نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه کردستان
2 دانشگاه بوعلی سینا همدان
3 دانشگاه آزاد اسلامی
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Aqueducts role in identifying the cities of Iran - Islamic studies in Hamadan
کلیدواژهها [English]
نقش قنوات در هویت بخشی به شهرهای ایرانی – اسلامی؛ مورد مطالعه شهر همدان
کیومرث حبیبی: |
عضو هیات علمی دانشگاه کردستان، سنندج، ایران |
چکیده
هویت مکانی پیوند نزدیکی با هویت شخصی دارد وآشنایی زیاد موجب ایجاد حس مکان میگردد که خود انطباق محیط یا ساختارهای فرهنگی تواناییهای احساسی وذهنی را در بر دارد.همدان شهری با هستههای اولیه زیستی است و «قنوات»اصلی ترین هسته شهر بوده است.نقش قنوات در گذشته در آبرسانی وآبادانی شهر از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.متاسفانه طی توسعه شهری وافزایش ساخت وسازها واز بین رفتن باغات درون شهر ومزارع اطراف،بخشی از هویت شهر به نام«قنات»به دست فراموشی سپرده شد.قنوات در شهر همدان به عنوان یک شاخصه است به گونه ای هویت بخش ومتمایزکننده محلات از سایر محلات جدید شهر است.اصطلاح«حس مکان» دراینجا مصداق مییابد،مدیریت این حس مکان وحفظ این احساس امنیت،تعلق وخاطره انگیزی رسالت ماست.اجزا شکلی «معنی» به عنوان یکی از معیارهای اصلی شهر مطلوب «ساختار» و«هویت» هستند.ساده ترین شکل معنی به مفهوم محدود این واژه کلی،هویت است. در این نوشتار با استفاده از روش کتابخانه ای،میدانی و منابع معتبر ابتدا به کنکاش در معنی و مفهوم هویت، اهمیت نگرش به جهان در رابطه با هویت و اهمیت آن در آثار انسانی پرداخته و در ادامه به بررسی قنوات شهر همدان به عنوان یک عنصر هویتی- فرهنگی وعوامل این هویت بخشی میپردازد. هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین چارچوب فکری برآمده از قنوات در هویت بخشی به شهر همدان و روش تحقیق ماهیتی توصیفی-تحلیلی است از یافتههای این پژوهش میتوان به تاثیر قناتها در هویت بخشی به شهر همدان اشاره نمود. این نوشتار در خاتمه بازگشت به خویشتن و توجه به ویژگیهای بومی و ملی و اهتمام در کالبدی نمودن آنها در معماری و شهر سازی را، راه دستیابی به هویتی پایدار میداند.
واژههای کلیدی: قنوات،هویت،مظهر حیات،حس مکان،معنی
1-مقدمه
1-1-طرح مساله
وقتی از قنات سخن به میان میآید قصه دوستی زمین، طبیعت و انسان بر خاطر محاط میشود. همان داستانی که برای بازخوانی آن زمین را باید دوباره در نوردید. روزگاری دور انسانها برای پاسخ به نیاز تشنگیشان بر سر چشمهها و قناتها دوستی و قرابتهایشان نیز پا میگرفت و از آن روز که پاسخ به تشنگی هم با علم روز همپا شد، دوستیها مدرنیته شد و چشمهها و قناتها هم از یاد رفت.. با افزایش جمعیت وپیشرفت تمدن در ایران باستان ایرانیان برای اینکه دیگر فقط در محیط تنگ ومحدود درهها، پای رودها وچشمهها نمانند و به امید بارانهای اتفاقی زراعت نکنند وبا کشیدن آب از چاهها زندگی پر مشقت وکشاورزی ودامداری محدودی نداشته باشند در چندین هزار سال قبل دست به ابتکار جدیدی زده که آن را قنات یا کاریز نام گذاردند.با این اختراع که در نوع خود در جهان تاکنون بی نظیر است میتوان مقدار قابل توجهی از آب آن را در تمام طول سال بدون هیچ کمکی از درون زمین به سطح آن جاری گرداند.با وجود اینکه چندین هزار سال از اختراع قنات میگذرد این اختراع امروزه شهرت جهانی پیدا کرده بعدها از ایران به بسیاری از نقاط جهان انتقال یافت.قنات تشکیل شده از یک دهانه(هرنج)که روباز است (مظهر)ویک مجرای تونل مانند زیر زمینی وچند چاه عمودی که مجرا را با سطح زمین مرتبط میسازد(میله) علاوه بر آن کار انتقال مواد حفاری شده به سطح زمین، هوا رسانی وتهویه مجرا را هم انجام داده وراه ارتباطی برای لایروبی قنات،تعمیر وبازدید از آن است(مجموعه مقالات کنفرانس ملی قنات ۱۳۸۲، گناباد)
ازنظراجتماعی شهرها مکانهای مناسبی برای شکل گیری نهادهای اجتماعی، اعتلای ارزشهای فرهنگی، گسترش و تحکیم روابط و مناسبات اجتماعی و پاسداری ارزشهای انسانی وهویتهای ملی و محلی هستند. بنابر این یکی از زمینهها و عوامل احراز هویت و به ویژه احراز هویت جمعی و فرهنگی و تاریخی و تمدنی یک جامعه و آحاد آن، آثار تمدنی و انسان ساخت است که یکی از بارزترین جلوههای این آثار، شهر و به تبع آن، فضاها و عناصر شهری هستند. (نقی زاده،1386، 380)
در ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که هویت همانند فرهنگ، شخصیت و بسیاری مفاهیم دیگر امری خنثی است و باید با معیارهای خوب و بد ارزیابی شود. به عبارتی ما شخص، شیئ، معماری یا شهر سازی بی هویت نداریم و آنچه وجود دارد شیئ، معماری یا شهر سازی خوب هویت یا بد هویت است. در معنای هویت گفته اند: " هویت به معنای تشخص هستی و وجود و آنچه موجب شناسایی شخص باشد. (معین، 1375، ج4 ).
