت برشمرده است. |
ایراندوست و صرافی (1386) |
تحقیق یاس و امید در سکونتگاههای غیررسمی- نمونه موردی شهر کرمانشاه |
تفاوتهای بنیادی میان سکونتگاههای غیررسمی "در حال ترقی" و "در حال زوال" مشاهده می شود که ناشی از روند تکوین و تکامل آنها در شرایط اجتماعی- اقتصادی، کالبدی، محیطی و نیز رویکرد مدیریتی حاکم برآنهاست. |
سرور و جعفری(1388( |
ابعاد اسکان غیررسمی در تهران |
اجرایی ساختن سند ساماندهی مهاجرت از تهران، سند توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی، مدیریت یکپارچه و واحد مجموعه شهری، رویکرد به عدالت در فضا و سیاست باز توزیع ثروت به موازات رشد اقتصادی را از جمله راهبردهای موثر در برون رفت از وضعیت و حل این مساله دانسته اند. |
به عبارت دیگر در ایران حاشیه نشینی پس از استقرار سرمایه داری وابسته بوجود آمد و رشد آن از 1320 شدت یافت و در دهه ی چهل به حدی رسید که حکومت را بر آن داشت تا برای رفع آن چاره اندیشی کند سابقه پیدایش آلونک نشینی به 1311 بر میگردد ولی پس از کودتای 28 مرداد به ویژه از 1355 به بعد این اجتماعات با سرعت رشد یافتند (زاهد زاهدانی: 1369). در یک دستهبندی کلی انواع اسکانهای غیررسمی در شهرهای ایران به قرار (جدول 3) هستند:
|
جدول 3- انواع اسکانهای غیررسمی در شهرهای ایران, ماخذ: (محمودی پاتی، 82:1387). |
|
انواع اسکانهای غیر رسمی در ایران |
زاغهها یا محلات فقیر نشین |
سکونتگاههای هستند قانونی، ولی بسیار پرجمعیت از لحاظ خدمات در سطح بسیار پائینی هستند. |
سکونتگاههای غصبی |
سکونتگاههایی هستند غیر قانونی و غالباً فاقد طراحی از پیش تعیین اندیشیده شده. |
|
سکونتگاههای با تفکیک غیر قانونی |
دارای طرحی از پیش اندیشیده شده است ولی به صورت غیر قانونی شکل گرفته اند |
محمودی پاتی مهمترین و عمده ترین علل پیدایش و گسترش اسکان غیر رسمی در ایران را اینگونه برمیشمرد:
جدول 4 عمده ترین علل پیدایش و گسترش اسکان غیر رسمی در ایران را نشان میدهد(جدول4).
جدول 4- عمده ترین علل پیدایش و گسترش اسکان غیر رسمی در ایران،
مهمترین علل پیدایش و گسترش اسکان غیر رسمی در ایران |
ضعف ساختاری شهرنشینی در مواجهه با نظام برونزا و مدرنیزاسیون و در نتیجه بروز عدم تعادل در نظام شهری و روستایی در سیر تکوینی شهرنشینی؛ |
دومین علت در سطح کلان را نیز باید ساختاری دانست، که سازوکار تبعیض آمیز و فقر زا بر پایه توزیع عادلانه منابع قدرت، ثروت و درآمد در جریان است. |
|
عدم پیش بینی فضای مسکونی کافی و مناسب اقشار کم درآمد در طرحهای کالبدی شهری و اعمال استانداردهای خارج از استطاعت ایشان؛ |
|
دسترسی ناچیز به نظامهای رسمی اعتباری و وام مسکن برای کم درآمدها. به ویژه شاغلین در بخش غیر رسمی |
|
وجود باندهای قدرت نامشروع و سوداگران زمین باز به موازات اهمال و ناتوانی در نظارت و کنترل ساخت وسازها، به ویژه بینابینی شهرها؛ |
|
فقدان نهادسازی برای تجهیز و تجمیع منابع اقشار کم درآمد وعدم حمایت و هدایت دولت در مورد خانه سازی خودیار |
|
ضعف مدیریت شهری (بویژه در هدایت، نظارت و کنترل) |
ماخذ: (محمودی پاتی ،81:1387)
5-1-سئوالها و فرضیهها
1- مهمترین عوامل کالبدی موثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی از نظر ساکنان سکونتگاههای غیررسمی، کدامند؟
2- چه ارتباطی بین مولفههای کالبدی تاثیرگذار بر اجتماع پذیری محلات در سکونتگاههای غیررسمی با یکدیگر برقرار است؟
6-1-روش تحقیق
روش تحقیق مقاله حاضر، در مرحله ادبیات و مبانی نظری تحقیق، روش توصیفی و تحلیلی است. در ادامه با ابزار مطالعات کتابخانه ای و اسنادی , مصاحبه و توزیع پرسشنامه در بستر مطالعات میدانی در سطح دو محله مورد نظر اقدام به بررسی و پیمایش محیط شده است.برای تحلیل دادهها نیز از نرم افزار spss19 و آزمون تی دو نمونه ای مستقل و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. حجم نمونه براساس آزمون کوکران محاسبه شده است. جمعیت در محله حصار 38943 و جمعیت محله دیزج 26246 است که به علت نزدیک بودن جمعیت در دو محله، مجموع جمعیت هر دو به عنوان حجم جامعه انتخاب شده است.حجم نمونه براساس واریانس محاسبه شده در جامعه آماری محلات حصار و دیزج شهر همدان با سطح اطمینان 95 درصد و خطای 05. از فرمول زیر محاسبه گردید.حجم نمونه براساس این آزمون 382 نفر است.
7-1-معرفی متغیرها و شاخصها
متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش تعاملات اجتماعی و عوامل کالبدی موثر در این تعاملات هستند , به عبارت دیگر مولفههای کالبدی محیط(نظیر: وجود سکوهای مکث ,تابلوهای تبلیغاتی و...)متغیر مستقل پژوهش و تعاملات اجتماعی شکل گرفته در سکونتگاههای غیر رسمی متغیر وابسته این کنکاش هستند,که تاثیر این مولفههای کالبدی محیط بر تعاملات اجتماعی با مفاهیم کالبدی نظیر: خوانایی,موقعیت و دسترسی,مولفههای با هویت و خاطره انگیز,عناصر مکث دهنده در فضا,کیفیت محیطی(مانند:کیقیت نورگیری و صوتی و...),تناسبات و فرم معابر و کیفیت ادراک طبیعت در بستر مورد مطالعه قابل سنجش است.
8-1-محدوده و قلمرو پژوهش
در این پژوهش محلههای حصار امام خمینی و دیزج در شهر همدان مورد کنکاش قرار گرفت در ادامه این دو محله معرفی شده است: (شکل شماره 1و2).
شکل 1- محل استقرار محلات حاشیه نشین شهر همدان ،ماخذ: (شرکت عمران و بهسازی، 1383) |
شکل 2- نقشه هوایی شهر همدان,موقعیت پژوهش، ماخد:Google Earth,2015).) |
محله حصار امام خمینی
یکی از محلات با اسکان غیر رسمی شهر همدان، محله یا منطقه حصار است. این محله از جمله محلات فقیر نشین شهر همدان محسوب میگردد، که دارای هسته روستایی است. گسترش کالبدی محله مذکور بر روی اراضی کشاورزی روستای حصار صورت پذیرفته و این رشد همچنان ادامه دارد. (شرکت عمران و بهسازی، 1383).محله حصار، نه تنها با کاستی شدیدی در زمینه دستیابی به خدمات روبه رو است، بلکه در بخش مسکن نیز از کمبود شدیدی رنج میبرد. چنانچه پیش تر گفته شد محله حصار از طرح اندیشیده ای برخوردار نمی باشد، به همین دلیل ایجاد و توسعه آنها بر حسب نیازهای آتی ساکنان و مهاجرین صورت گرفته است(همان, 1383).(شکل 3 و 4)
شکل 3- نقشه محله محار امام خمینی همدان.ماخذ:طرح تفصیلی شهر همدان |
شکل 4- فضاهای جمعی محله حصار ماخذ:(نگارندگان،1393). |
محله دیزج از ساختاری شبه روستایی برخوردار است. وجود هسته روستایی، فقدان نظم در بافت، کمبود خدمات در سطح بافت، قطعات تفکیکی کوچک و گسترش افقی از جمله ویژگیها و خصلتهای عمومی بافت کالبدی محله محسوب میگردد. کمبود سرانه محله مذکور به ویژه در زمینه کاربریهای فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، تفریحی و ورزشی قابل توجه است. معابر کم عرض و طویل و بافت نامنظم، نشان دهنده این است که هیچ گونه طرح از پیش اندیشیده ای بر محله مذکور حاکم نبوده است، به همین دلیل گسترش کالبدی محله با ساخت و سازهای غالباً مسکونی در اطراف و بر روی اراضی زراعی صورت پذیرفته است. (شرکت عمران و بهسازی، 1383) (شکل 5و6).
شکل 5- نقشه محله دیزج همدان. ماخذ:طرح تفصیلی شهر همدان |
شکل 6- فضای جمعی محله دیزج. ماخذ:(نگارندگان،1393). |
2-مفاهیم، دیدگاهها و مبانی نظری
1-2-انسان، محیط، عملکرد و تعامل اجتماعی: تعامل اجتماعی واحد اساسی و سلول بنیادین در مطالعات اجتماعی به حساب میآید که میتواند یک موضوع فیزیکی، یک نگاه، یک مکالمه و ارتباط بین افراد باشد که خود مستلزم تعریف رویدادها و فعالیتهای متناسب و در نتیجه نقش پذیری مردم در فضا و عضویت آنها در گروهها و شبکههای اجتماعی است (چرخچیان ودانشپور , 1386). نکته بسیار مهم و اساسی در کنشهای متقابل اجتماعی، وضعیت مند بودن آنهاست, انسانها به نحوی آغازگر این کنشهای اجتماعی هستند,این کنشها در مکانی خاص(محیط) رخ میدهند و مدت زمان مشخصی دارند و بنابراین واجد نوعی همسویی زمان-مکان هستند.(فیضی، اسدپور،1392: 5) به طور کلی همجواری، تجانس، تراکم، موقعیت و هدف،عوامل اولیه و اصلی در ایجاد تعامل میان افراد هستند )مان،1386: 40) هنگامی که تعامل اجتماعی بین افراد ساکن در یک محیط شکل گرفت مقوله اجتماع پذیری در بین آن ساکنان مطرح میشود. لنارد دو عامل کالبد و پیش بینی و خلق رویدادهای اجتماعی را از عوامل تاثیرگذار در حضور و تعامل اجتماعی افراد میداند(لنارد1377).تامین نیاز انسان به دوست داشتن و در کنار جمع بودن مستلزم وجود یک قرارگاه کالبدی است. (Whyte, 1984). یان گِل(Gehl,1987:12) معتقد است که اگر چه چارچوب فیزیکی شهر تأثیری مستقیم بر روی کیفیت، محتوا و شدت ارتباطات اجتماعی ندارد، اما معماران و برنامه ریزان میتوانند با طرحهای خاص کالبدی بر امکان ملاقات، دیدن و شنیدن مؤثر بوده و نقطه آغازینی برای دیگر اشکال ارتباط فراهم آورند. فیضی و اسدپور عوامل تقویت کننده تعاملات اجتماعی در فضای شهری را شامل تراکم افراد، مجاورت فضایی مردم، وجود فضاهای دنج، وجود فعالیتهای فرهنگی و هنری، حضور عناصر طبیعی و چشم انداز و وجود فضاهای توقف و مکث میدانند. (فیضی، اسدپور، 1392: 6).در یک جمع بندی کلی میتوان 3 عامل انسان(ویژگیهای اجتماعی-روانی استفاده کنندگان),محیط(عناصرکالبدی فضا)و نوع فعالیتهای (عملکرد) شکل گرفته در محیط را بر شکل گیری تعاملات اجتماعی موثر دانست که در این پژوهش مولفههای کالبدی محیط به طور خاص موضوع بحث است.