بنابر این هویت هر چیز وجه تمایز آن شی است با چیزهای دیگر. مرحوم دهخدا نیز در معنای هویت آورده است: " هویت عبارت است از تشخیص و همین معنی میان حکیمان و متکلمان مشهور است. هویت گاه بر وجود خارجی اطلاق میگردد، و گاه به صورت روزافزونی در حال گسترش است و تمامی ابعاد زندگی اجتماعی را در جوامع شهری تحت الشعاع خود قرارداده است. و اگر اصول و ارزشها نادیده گرفته شود آن تمدن به مرور زمان رو به زوال خواهد گذاشت. بر ماهیت با تشخیص اطلاق میگردد که عبارت است از حقیقت جزئیه.(دهخدا،1378).
از میان این عوامل هویت بخش یکی از عوامل بسیار مهم که امروزه کمتر به آن توجه میگردد ارتباط هویت شهری و هویت انسان است. این ارتباط به گونه ای است که میتوان گفت: " فضاها و عناصر شهری در هر جامعه ای نمودی از هویت افراد آن جامعه و تمدن است و علاوه بر ظاهر و کالبد خود، تفکرات و اصول فرهنگی آن جامعه رانشان میدهد.( نقی زاده، 1386،381) صدر المتالهین هویت هر موجودی را عبارت از نحوه خاص وجود او میداند : " هویت هر موجودی عبارت از نحوه خاص وجود اوست، در انسان هویت واحد است که متشأن به شئون مختلف میشود. افراد انسانی را مشخصاتی است که به واسطه آنها هر یک از دیگری متمایزند و تا آخر عمر وحدت شخصیت در آنها باقی است و به آن هویت گویند. (سجادی، نقل از اقبالی، 1378). از تعریف فوق بر میآید که هرآنچه ما در اطراف خود میبینیم؛ از جمله انسانها و تمامی آثار هنری، معماری و شهرسازی واجد هویت مخصوص به خود هستند هویت پدیدهها در نظامهای مختلف فکری با محکهای متفاوت سنجیده میشود و تفکر وشیوه نگرش انسان به جهان اطراف خود و تجزیه و تحلیل آن، نگرش متفاوتی از هویت ارائه میدهد. برای مثال در دو جهان بینی مذهبی و سکولار مشاهده میگردد: برعکسِ انسان مذهبی که مرگ را مرحله ای برای رسیدن به کمال میداند، " انسان سکولار مرگ را پایان خود دانسته به بودن و سکنی گزیدن میاندیشد و برای بهتر " بودن" پیوسته اهدافی را تعریف و تعقیب میکند، نگاهی به معماری غرب پس از رنسانس و تامل در فراوانی سبکها و شیوهها حکایت از تلاش معمار غربی برای هدف سازی و هدف یابی مدام دارد. (احمدی،1374، 64). بنابراین هر جهان بینی و تفکری معیارهای ارزشی خاص خود را داشته، که میتواند پایدار و ناپایدار باشد و با توجه به این ارزشها، محکهای متعین و یا نا متعینی ملاک ارزیابی هویت قرار میگیرند . " هویت برای انسان سنتی(مذهبی) باوری است که به مدد ایمان به غیب شکل میگیرد و سازنده و پردازنده پندار، کردار و رفتار اوست ؛ در حالی که انسان مدرن( سکولار )خود به مدد خود، هویت خویش را میسازد. هویت در جامعه سنتی واحد و الهی و در جامعه مدرن متکاثر و اکتسابی است. در نگاه سنتی هویت انسان مقدم بر وجود اوست ودر نگاه مدرن وجود انسان مقدم بر هویت او. (حجت،هنرهای زیبا،24).
بنابر این در صورتی که با داشتن جهان بینی و نگرش خاص به جهان و هویت متاثر از آن، درآثار تولید شده نگرشی دیگر به نمایش گذاشته شود؛ برای مثال با داشتن هویت مذهبی، هویتی سکولار را به نمایش بگذاریم دچار تناقضی آشکار گشته و از این عدم ارتباط بین ظاهر وباطن میتوان به عنوان بحران هویتی یاد کرد به طوری که اگر از زندگی روزمره خود اندکی جدا شویم و به تامل بپردازیم میتوانیم عدم تعلق خود را به فضای معماری یا شهری که درون آن هستیم حس کنیم همانند گیاهی که در زمین ریشه ندارد.