2-2-اجتماع پذیری
اجتماع پذیری را میتوان کیفیت فضایی تعریف کرد که افراد را دور هم جمع میکند و فرصتی جهت رها شدن از تنشهای زندگی روزمره، گذران اوقات فراغت، تعاملات اجتماعی، گرد هم آیی افراد و گروههای مختلف و بستری برای حضور، آزادی بیان و ابراز آنها در فضا است. (Sennette ,1974,215 )
همفری اسموند اجتماع پذیری را کیفیت فضایی تعریف میکند که افراد را دور هم جمع میکند(Osmond . 1957.26)هال[2] به منظور مطالعۀ تعاملات جمعی در فضا مفاهیمی همچون اجتماع پذیری را مورد مطالعه قرار داده است؛ در مطالعه وی محیط به دو دستۀ محیطهای اجتماع پذیر و محیطهای اجتماع گریز )لنگ[3]، 1383 تقسیم شده است. محیطهای اجتماع پذیر موجب تشویق و ترغیب افراد به تعاملات جمعی میگردند (hall,1982).
3-2-رفتار اجتماع پذیر انسان در سکونتگاههای غیر رسمی: مسئله اجتماع پذیری[4] در محیطهای عمومی معماری که روابط بین استفاده کنندگان آن غیر کارکردی تر یا به تعبیری آنتروپوفیلیک Anthropofilic (انسانی) است مانند ابنیه فرهنگی، آموزشی، درمانی و... شایع تر است؛ ولی در این بین نباید از سکونتگاههای شکل گرفته در حاشیه شهرها و گاه در داخل شهرها با سطح زندگی پایین تر از استانداردهای موجود غافل بود، در این سکونتگاهها، به علت سکونت قشر آسیب پذیر جامعه، محیطهای شکل گیری تعامل جمعی اهمیت بسیاری دارد. از جمله نیازهای اساسی این قشر، پاسخ به نیازهای فردی و فرافردی خود از طریق تعامل صورت گرفته در این فضاها است, تعاملاتی که میتواند نقش فراوانی در شکل گیری روحیه شهروندی در بین این افراد داشته و بستر آگاهی دهنده ای باشد که از گرفتار شدن این افراد به دام آسیبهای اجتماعی جلوگیری به عمل میآورد (فرگاس، 1379)در یکی از معروف ترین مدلهای موجود در زمینه نیازهای انسان یعنی هرم مازلو، آبراهام مازلو Joseph p forgas نیاز به مسکن و کالبد زندگی را از جمله نیازهای زیستی، و نیاز به تعاملات و رابطههای اجتماعی را از جمله نیازهای اجتماعی دانسته است. در این هرم نیازهای فیزیولوژیکی و اجتماعی دو رکن اصلی هستند اما در پژوهشهایی که تاکنون صورت گرفته کمتر به این دو مقوله در کنار هم توجه شده است، از این رو، این پژوهش بحث محوری خود را بر پایه شکل گیری تعاملات اجتماعی در یکی از نابسامان ترین بخشهای مسکن و کالبد زندگی یعنی سکونتگاههای غیر رسمی قرار داده است. همان طور که قبلا اشاره شد این تعاملات اجتماعی با استناد به پیشینه تجربی موجود در زمینه تعاملات اجتماعی از سه مولفه "ویژگیهای محیط (کالبد) "، "ویژگیهای اجتماعی روانی استفاده کنندگان" و " نوع عملکرد شکل گرفته در فضا " تأثیر میپذیرد(شکل شماره7) ,(صالحی نیا ومعماریان، 1388).
شکل 7-چارچوب مفهومی پژوهشماخذ(نگارندگان, 1393).
روش نوین این پژوهش توجه به دو رکن اصلی هرم مازلو یعنی تاثیر مولفههای کالبدی محیط بر تعاملات اجتماعی شکل گرفته در سکونتگاههای غیر رسمی است (شکل8). (maslow,1943)
شکل 8- عوامل کالبدی موثر در اجتماع پذیری سکونتگاه های غیر رسمی.ماخذ(نگارندگان, 1393)
4-2-مفاهیم کالبدی موثر در سنجش اجتماع پذیری سکونتگاههای غیر رسمی
خوانایی:
بنا به تعریف لینچ، غرض از خوانایی این است که به آسانی اجزای شهری را بتوان شناخت و آنها را در قالبی به هم پیوسته به یکدیگر ارتباط داد , درست همان گونه که با دیدار یک صفحة چاپی، اگر خوانا باشد، تصویری از سمبلهای شناختی به هم وابسته در ذهن ما نقش می بندد، همان گونه در شهری که واجد سیمایی خوانا باشد، می توان تمام اجزای آن را از یکدیگر باز شناخت و یا تمام آنها را درمجموعه ای به هم پیوسته به تصور در آورد ( به نقل از لینچ، 1376) پاکزاد نیز حرکت در شهر بدون گم گشتگی را، از خواستهای اولیه هر شهروندی می داند, به اعتقاد او هر شهروند در هر لحظه می خواهد بداند کجاست و چگونه به مقصد خود خواهد رسید. در طول مسیر چه نقاط شاخصی وجود دارد وچگونه جهت یابی کند تا سردرگم نشود. جواب گویی به توقع خوانایی تبدیل مسیر به خطوطی راست ومستقیم نیست؛ تجربه نشان داده است که شبکههای شطرنجی و یکنواخت کمترین خوانایی را دارند. اطمینان خاطری که شهروند از خوانایی شهر خود به دست می آورد، نه فقط تبعات روانی، بلکه حتی تبعات اجتماعی, اقتصادی و سیاسی نیز دارد ) پاکزاد،1386لینچ پنج عامل خوانایی را که می توان به وسیلة آنها تصویری روشن از خوانایی در شهر به وجود آورد را به، محله، گره، نشانه ، لبه و راه تقسیم می کند به نظر میرسد شهروندان در قسمتهایی از محله که خوانا تر است تمایل بیشتری به برقراری تعاملات اجتماعی از خود نشان میدهند به عبارت دیگر هر چه بافت محله برای ساکنان قابل فهم تر و خوانا تر باشد در شکل گیری تصویر ذهنی ساکنان و مقبولیت آنان موثرتر خواهد بود. این امر مهمی است که ارزیابی خودتان از خوانایی عرصه عملیاتی طراحی را از طریق مقایسه با دیدگاههای گروه وسیع تری از مردم در حدی که مراجع و منابع اجازه میدهند وارسی کنید.(بهزادفر, 1382 )
موقعیت ودسترسی:
کیفیت دسترسی به فضاهای عمومی و خیابانهای شهری یکی از امتیازات آنها به شمار میرود. هیچ کس به فکر حداکثر دسترسی نیست بلکه تنها مایل است سطح بهینه ای از آن را بدست آورد (لینچ،276:1376). تعریف ساده ای که از دسترسی میتوان داشت این است که چگونه با کمترین زمان با فاصله معینی به مکان معینی برسیم (لطفی، 113:1390). بنابراین تقویت دسترسی سریع و راحت باعث میشود تا افراد بتوانند به راحتی و با سرعت و به صورت ایمن با حداقل آلودگی وارد مراکز فعالیتی شهر شوند ( پاکزاد، 110:1386), در واقع آنچه خیابانهای ممتاز را از سایر خیابانها متمایز مینماید این است که مردم بتوانند به راحتی و بدون هیچ مشکلی به خیابان دسترسی پیدا کنند ( ذاکر حقیقی، 594:1389).این طور به نظر میرسد که در دو محله حصار و دیزج شهر همدان به عنوان بستر این پژوهش ,بافتهایی از محله که دسترسی ساده تر و کم هزینه تری دارند از مقبولیت بیشتری در نزد ساکنان جهت برقراری تعاملات بهره مند هستند.
محیط طبیعی:
وابستگی انسان به طبیعت با چگونگی دستیابی وی به ایمنی، معاش و آسایش در رابطۀ مستقیم قرار میگیرد. زیبایی طبیعت در رابطۀ مستقیم با خواستهای انسانی قرار میگیرد.در بسیاری از محیطهای انسان ساخت توجه به محیط طبیعی از بعد تامین کنندۀ منظری زیبا مورد توجه قرار گرفته است,گرچه دیدگاههای جدیدتر بر لزوم بسط این رویکرد به صورتی همه جانبه تاکید میکنند. لئوپولد[5] معتقد است: توانایی ما برای درک کیفیت طبیعت، همانند "هنر با اجزای قشنگ" آغاز میشود و سپس مراحل توالی را از زیبا تا ارزشهایی که تاکنون زبان, توان بیان آنها را نداشته طی میکند (بل,108:1382). بسیاری از برخوردهای معماران نسبت به طبیعت نیز محدود به این حوزه بوده و طبیعت از بعد فراهم آورنده و تامین کنندۀ زیبایی مورد توجه بوده است. اما نگرش به طبیعت از زاویۀ ادراک محیط بر رویکردی جامع تر دلالت دارد که دریافت و ادراک مستقیم تا معانی ضمنی و ارزشهای روانی و بهزیستی ناشی از تعامل با محیط و عناصر طبیعی را نیز در بر میگیرد و بازخوردی ادراکی را در نظام فعالیتها و رفتارهای کاربران محیط در بر دارد,این گونه به نظر میرسد که محیطهایی که عناصر طبیعی نظیر گل,درخت و بوته و... را در خود جای داده اند یا محیطهایی که امکان ادراک طبیعت در عرصه آنها وجود دارد بیشتر از اماکنی که فاقد این عناصر طبیعی هستند پذیرای تعاملات اجتماعی افراد هستند.
کیفیت محیط: پژوهشهایمربوطبهشاخصههایشهرییکیاززمینههاینهضتشاخصهایاجتماعیاستکهدراواخردههی، 1960 ازجانبریموندبائربنیانگذاریشد )بحرینی،45:1998), مجموعشاخصهاییکهبرایسنجشکیفیتمحیط درنظرگرفتهمیشود،رویهمرفتهنیمرخکیفیتمحیطیحوزه یموردمطالعهرابهوجودمی آورند. نیمرخیکنمای سریعوآسانازشرایطمحیط،برحسبعواملمحیطیمرتبطفراهممیآورد، وبستررابرایشروعبرنامه ریزیوتدوینراهبردهایتوسعهیحوزه یموردمطالعهآمادهمی کند. (Van poll, 1997)ازمباحثمطرحشدهدربارهیمؤلفههایسازنده یکیفیتمحیطچنیننتیجهگرفتهمیشودکهمبحثکیفیت محیطیکمفهومچند بعدیوسلسله مراتبیاست. دونوعشاخصبرایسنجشکیفیتمحیطقابلتشخیصاست: شاخصهایمشاهدهیکارشناسیوشاخصهایاثرمحور. شاخصهایمشاهدهیکارشناسیبراساسویژگیهای واقعیمحیط،شاخصهاییهستندکهباروشهایفیزیکیوازطریقخودانسانهاقابلبررسیواندازهگیریهستند نظیر میزان نورگیری فضا(طبیعی و مصنوعی)کیفیت صدایی محیط و..., شاخصهایاثرمحور،واکنشهایادراکیوعاطفیبرانگیختهشدهازشرایطمحیطسکونتیهستند. معیاراندازهگیریاین آثار،سنجشمیزانرضایت مندیویااحساسآزردگیشخصنسبتبهشرایطسکونتشاست.در این پژوهش شاخص نخست یعنی شاخصهای فیزیکی سنجش کیفیت محیطی مد نظر است و چنین به نظر میرسد که عرصههای تعاملات اجتماعی ساکنان یک محله از کیفیت محیطی مقبولی برخوردار باشند.
عناصر مکث وتوقف:
اگر بخواهیم مراحل توجه به اصول طراحی شهری را اولویت بندی کنیم همواره توجه به طراحی صحیح فضاهای پیاده و مکث شهری در درجه اول قرار میگیرند چرا که تعاملات اجتماعی , ارتباطات انسانی , حضور مردم و شکل گیری تعاملات اجتماعی بین آنان به شهر هویت میبخشد. متاسفانه در شهرهای کشور ما فضاهای مکث و گفتمان فقط در پارکها خلاصه میشود. این گونه تصور میشود که از دلایل پایین تر بودن میزان تعاملات اجتماعی در محله دیزج نسبت به محله حصار کمبودن عناصر و فضاهای مکث و توقف(نظیر تابلوها و عناصر هنری ,معماری,تبلیغاتی و سرگرمی و همچنین فضاهای مکث نظیر مرکز محلهها,میدان گاهها و...) است.