1-2-اهمیت وضرورت
شهرها چه در کلیت و چه در اجزای خویش بیانگر هویت سازندگان خویش هستند به گونه ای که میتوان با گام نهادن به شهری به هویت افراد آن جامعه از لحاظ فکری و فرهنگی و. .. پی برد. این هویت به معنای صفات و خصوصیاتی است که شهر را از غیر متمایز مینماید، همانگونه که یک فرد با فرد دیگر و یک جامعه با جامعه دیگر تفاوت دارد. عناصر متفاوتی میتوانند به عنوان نشانههای هویتی یک شهر مطرح شوند که هر یک واجد کالبد ظاهری و مفهوم مخصوص به خود هستند و برای پی بردن به هویت یک شهر باید به بررسی این عوامل هویت دهنده پرداخت.در این نوشتار پس از پرداختن به معنای هویت، به رابطه هویت انسان و آثارش پرداخته و توجه را به تفکر انسانی به عنوان عامل هویت بخش به تمامی آثارش، از جمله شهر جلب مینماید و با بررسی عناصر تشکیل دهنده قنوات شهر همدان به عنوان یک عنصر هویتی- فرهنگی برخی از جلوههای هویتی آن معرفی میگردد. امید است این نوشتار نتایج سودمندی برای طراحان و پژوهشگران جهت استمرار تفکر اصیل ایرانی و دوری از تقلید نا آگاهانه، برای جلوگیری از ترویج احساس حقارت در جامعه داشته باشد.
1-3-اهداف تحقیق
هدف از این تحقیق بررسی نقش قنوات در هویت بخشی به شهر همدان
1-4-سوالات اساسی تحقیق
1- آیا قنوات دراحراز هویت شهر همدان نقشی دارند؟
2- چگونه میتوان با ساماندهی فضایی شبکه قنوات به حفظ ارزشهای فرهنگی وهویتی قنوات وبافت تاریخی آنها پاسخگوی کالبدی وعملکردی شهروندان دست یافت؟
1-5-روش تحقیق
روش انجام تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی-توصیفی که بصورت پیمایشی صورت گرفته است که شامل بررسی،تحلیل ومطالعات میدانی است واز آنجا که قنوات به عنوان یک مسئله شهری نیاز به بررسی دقیقی دارند باید از روش تحلیلی در انجام تحقیق استفاده نمود.برای جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است روش کتابخانه ای بخشهای نظری پروژه را شامل شده که معرفی قنوات، هویت و نقش آنها را در بر میگیرد ودر همین راستا گفتگو ومصاحبه حضوری با افراد دست اندرکار، اهالی قدیمی محلات شهر، تحقیقات، تالیفات گذشته وگذارشها بهره گرفته شده است.تحلیل اطلاعات به صورت ارزیابی کمی و کیفی بر اساس گردآوری اطلاعات کیفیات محیطی صورت پذیرفته است.
1-6-محدوده و قلمرو پژوهش
قنات را در لغت، عدهای به معنای نیزه معنی کردهاند که جمع آن، قنوات، قنیات و قنی است، که بعدها، به معنای کانال و مجرای آن و معادل کاریز به کار رفته است. این خود نشانه ای از قدمت تاریخی این واژه و از سویی دیگر نشانه روشنی از علائق وکوشش مردم در عمران وآبادی سرزمین خود است.روش پیچیده وشگفت تقسیم آب بر اساس دو اصل زمان ومکان توسط این مردم ناشی از اندیشه ژرفی بوده است که آب را به نسبت احتیاج به همه روستاها رسانده،چنان سرسبزی وخرمی بوجود آورده که طی تاریخ همه اهل قلم را به اعتراف واداشته است.(جعفری،1372) در همین خصوص کارشناسان همدانی بر این باورند که همزمان با سابقه سه هزار ساله همدان قناتهای این شهر نیز قدمت دارند که شهر همدان بیش از 300 رشته قنات دارد که کمتر از 20درصد از آن شناسایی شده است و با وجود این دیرینه تمدنی بسیاری از قناتهایی که در شهر همدان بودند و با توجه به مشکلات دنیای مدرن متاسفانه خیلی از آنها بر اثر بی توجهی مردم و مسئولان ازبین رفتند.قنوات به صورت کانالهای وسیع از دامنه کوهها سرچشمه میگیرد سپس با شیب طبیعی پس از طی چند ده کیلومتر به زمینهای آبخور رسیده در طی مسیر پر پیچ وخم خود پس از مصارف خانگی وغیر خانگی در سطح زمین جاری و در نهایت برای آبیاری مزارع مورد استفاده قرار میگرفته است..چشمه وسردابهای کوی آقاجانی بیگ، کوچه حاج حافظ، کوی برج قربان، دبیرستان ابنسینا، کوچه امیرکبیر، چمن کُلَپا، خیابان طالقانی و فرهنگ وخیابان بین النهرین از معرووفترین چشمهها وسردابهای شهر همدان بودند که این روزها تنها نامی از آنها باقی مانده است. در حالی که کارشناسان میراث فرهنگی در استان معتقدند در بستر زیرین خیابان شریعتی، باباطاهر و بوعلی قناتهای بسیاری وجود دارد، اما هنوز از احیا شدن آنها خبری نیست و این میراث روان و دست نیافتنی مظهرهایشان پنهان است و این پنهان ماندن قناتها در دل خاک این نگرانی را به وجود میآورد که روزی از هیچ قناتی در همدان نتوان سراغی گرفت. (گذارش سازمان میراث فرهنگی،1390)
.