عناصر با هویت و خاطره ا نگیز:
بهزاد فر (1386)معتقد است برای شناخت هویت یک شهر باید مولفههای سازندة شخصیت آن شهر را شناخت. او مولفههای سازندة هویت شهر را به دو بعد عینی یا کالبدی و ذهنی یا روحی تقسیم می کند. این دو بعد می تواند از طریق سه محیط طبیعی، مصنوعی وانسانی از همدیگر تفکیک گردد. او اجزا متغیرهای طبیعی را چون کوه، دشت، رود، تپه و. .. بر می شمرد و اجزا و مولفههای مصنوع را نیز از متغیرهایی چون تک بناها، بلوک شهری، محله، راه، خیابان، میدان و نظیر آن می داند. اجز ا و مولفههای انسانی را نیز شامل متغیرهای، زبان، دین، آداب و رسوم، اعتقادات محلی و. .. ذکر می کند (بهزاد فر، 1386: 4-55). در این پژوهش محیط مصنوع و طبیعی(به عبارتی بعد عینی و کالبدی هویت شهر )مورد بررسی قرار میگیرد پاکزاد، بخشی از شخصیت وجودی هر انسان که هویت فردی او را می سازد، را مکانی می داند که خود را با آن می شناسد و به دیگران می شناساند. او معتقد است انسان هنگامی که درباره خود فکر می کند، خود را متصل به مکانی می داند که در آن زیست می کند و آن مکان را بخشی ازخود می شمارد، میان فرد و زندگی اش رابطه ای عمیق وجود دارد که پاکزاد از این رابطه با به خود همانی با فضا تعبیر می کند. )پاکزاد، 104:1375)
قاسمی، هویت را جزو ویژگیهای یک پدیده نمی داند، بلکه آن را حاصل توافقی میان فرد و پدیدة مورد ارزیابی تعریف می کند بر این مبنا، هویت مفهومی نسبی است که یک سرآن به انسان بر می گردد وسر دیگرش درمحیط تعریف می شود (قاسمی,1383: 69-70).اماکنی که ابعاد عینی و کالبدی هویت شهر را به وفور دارا هستند به نظر میرسد بیشتر از سایر فضاها نقش محفل و بستر تعاملات اجتماعی را در بین ساکنان ایفا میکنند.
تناسبات و فرم معابر:
سکونتگاههای غیر رسمی معمولا محل اسکان اقشار آسیب پذیر جامعه بوده است و در اکثر آنها کیفیت ساخت و ساز جای خود را به سرعت و بلند مرتبه سازی(چون این سکونتگاهها ساکنانی بیش از ظرفیت معمول را در خود جای داده اند که از بالا بودن شاخص خانوار در واحد مسکونی و شاخص نفر بر اتاق میتوان به این مسئله پی برد) داده است اما دیده شده در این توسعه عمودی (آپارتمان سازی)حداقل ملزومات طراحی شهری و ساخت و ساز لحاظ میشود و تناسبات و فرم معابر از وضعیت نامطلوبی برخوردار است,که به نظر میرسد خود از دلایل بی رغبتی این ساکنان به حضور در فضاهای جمعی محله خود و برقراری تعامل اجتماعی با سایر هم نوعان است. دلایلی از این دست سبب شده است تا این ساکنان به جای حضور در فضاهای جمعی محله خود(که از کیفیتی پایینتر از استانداردهای موجود برخوردار است)برای گذران ساعاتی با هم نوعان, فضاهایی خارج از محله خود را مد نظر قرار دهند.در ادامه به تمهیداتی در دو زمینه توسعه عمودی و افقی معابر این سکونتگاهها اشاره شده است: به عبارت دیگر هر چه تداوم طولی و ارتفاعی ساختمان بیشتر باشد یعنی نقطه پایانی از لحاظ طولی و ارتفاعی نتوان برای آن متصور بود از مقبولیت کمتری در نزد ساکنان برخوردار است, با این وجود یکی از اقداماتی که برای کاهش ارتفاع بدنۀ خیابانها انجام میشود ایجاد مانع از طریق پیش آمدگی(کتیبهها ,قرنیزها و...) در نمای ساختمان است ,این عناصر به تعریف فضا و مقیاس خیابان کمک کرده به طوری که معماران آنها را به انواع مختلف و به شیوههای جالب به کار میبرند (معکوس کردن، اضافه کردن خطوط به نما و...).هدف از این کار جلو گیری از کشش چشم به سمت بالاست,وقتی چشم به سمت بالا یا در امتداد طول کشیده میشود به نوبه خود نوعی سردر گمی در ساکنان را ایجاد میکند و به نظر میرسد با ایجاد تصویر ذهنی نامطلوب نزد ساکنان از دلایل عدم تمایل آنها به حضور در فضاهای جمعی محله خود است. نکته ای که در ابعاد طولی ساختمان مهم است منقطع بودن امتداد طولی ساختمان (اندازه بلوک طولی کوچکتر باشد) است.
اگر هیچ مقیاس مفیدی برای اندازه گیری وجود نداشته باشد، سبب گمراهی انسان در درک اندازۀ واقعی محیط میگردد.(هدمن و یازوسکی, 1387)(شکل 9).
شکل 9-تمهیدات کاهش تداوم افقی و عمودی فرم ساختمان ,ماخذ(هدمن و یازوسکی, 1387)
3- تحلیل یافتهها
با توجه به لزوم توجه به پایایی تحلیلها در پرسشنامههای مورد نظر، میزان این شاخص با توجه به آماره آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت که بهصورت زیر میباشد(جدول 6). همانطور که مشخص است مقدار این آماره بیشتر از 70. میباشد که این امر بیانگر پایا و مورد اطمینان بودن پرسشنامه مورد نظر به منظور تحلیلهای بعدی میباشد.