تصویر1- نمونه سرداب آقاجانی بیگ،ماخذ:نگارندگان |
تصویر2- قنات بین النهرین،ماخذ:نگارندگان |
نقشه 3- سرداب مسجد محمدیه،ماخذ:نگارندگان |
2-مفاهیم،دیدگاهها ومبانی نظری
2-1-قنوات، عنصر هویتی- فرهنگی شهر همدان
قنوات شهر همدان که امروزه در مقیاس جهانی نیز شناخته شده است، از جهات متنوعی به عنوان عنصر شاخص هویت معماری و شهری تمدن ایران ایفای نقش مینماید. در این نوشتار پس از بیان تاریخچه آن به برخی از این ویژگیها پرداخته میشود. گوبلو معتقد است که ایرانیان نخستین که به کار کشاورزی اشتغال داشتهاند، چون آب رودها، چشمهها و غیره را مردمان بومی آسیا اشغال کرده و با آن کشاورزی میکردند سعی کردهاند، با ساکنان بومی درگیری نداشته باشند و لذا از هر منبع آبی دیگر کشور استفاده کنند و ترجیح دادهاند در جاهایی اقامت و کشاورزی کنند که هنوز کسی در آنجا وجود نداشته است. در این اثنا، در بعضی نقاط جویهایی را دیدند که آب در آن جاری است و این آبها تقریباً ثابت و دائمی نیز است. در ایران باستان، معماری به سوی آب حرکت می کند و درکنار آن آرام می گیرد.محلات شهری دارای مراکزی بوده اند که به دفع نیازهای روز مره ساکنین میپرداخته اند مراکز محلات دارای عملکردهای خاص در همان مقیاس بوده وعناصر مختلفی را شامل میشده اند مانند:مسجد،حسینیه،حمام،مدرسه وآب انبار،مغازه وگاه چند کارگاه،زورخانه ومیدانچه که مسجد وبازارچه عنصر مشترک مراکز محلات بوده است. (توسلی،1366) قنات در امپراطوری هخامنشی در شهرهایی مانند اکباتان (همدان) و پاساگارد همگی با استفاده از سیستم قنات توانستند آب خود را تأمین کنند و به حیات خود ادامه دهند.واز آب قنوات در کشاورزی،دامداری، شرب، شستشووحتی به خاطر مقدس بودن در آتشکدهها برای غسل کردن وطهارت کاربرد داشته است وشاید عامل اصلی در مکانیابی وایجاد آتشکدهها محسوب میشده است.قنوات شهر همدان دارای رشتههای اصلی بوده که هر شاخه اصلی خود به چند شاخه فرعی تقسیم میشده است که جهت حرکت آنها از جنوب وجنوب غربی شهر همدان به سمت شمال وشمال شرقی وشیب زمین نیز در همین جهت واقع شده است. در یک تقسیم بندی شاخههای اصلی از مرکز اصلی شهر ومحلات قدیمی عبور میکرده وشاخههای فرعی تمام اراضی وباغات وخانههای شخصی مشروب میشده است.مانند قنات (چشمه شوره، چشمه غلام، چشمه عبدالعظیم و....).در دوره اسلامی آب در معماری حالت کاربردی پیدا می کند و معماران آگاهانه سعی می کنند تا به طبیعت تسلط یافته و آن را به نظم بکشانند و باشناخت قوانین فیزیکی و رفتار آب و درک نقش و تمثیل و ارتباط آن با انسان آب را به درون معماری بکشانند. آب در شکلهای هندسی در اکثر بناها متجلی می شود و به نوعی مرکزیت وحدت معماری در آب شکل می گیرد.درهمدان قدیم نزدیک به سی کوی (محله) داشته که به دو صورت طراحی و ساخته شده بود. به حالت "گرد" و حالت "مطوّل" یا "دراز".(از هکمتانه تا همدان،غلامحسین قره گوزلو،1368)
بسیاری از پژوهشگران، تاریخ حفر قنات را به دوره هخامنشی نسبت میدهند. علت این است که از دوره ماقبل هخامنشی سنگنبشتههای اندکی باقی مانده و چون سند مکتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دوره ماقبل تاریخ میدانند؛ در حالی که علم باستانشناسی، مردمشناسی و زبانشناسی رازهای نهفته زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشکار نموده است. تمدن 5 هزار ساله شهر سوخته و تمدن هگمتانه و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دوره ماقبل هخامنشی است. یکی از قدیمیترین اسناد مکتوب شناخته شده که در آن به قنات اشاره شده؛ و اما امروز پس از 5 هزار سال در آماری رسانهای نیز عنوان شده است که از 5/6 درصد قناتهای کشور که در استان همدان قرار گرفته و تاکنون 227 رشته آن شناسایی شده و این قناتهای شناسایی شده نیز دارای شناسنامه شدهاند و از این لیست بلند بالا تنها یک قنات به ثبت ملی در فهرست میراث فرهنگی رسیده است.