جدول 6- میزان پایایی سوالات پرسشنامه
پایایی تحلیلهای آماری |
|
آلفای کرونباخ |
تعداد آیتمها |
748. |
8 |
1-3- مقایسه مؤلفههای کالبدی فضاهای عمومی محله
در این قسمت با محاسبه میانگین نمرات هر یک از مؤلفههای شاخص کالبدی در فضاهای عمومی محله و همچنین مجموع درصد پاسخهای موافق و بسیار موافق با هر یک از گویهها، مؤلفههای شاخص کالبدی فضای عمومی در محلههای مورد بررسی اولویت بنده شده است؛
جدول 7- جدول گروههای آماری مرتبط با مولفه کالبدی فضای عمومی
شاخص |
تعداد افراد |
تعداد افراد |
میانگین نمره |
انحراف معیار |
|
مولفههای کابدی |
محله حصار |
3943 |
382 |
6373. |
4.5068 |
محله دیزج |
29246 |
8835. |
6.247 |
در ادامه میانگین مشاهده شده نمرات شاخص کالبدی فضای عمومی را در دو محله حصار و دیزج با یکدیگر مقایسه میکنیم تا مشخص شود اختلاف معناداری بین شاخص مورد نظر در این دو مکان مختلف وجود دارد یا خیر. بههمین منظور از آزمون t دو نمونه مستقل برای رسیدن به این هدف استفاده خواهیم کرد این آزمون، میانگین دو گروه از پاسخگویان را دو حالت متفاوت با یکدیگر مقایسه میکند. از این آزمون برای محاسبه فاصله اطمینان و یا آزمون فرضیه تفاوت میانگین یک متغیر استفاده میشود. در این آزمونها فرض آماری به صورت زیر مطرح میشوند:
فرض صفر در واقع بیان میکند که اختلاف معنی داری (زیادی) بین میانگین دو گروه یک و دو وجود ندارد چنانچه آزمون t منجر به رد فرض صفر ما گردد یعنی بین دو گروه اختلاف زیادی وجود دارد.با توجه به نکات گفته شده پس از آمادهسازی دادهها در spss19 عملیات تحلیل با استفاده از آزمون مورد نظر انجام شد که خروجی نتایج بهصورت جدول 7و 8 است (جدول 7و8)
جدول 8- آزمون T دو نمونه مستقل در رابطه با شاخص کالبدی در فضای عمومی محله
اختلاف میانگین در سطح اطمینان 95% |
سطح معنیداری (دوطرفه) |
درجه آزادی Df |
Tمقدار |
شاخص |
|
حد بالایی |
حد پایینی |
||||
88201. 88471. |
3.44201- 1.08947 |
013. |
98 89.129 |
1.175- 1.175- |
کالبدی فضای عمومیبا فرض واریانس برابر با فرض واریانس نامساوی |
جدول 9-:بررسی میزان اهمیت هریک از مولفه های کالبدی بر اجتماع پذیری سکونت گاه های غیر رسمی
مولفه |
نام محله |
میانگین |
انحراف معیار |
1-وجودمبلمان نشستن واستراحت |
محله حصار |
3.32 |
1.096 |
محله دیزج |
2.76 |
1.238 |
|
2-تناسبات فضا, بزرگی ,دلبازی اندازه فضا |
محله حصار |
3.34 |
0.754 |
محله دیزج |
3.54 |
1.147 |
|
3- وجود فضاهای کانونی تجمع افرادمثل زمین بازی وایستگاه اتوبوس ومکان غذا خوردن, وجود عناصری مثل یادمان و آبنما و... |
محله حصار |
3.36 |
0.646 |
محله دیزج |
3.50 |
1.147 |
|
4-استفاده از فرمهاو رنگها ی با هویت و خودمانی جهت مکث در فضا |
محله حصار |
3.12 |
0.799 |
محله دیزج |
2.10 |
1.035 |
|
5-میزان نورگیری فضا(طبیعی _مصنوعی) ، صدا وعملکردهای همجوار |
محله حصار |
2.98 |
1.020 |
محله دیزج |
3.24 |
1.287 |
|
5-وجودعناصرمکث وتوقف,تابلوهای آگاهی دهنده هنری ومعماری وتبلیغاتی |
محله حصار |
3.82 |
0.873 |
محله دیزج |
3.54 |
1.216 |
|
7-موقعیت قرارگیری دسترسی سواره وپیاده و نحوه ارتباط با سیستم حمل ونقل شهری |
محله حصار |
3.16 |
1.017 |
محله دیزج |
3.22 |
1.266 |
|
8-وجودعناصرطبیعی درفضای باز یا امکان ادراک طبیعت درفضا |
محله حصار |
2.74 |
1.006 |
محله دیزج |
3.26 |
1.192 |
همانطور که مشخص است میانگین نمرات در محله حصار و دیزج برای شاخص کالبدی در فضای عمومی بهترتیب برابر 6373. و 8835. میباشد و انحراف معیار این دو نمونه نیز هرکدام بهترتیب 4.506و 6.247میباشد.اولین مرحله در تفسیر آزمون t دو نمونه مستقل بررسی وجود تفاوت معنادار دو گروه در دو شرایط متفاوت میباشد که سطح معناداری در این قسمت میتواند ملاک مناسبی برای سنجش این مهم میباشد. همانطور که در جدول شماره (8)مشخص است با توجه به مقدار سطح معناداری که کمتر از 05. میباشد، تفاوت معناداری در شاخص کالبد در دو محله حصار و دیزج از منظر ادراکات ذهنی مردم وجود دارد. در همین راستا با توجه به ارقام میانگین دوگروه میتوان گفت که معیارهای کالبدی در محله حصار بهطور معناداری از مولفههای کالبدی محله دیزج برتر هستند. (جدول 8).
شکل 10: میزان اهمیت مولفه های کالبدی محلات حصار و دیزج نسبت به هم
2-3-بررسی میزان اهمیت مولفههای کالبدی بر اجتماع پذیری سکونت گاههای غیر رسمی
در این مرحله به منظور اولویت بندی شاخصها و میزان اهمیت هریک از مولفههای کالبدی جدول شماره 9 ترسیم شده است.نمودار شماره 10نشانگر میزان اهمیت نسبی این مولفهها نسبت به هم است.همان طور که در جدول شماره 9و نمودار شماره 10مشاهده میشود مولفه کالبدی وجود عناصر مکث وتوقف ,تابلوهای آگاهی دهنده هنری ومعماری وتبلیغاتی در هر دو محله مهمترین عامل کالبدی تاثیرگذار بر اجتماع پذیری در سکونتگاههای غیر رسمی از منظر ادراکات مردم شمرده میشود. (جدول 9و شکل 10).