(گذارش سازمان میراث فرهنگی،1390) نگاه ایرانیان نسبت به آب همواره مانند موجودی مقدس بوده و هرجا آبی یافته اند قدر آن را به درستی شناخته ودرصدد استفاده بهینه وهدر ندادن آن بوده اند ودر این راه دست به ابتکارات بسیار زده اند که بسیاری از آنها در ارتباط با معماری ایرانی دیده میشود ودر زندگی انسانها جایگاه هنری پیدا کرده است در شهرسازی قدیم نیز آب به عنوان یک عنصر طراحی شهری ایفای نقش نموده است.در همدان به عنوان شهری که در غرب ایران واقع شده دارای آب وهوای کوهستانی است.وجود قنوات چون موهبتی ارج نهاده میشود و یکی از نظام مندترین وماندگارترین شیوههای سنتی آبرسانی به مزارع وباغات اطراف بکار گرفته میشود.طرح قنوات در قالب آفرینش یک عنصر شهری ویژه،جلوه پیدا کرده است.( محمدهاشمی، احداث کاریزهای کرمان،1325)
قنات در امپراطوری هخامنشی در شهرهایی مانند اکباتان (همدان) و پاساگارد همگی با استفاده از سیستم قنات توانستند آب خود را تأمین کنند و به حیات خود ادامه دهند.واز آب قنوات در کشاورزی،دامداری، شرب، شستشووحتی به خاطر مقدس بودن در آتشکدهها برای غسل کردن وطهارت کاربرد داشته است وشاید عامل اصلی در مکانیابی وایجاد آتشکدهها محسوب میشده است.قنوات شهر همدان دارای رشتههای اصلی بوده که هر شاخه اصلی خود به چند شاخه فرعی تقسیم میشده است که جهت حرکت آنها از جنوب وجنوب غربی شهر همدان به سمت شمال وشمال شرقی وشیب زمین نیز در همین جهت واقع شده است. در یک تقسیم بندی شاخههای اصلی از مرکز اصلی شهر ومحلات قدیمی عبور میکرده وشاخههای فرعی تمام اراضی وباغات وخانههای شخصی مشروب میشده است.مانند قنات (چشمه شوره، چشمه غلام، چشمه عبدالعظیم و....).در دوره اسلامی آب در معماری حالت کاربردی پیدا می کند و معماران آگاهانه سعی می کنند تا به طبیعت تسلط یافته و آن را به نظم بکشانند و باشناخت قوانین فیزیکی و رفتار آب و درک نقش و تمثیل و ارتباط آن با انسان آب را به درون معماری بکشانند. آب در شکلهای هندسی در اکثر بناها متجلی می شود و به نوعی مرکزیت وحدت معماری در آب شکل می گیرد.درهمدان قدیم نزدیک به سی کوی (محله) داشته که به دو صورت طراحی و ساخته شده بود. به حالت "گرد" و حالت "مطوّل" یا "دراز".(از هکمتانه تا همدان،غلامحسین قره گوزلو،1368)
- چمن یا همان کوی گرد و دایره ای
هر یک از این کویهای گرد دارای میدانچه ای (حدوداً) در وسط بود که به آن "چمن" میگفته اند. (زیرا در وسط هر یک از این میدانها علاوه بر حوض آب، چشمه و قنات، چمن کاری و گل کاری هم شده بود) در اطراف هر یک از این چمن یا میدانها تأسیساتی از قبیل: مسجد، حمّام، نانوایی، قصابی و چند دکان بقّالی و عطّاری وجود داشت. ساخت این نوع چمنها به این صورت کاملاً مناسب و همه چیز اهل محل از مسجد گرفته تا حمّام و نانوایی و آب چشمه و قنات همه چیز در دسترس بود و به خوبی از آن استفاده میکردند.
- محله یا کوی مطول(دراز)
این نوع محلات به صورت راستای بلند-که عرض آن از کوچههای معمولی پهن تر بود وعینا مثل:چمنها در این جا هم مسجد،حمام ومغازهها در اطراف این محوطه قرار داشته و هریک از این مجموعهها را یک محله میگفتند وساختمانهای آن به طریقی بود که کلیه کوچههای اطراف دور تا دور به این محلات منتهی میشوند وبه آن راه داشتند البته وسعت این محلهها در ظاهر بیش از چمنها بود به طوری که در هر محله چند حمام ومسجد وبازارچه وجود داشت که از 24 محل چند محله کم وبیش به همان صورت باقی مانده اند.(کبابیان،آقاجانی بیگ، کولانج و.....)شکل گیری محلات به تبعیت از جویهای آب،مسیر قنوات قدیمی ویا در دنباله راههای قدیمی مسئله ای بوده که در بسیاری از شهرهای قدیمی ایران وجود داشته است.(از هکمتانه تا همدان،غلامحسین قره گوزلو،1368)با گسترش شهر وشهرنشینی وازدیاد جمعیت وساخت وسازهای بی رویه بخش زیادی از اراضی مزروعی داخل شهر که قبلا توسط قناتها مشروب می شدندپابه پای آنها بسیاری از قنوات وشعبات فرعی آنها متاسفانه نابود شدند.وچنانچه این عوامل گریبانگیر این شهر نیز شده است وشهری که دارای عملکرد کشاورزی بود به عملکرد خدماتی بسیار نزدیک شد.هم اکنون نیز علیرغم بی توجهی وغفلتها، قناتها در بعضی مکانها نقش ایفا مینمایند هر چند ماهیت اصلی خود را در بیشتر مناطق از دست داده اند.