3-3-بررسی رابطه بین هریک از مفاهیم کالبدی اصلی تاثیر گذار بر اجتماع پذیری فضا
به منظور سنجش رابطه بین مولفههای کالبدی با یکدیگر از ضریب همبستگی پیرسون استفاده میشود. ضریب همبستگی (Correlation Coefficient) ابزاری آماری برای تعیین نوع و درجه رابطهی یک متغیر کمی با متغیر کمی دیگر است. ضریب همبستگی شدت رابطه و همچنین نوع رابطه (مستقیم یا معکوس) را نشان میدهد. این ضریب عددی بین ۱ تا ۱- است و در عدم وجود رابطه بین دو متغیر، برابر صفر است. جدول شماره 10 نشانگر روابط همبستگی بین مولفههای کالبدی اصلی محله حصار امام خمینی همدان است. باتوجه به جدول شماره 10مشاهده میشود که بین مولفههای کیفیت کالبدی در محله ی حصار همدان رابطه ی زیر برقرار است: نتایج جدول نشانگر این است که به عنوان نمونه، بین مولفه (موقعیت و دسترسی) و کیفیت عناصر مکث و توقف، خاطره انگیزی، کیفیت محیط و خوانایی ارتباط مستقیم برقرار است، به این معنا که با ارتقای موقعیت جانمایی و دسترسی به شبکه معابر( کیفیتهایی کالبدی), کیفیتهای کالبدی مذکور ارتقا مییابد و بالعکس. (جدول 10) (شکل 11).
جدول 10- بررسی رابطه همبستگی بین مولفههای کالبدی محله حصارامام خمینی همدان. ماخذ(نگارندگان, 1393)
حصار |
وجودمبلمان نشستن واستراحت |
فرم هندسه ,نظم هماهنگی تشخصهارمونی,تناسبات فضا, بزرگی ,دلبازی اندازه فضا |
وجود فضاهای کانونی تجمع افرادمثل زمین بازی وایستگاه اتوبوس ومکان غذا خوردن, وجود عناصری مثل یادمان و آبنما و... |
استفاده از فرمهاو رنگها ی با هویت و خودمانی جهت مکث در فضا |
میزان نورگیری فضا(طبیعی _مصنوعی) ، صدا وعملکردهای همجوار |
وجودعناصرمکث وتوقف,تابلوهای آگاهی دهنده هنری ومعماری وتبلیغاتی |
موقعیت قرارگیری دسترسی سواره وپیاده و نحوه ارتباط با سیستم حمل ونقل شهری |
وجودعناصرطبیعی درفضای باز یا امکان ادراک طبیعت درفضا |
عناصر مکث و توقف |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
تناسبات و فرم معابر |
589.** |
1 |
|
|
|
|
|
|
موقعیت |
249. |
117. |
1 |
|
|
|
|
|
هویت و خاطره انگیزی |
281.* |
239. |
049. |
1 |
|
|
|
|
کیفیت محیط |
462.** |
251. |
293.* |
354.* |
1 |
|
|
|
خوانایی |
530.** |
221. |
150. |
266. |
385.** |
1 |
|
|
دسترسی |
429.** |
142. |
103. |
378.** |
377.** |
469.** |
1 |
|
محیط طبیعی |
410.** |
120. |
251. |
420.** |
651.** |
526.** |
600.** |
1 |
*p<0.05 و**p<0.01
جدول 11- بررسی رابطه همبستگی بین مولفههای کالبدی محله دیزج همدان. ماخذ(نگارندگان, 1393).
دیزج
|
وجودمبلمان نشستن واستراحت |
فرم هندسه ,نظم هماهنگی تشخصهارمونی,تناسبات فضا, بزرگی ,دلبازی اندازه فضا |
وجود فضاهای کانونی تجمع افرادمثل زمین بازی وایستگاه اتوبوس ومکان غذا خوردن, وجود عناصری مثل یادمان و آبنما و... |
استفاده از فرمهاو رنگها ی با هویت و خودمانی جهت مکث در فضا |
میزان نورگیری فضا(طبیعی _مصنوعی) ، صدا وعملکردهای همجوار |
وجودعناصرمکث وتوقف,تابلوهای آگاهی دهنده هنری ومعماری وتبلیغاتی |
موقعیت قرارگیری دسترسی سواره وپیاده و نحوه ارتباط با سیستم حمل ونقل شهری |
وجودعناصرطبیعی درفضای باز یا امکان ادراک طبیعت درفضا |
عناصر مکث و توقف |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
تناسبات و فرم معابر |
079. |
1 |
|
|
|
|
|
|
موقعیت |
014.- |
349.* |
1 |
|
|
|
|
|
هویت و خاطره انگیزی |
003. |
246. |
198. |
1 |
|
|
|
|
کیفیت محیط |
219.- |
436.** |
442.** |
242. |
1 |
|
|
|
خوانایی |
088. |
196. |
461.** |
248. |
229. |
1 |
|
|
دسترسی |
060. |
563.** |
442.** |
185. |
493.** |
160. |
1 |
|
محیط طبیعی |
085. |
194. |
246. |
309.* |
398.** |
394.** |
205. |
1 |
*p<0.05 و**p<0.01
نتایج جدول 11 نشانگر ارتباطات بین مولفههای کالبدی در محله دیزج همدان است. نتایج جدول حاکی از این است که به عنوان نمونه ارتقای کیفیتهای کالبدی مربوط به دسترسی و موقعیت, دارای ارتباط مستقیم و معنادار با مولفههای فرم خیابانها، وجود عناصر با هویت و خاطره انگیز و مولفههای کیفیت محیط است.به این معنا که با ارتقای مولفههای مذکور، کیفیت کالبدی مربوط به دسترسی و موقعیت ارتقا مییابد و به دنبال آن اجتماع پذیری نیز در محله افزایش خواهد یافت و بالعکس.نمودار شماره11 نشانگر روابط حاکم بین این مولفههای کالبدی است. (جدول 11) (شکل 11).
4-بحث اصلی: به طور کلی از فرضیات و یافتههای پژوهش میتوان استنباط کرد که در هر دو سکونتگاه غیر رسمی نامبرده(حصار امام خمینی و دیزج) به دلیل عدم وجود طرح از پیش اندیشیده شده شهری , ساخت و سازهای خودرو,سریع و فاقد مجوز ساخت و ساز ,مولفههای کالبدی محیط در وضع نامطلوبی به سر میبرند(البته وضعیت محله حصار اندکی بهتر است که به نظر میرسد به دلیل اجرای اندکی از طرحهای توانمندسازی سکونتگاههای غیر رسمی در این محله است).ولی همانطور که از نمودارها و جدولهای رابطه بین مفاهیم کالبدی موثر بر اجتماع پذیری ساکنان(جدول 10و 11 و نمودار11 ) نتیجه میشود میتوان با ارتقا نسبی این مفاهیم کالبدی یا حداقل با اهمیت ترین این مفاهیم کالبدی (که طبق یافتههای پژوهش با مفاهیم کالبدی بیشتری در رابطه مستقیم است)شاهد سکونتگاههایی پویا تر و پرتعامل تر باشیم.
شکل 11- ارتباطات بین مولفه های کالبدی در محله های حصار و دیزج همدان را براساس نتایج آزمون پیرسون نشان می دهد,ماخذ(نگارندگان, 1393).
5- نتیجه گیری
کالبد هر شهر و هر محله انعکاس دهنده مسائل، مشکلات و تواناییهای هر شهر یا محله است.در سکونتگاههای غیر رسمی به دلیل بافت اجتماعی و فرهنگی ناهمگون از نظر قومی، زبانی، منشأ اجتماعی، سابقه سکونت و غیره موضوع غریبگی بسیار پر رنگ است. در چنین اجتماعاتی افراد تازه وارد نیازمند بسترها و ابزارهایی برای حضور در شبکههای اجتماعی و برقراری تعامل با دیگران هستند، از این رو این پژوهش در پی تدوین و بررسی متغیرهای کالبدی موثر در شکل گیری اجتماع پذیری در سکونتگاههای غیر رسمی از طریق مقایسه دو سکونتگاه غیر رسمی حصار و دیزج در شهر همدان بوده است. نتایج این تحقیق بیان میدارد که که متغیر ویژگیهای کالبدی محیط عمومی معماری مانند فرم هندسه، نظم، هماهنگی، تشخص،هارمونی، تناسبات فضا، بزرگی، دلبازی اندازه فضا(تناسبات و فرم معابر)، و استفاده از فرمها و رنگها و تزیینات متنوع و با هویت در در جداره و سقف، پنجرهها (هویت و خاطره انگیزی)و میزان نورگیری فضا(طبیعی _مصنوعی)، آبنما، صدا و عملکردهای همجوار(کیفیت محیط)، وجود مبلمان نشستن و استراحت،وجود عناصر مکث و توقف نظیر تابلوهای آگاهی دهنده هنری، معماری و تبلیغاتی و... (عناصر مکث و توقف)، فضاهای کانونی تجمع افراد مثل زمین بازی, ایستگاه اتوبوس,مکان غذا خوردن، وجود عناصری مثل یادمان و... (موقعیت قرارگیری)، دسترسی سواره و پیاده , نحوه ارتباط با سیستم حمل و نقل شهری(دسترسی) و وجود عناصرطبیعی در فضای باز یا امکان ادراک طبیعت در فضای عمومی معماری(محیط طبیعی) از عوامل کالبدی مهمی است که بر روند شکل گیری اجتماع پذیری و ایجاد فضاهای پر تعامل تأثیر گذار است. نتایج یافتهها حاکی از این است که عوامل کالبدی شکل دهنده اجتماع پذیری در محله حصار از وضعیت مناسب تری نسبت به محله دیزج برخوردار است و با ریزبینی بیشتر در یافتههای تحقیق استنباط میشود که در محله حصار وجود عناصر مکث و توقف، تابلوهای آگاهی دهنده هنری، معماری و تبلیغاتی مهمترین عامل کالبدی و مولفه وجود عناصر طبیعی در فضای باز یا امکان ادراک طبیعت در فضا کم اهمیت ترین مولفه کالبدی تأثیرگذار بر اجتماعی پذیری فضا است.
5-پیشنهادها
توصیه میشود مسئولان طراحان و برنامه ریزان شهری با توجه به فقدان امکانات کافی زندگی در سکونتگاههای غیر رسمی شهر توجه بیشتری به پروژهای ارتقای سطح کالبدی این مناطق مبذول دارند تا این قشر آسیب پذیر جامعه نیز خود را قشری از جامعه و شهر دانسته و از احساس تبعیض و نا برابری بین آنها و سایر ساکنان شهر کاسته شود و از این رهگذر در چنین محلههایی از فضاهایی شاداب، پویا و سر زنده برخوردار باشیم، فضای عمومی که افراد را جذب میکند, توجه به چنین مواردی میتواند مبنای شکل گیری پژو هشهای آتی در این زمینه باشد. با استفاده از نتایج به دست آمده از پژوهش راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
ارتقای فضاهای کانونی تجمع افراد برای گذران اوقات فراغت در هر دو محله مانند یادمانها ,آبنماها،ایستگاههای تاکسی و اتوبوس و...که میتواند ارتقای کیفیت محیط و اجتماع پذیری را به همراه داشته باشد.
ارتقای کیفیت محیط طبیعی(نورگیری و...) و افزایش فضاهای سبز در محلات،همراه با سکوهای مناسب مکث
ارتقای عناصر خاطره انگیز و با هویت در محلات، که موجب افزایش حس تعلق ساکنان نیز خواهد شد.
استفاده از عناصر مختلف یا حذف عناصر زائد به منظور ارتقای خوانایی، مانند گره، نشانه، لبه و....
تبدیل انبارها و فضاهای رها شده به فضای عمومی جمعی، که به دنبال خود جذب مردم و اجتماع پذیری فضا و به نوبه خود کاهش معضلات اجتماعی را به همراه خواهد داشت.