|
|
|
نقشه شماره1:مسیر قنات وسرداب(وضوخانه) مسجد جامع شهر همدان،ماخذ:سازمان میراث فرهنگی
2-2- نقش قنوات در هویت بخشی به شهر همدان
هویت یک ویژگی است که هم دارای مولفههای عینی وهم ذهنی است وهم تشخیص آن در فرآیندی از تعامل بین عینیت وذهنیت ممکن میگردد.شخصیت یک شهر با مولفههای متفاوتی تعریف وتوصیف میشود.برمبنای تفاوت شکل،محتوی وعملکرد مولفهها میتوان شهرها را در گروههای مختلفی جا داد.این مولفهها که به نوعی ساختار ماهوی شهر را تشکیل میدهند،از شهری به شهر دیگر متفاوت میباشند.هویت یک شهر به صورتی مستقیم در میزان توفیق واثرگذاری قابلیتهای شهر موثر است.قابلیت زندگی،هویت،اصالت وفرصتهای شهری از خصوصیات مثبت شهری است که باید در خدمت فرد،شهروند وواحدهای کوچک اجتماعی قرار گیرد.شهر باید در تعقیب اهداف والای اجتماعی باشد.ساختار شهر لازم است دعوت کننده ومشوق حیات عمومی باشد.میزان تعلق فردی واجنماعی به شهر وساختار آن نیز موکد هویت شهری است.(بهزادفر،1382)
اجزا شکلی «معنی» به عنوان یکی از معیارهای اصلی شهر مطلوب «ساختار» و«هویت» هستند.ساده ترین شکل معنی به مفهوم محدود این واژه کلی،هویت است.خاطرات شخصی،احساسات وارزشها بر مکانهای معنی دار وقابل درک تکیه میزنند.هویت مکانی پیوند نزدیکی با هویت شخصی دارد وآشنایی زیاد موجب ایجاد حس مکان میگردد که خود انطباق محیط یا ساختارهای فرهنگی تواناییهای احساسی وذهنی را در بر دارد.قنوات در شهر همدان به عنوان یک شاخصه است به گونه ای هویت بخش ومتمایزکننده محلات از سایر محلات جدید شهر است.واژه قنات در ذهن بسیاری از ساکنان این محلات یادآور بسیاری از خاطرات دوران کودکی،مظهر حیات وزندگی است.قنوات به عنوان یکی از عناصر کلیدی معنادار شدن شهر همدان است وساکنان شهر همدان نوعی احساس تعلق و وابستگی نسبت به آنها دارند.اصطلاح«حس مکان» دراینجا مصداق مییابد.مدیریت این حس مکان وحفظ این احساس امنیت،تعلق وخاطره انگیزی رسالت ماست.
2-3-برخی از عوامل هویت بخش به قنوات شهر همدان
وحدت در قنوات
در شهر سازی گذشته، معماران ایرانی به این نکته واقف و به آن ایمان داشتند که در مقابل حیات مادی که از پایداری زیادی در طول زمان بر خوردار نیست؛ حیات معنوی از ماندگاری بالایی برخوردار بوده و چون همیشه با فکر وروح وجان انسان آمیخته است رنگ کهنگی به خود نمی گیرد. به همین دلیل درمعماری و شهرسازی سنتی، فرم به تبع معنا تعریف شده و کالبد هویت خود را از محتوی اخذ می کند، نسبت قالب و محتوی چون نسبت روح و کالبد است، صورت تجسم معناست و نه مغایر با آن؛ این تفکر معماری و شهر سازی را به سوی هویتی پایدار سو ق میداده ویکی از عوامل مهم در ایجاد وحدت در فضاهای شهری ندارد. (هنرفر،1363،585).
قنوات شهر همدان به خوبی نشان دهندهی نحوهی اندیشهی معماران و شهرسازان به مقولهی انتظام فضایی و استفاده از نقطهای مرکزی برای پیوند عناصر اصلی در ساختار شهر است. قنات نقش مهمی در شکل گیری شهر دارد واز این رو به عنوان یک عنصر طراحی شهری عمل میکند.اما این عنصر به شیوه ای کاملا متفاوت با آنچه در غرب متداول است،برخورد میشود.در شهرسازی غرب وقتی آب به عنوان عنصری در طرح شهر وارد میشود،بدنههای مشرف به مسیر آب رو بدان جبهه میگشایند وفضای درونی خود را در معرض آن قرار میدهند.اینکار با استفاده از مهتابیها،ایوانها ویا بازشوهای گشوده بر آب انجام میشود.اما در اینجا رو گشودن به آب در گذر عمومی با شیوه ساخت شهری که مبتنی بر برون گرایی فضاهاست،سازگاری ندارد.بنابراین این آب است که به درون بنا برده میشود وحیاطی درون بنا به آن چهره میگشاید. (محمدیان، کوخردی، ۲۰۰۳ میلادی)
از دیگر عناصر موجود در شهرهمدان میتوان حمامها را نام برد حمامها به عنوان مراکز بهداشتی در کلیه محلات ایجاد میشده وبه عنوان یک ضرورت در فرهنگ واندیشه مردم وجود داشته است حمامها یکی از مهمترین بناهای شهری پس از مسجد بوده است.از آنجاییکه آب برای مردم نماد پاکیزگی جسمی وروحی است حمامها نیز نیاز مبرمی به آبها داشته اندودر کنار مسیر قنوات شاخههایی جدا میشده وآب آنها وارد گرمابهها میشده است اما در سر مسیر این شاخهها دریچه ای کار گذاشته میشده تا آب را به اندازه معین وارد گرمابه نمایدکه باعث بالا آمدن آب و سرریز شدن آن نشود. دربعضی مواقع برای جداکردن گروههای مختلف دینی ومذهبی از یکدیگر این امر صورت میگرفته مثل:محله یهودیها،زرتشتیها،حیدریها ونعمتیها.نکته قابل توجه اینکه در کنار بعضی محلات ارامنه ویهودی در این شهر به خاطر عدم مسجد وداشتن حمام از قنوات نیزبرای حمامها استفاده میکردند پس قناتها در نزد اقلیت دینی ومذهبی نیز اهمیت داشته است.پایین وبالا بودن حمامها از سطح زمین بغیر از عوامل سرمایشی وگرمایشی آن در شهر همدان به میزان بالا وپایین بودن آب قنوات نیز بستگی داشته بطوریکه هرچه آب قنوات ازسطح زمین پایین تر باشد در نتیجه حمامها پایین تر از سطح زمین قرار میگرفتند وبالعکس هرچه آب قنوات به سطح زمین نزدیک تر باشد حمامها نیز به سطح زمین نزدیک تر ودر نقطه صفر حمامها هم سطح زمین میشدند یعنی تا حدودی در کنار زمینهای کشاورزی احداث میشدند که میتوان نتیجه گرفت همدان دارای شیب طبیعی وملایم است که این خود میتواند عاملی در مکانیابی وایجاد حمامها در مرکز محلات وشهر باشد. ؛ اما آنچه در این بررسی کوتاه مورد نظر ماست، اشاره به یک الگوی شهرسازانهی خلاق در ایجاد هویت شهری است. وحدتی که هیچ کس نمیتواند آن را منکر شود؛ چه در زمان و چه در مکان؛ زیرا وجود این وحدت بس آشکار و بدیهی است و هنر معماری و شهرسازی ایران به عنوان یکی از اصیل ترین هنرهای ایرانی همواره تجلی گاه این وحدت بوده است. در نگاه سنتی انسان در جهانی میزید که فقط یک مبدا و یک مرکز دارد. او نسبت به این مبدا در آگاهی کامل به سر میبرد مبدایی که بر کمال، پاکی ازلی و تمامیتی است که بشر سنتی میخواهد در جستجوی آن برود ؛ آن را دوباره به دست آورد و انتقال دهد. او روی دایره ای زندگی میکند که پیوسته از مر کز باخبر است و زندگی، اعمال و اندیشههایش رو به سوی آن مرکز دارد. (نصر،1380،133) با چنین تفکری انسان سنتی در ایجاد محیط مصنوع خود سعی در انتقال این هویت در معماری و شهر خود است. به طوری که میبینیم: " در اکثریت قریب به اتفاق موارد، عناصر اصلی نمایش دهنده هویت شهرهای ایرانی، عمارات و عملکردهای معنوی و عمومی (عام المنفعه) بوده اند، و معمولا ایفای این نقش به عناصری با عملکرد دنیایی و مادی محول نمی شده است حتی بازارها نیز علی رغم آنکه معمولا به عنوان یکی از عناصر ساختاری شهرهای مسلمانان معرفی میشوند، در عین اهمیت و نقش و وسعتشان، فاقد سلطه و سیطره کالبدی به شهر بوده و خود نیز، غالبا در سایه ابنیه مذهبی و معنوی شهر (مثل مساجد و مدارس )متواضعانه در خدمت خلق به خدا بوده اند. (نقی زاده،1386، 383)
همجواری عناصر مختلف ایجاد کننده فضا و خاطره جمعی
خاطرات جمعی و تمایلات و ارزشهای انسانی در کالبد شهر مستتر است و مطالعه کالبد شهر به طور ضمنی مطالعه ارزشهای انسانی شکلدهنده آن نیز به شمار میرود. (هاشمنژاد، 1385،66) "فضاهای شهری کارکرد ایجاد جو اعتماد و نزدیکی بین افراد و صمیمیت یک محله را به وجود میآورند بدون آنکه برای این افراد تعهدی ایجاد کند." (فکوهی، 1383،244). فضای شهری بستری است که حیات مدنی در آن جریان مییابد، رویدادها و حوادث در آن رخ میدهد ؛ رویدادها و حوادثی که حیات مدنی را به حیات واقعه تبدیل کرده و سبب میشوند تا خاطره شکل بگیرد و ذهن محل انباشت خاطرهها گردد. خاطرههای جمعی در واقع مجموعه ای از حافظههای فردی و گروهی است که تصور جمعی را از خاطره شخصی جدا میسازد. خاطره جمعی مشترک میشود، اتفاق میافتد و میگذرد و همچنین به وسیله گروه یا جامعه جدید و امروزین باز سازی میگردد. عناصری از شهر، همانند فضاهای عمومی که به ایجاد خاطره جمعی کمک کنند نقش بسزایی در هویت دادن به شهر ایفا میکنند. در این مکانها است که اقشار مختلف جامعه با همدیگر تعامل چهره به چهره دارند. علاوه بر این در در ایجاد حس اعتماد و اطمینان به مردم کمک کرده و باعث ایجاد حس همبستگی و تعلق در مردم شده و در حقیقت فراتر از مکانهایی صرفا برای تفریح هستند.
یکی از نکاتی که در شهر سنتی به آن توجه شده است همجواری فضاهایی با کارکردهای متفاوت و خلق چنین فضاهایی است. به طوری که، مسجد، بازار، کاروانسرا، آب انبار، مقر حکومت و. ..، با هم در مجاورت یک میدان باز که با محصور کردن خویش از شلوغی شهر به دور است ایجاد شده است (سلطان زاده،1385، 90). این فضاها، که نمونه ای بسیار زیبا را همواره تداعی کننده خاطرههای جمعی شهر وندان بوده ومی تواند موجد خوانایی شهر و بیان کننده هویت مدنی و برانگیزنده حس غرور در مردم گردد. این در حالی است که به دلایل مختلف از جمله گرایش به زندگی خصوصی، توسعه زندگی اطلاعاتی، توسعه حومه نشینی و مشکلات ناشی از ازدحام فضاهای درونی شهرها و. ..، این فضاها اهمیت کمتری در الگوهای شهر سازی معاصر داشته اند و امروزه شاهد آن هستیم که فضاهایی که توانایی و پتانسیل قرارگیری در جوار یکدیگر را دارند، از همدیگر فاصلههای چندین کیلومتری دارند که این تعاملات را بر هم زده اند.
3-تحلیل یافتهها
3-1-رابطه هویت و آثار انسان(معماری و شهرسازی)
همانطورکه جهان بینی و فرهنگ جوامع بر آثارشان اثر گذاشته و هویت آثارشان انعکاس هویت آحاد آن جامعه است؛ هویت آثار نیز بر فکر و فرهنگ و رفتارجامعه تاثیر میگذارد و این رابطه، رابطه ای متقابل است. بنابر این اگر آثاری که خلق میشوند برگرفته از فکر و فرهنگ بومی وملی آن جامعه بوده و آن را به صورت کالبدی نشان دهند، هویت بومی آن جامعه میگردند ولی اگر این آثار تقلیدی کور کورانه از الگوهای دیگران با جهان بینی متفاوت باشند به مرور زمان بر تفکر و فرهنگ و هویت آن جامعه تاثیر گذاشته و آن را دگرگون مینمایند. متاسفانه این تاثیر را میتوان در معماری و شهر سازی امروزه ایران به روشنی دید و فضاها و بافتهای شهری فاقد هویت ایرانی که نمایانگر تفکرات بومی باشند هستند و تاثیر آن بر روحیه افراد جامعه را در مد، مصرف گرایی،نگرش به مسائل از زوایای مادی و. .. میتوان دید. این در حالی است که ما در معماری و شهرسازی گذشته خود شاهد هماهنگی هویت معماری و شهرسازی در رابطه با هویت انسان هستیم و همانطور که میدانیم در معماری و شهر سازی گذشته ایران واحدی منسجم همانند شهرداریهای امروزه که افراد را مکلف به طراحی و اجرای عناصری با قوانین خاص کرده و یا افرادی که فرمان دهند شهر یا معماری با هویت ساخته شود، وجود نداشته است. پس چگونه است که هر شهر واجد هویتی منحصر به فرد بوده است ؟ راز هویت گذشته شهرهای ما چیست؟ یکی از دلایل این امر را میتوان در شیوه نگرش گذشتگان ما به جهان و ارزشهای دینی و انسانی و میزان پایبندی آنان در کالبدی کردن آنها دید. معمار ایرانی در گذشته با پایبندی به اصول و ارزشهای خود، تمام این اصول و ارزشها را در معماری و شهر خود میگنجاند و این توجه است که معماری و شهر سازی گذشته ما را به سوی وحدتی پایدار سوق داده است و بناها و ساختمانهای مختلف شهری با وجود داشتن عملکردهای مختلف از نظر مصالح، رنگ و حجم کلی، نشانگر وحدتی در میان این کثرتها و مبین هویتی پایدار برای آنها هستند. برای مثال اگر شهر اسلامی را از بالا نگاه کنیم آن را به صورت یک عنصر واحد میبینیم ولی اگر همان شهر را از پایین و از روی زمین نگاه کنیم دیگر یک چیز نمیبینیم بلکه شاهد عناصر متکثری خواهیم بود و چون زاویه دید ما محدود است و از پایین به منظره نگاه میکنیم کثرت را میبینیم و این همان وحدت در کثرت است. و این نکته را باید در نظر داشت که توجه به یکایک آن کثرتهاست که میتواند ما را به آن وحدت کلی برساند ؛ چیزی که در معماری امروزه ما مشاهده نمی گردد. به عنوان مثال یکی از این اصول و ارزشها را میتوان در روحیه جمع گرایی و توجه به جمع دید. " از آنجا که معمار سنتی بر مدار سنت و هویت جمعی میسازد آثار معماری سنتی هم شکل و هم زبان هستند، آنچنان که گویی معماری هزار ساله همه بناها را ساخته است و چون معماران عصر جدید هر یک بنا بر سلیقه و هویت شخصی و یا سبکی خویش میسازند آثار معماری جدید نا هم شکل و ناهمزبان و گویای تکثر اندیشه و سلیقه آنان است . (حجت،هنرهای زیبا، 24 ). اسلام دین جمعگرایی است و شورا در آن تاکیدشده و بیشتر آداب و آیینهای آن از جنبههای جمعی برخوردارند، بنابراین هنرمندی که با این نگاه به دنیا مینگرد آثارش نیز متعلق به جمع است و در میان جمع معنا مییابد. خداوند با آیه «وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا» بحث کثرت قومی را مطرح و هدف از این کثرت را شناخت بیشتر همدیگر ذکر میکند و سپس با «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» این کثرت را به وحدت میرساند که هنر اسلامی نیز وحدت و کثرتش باید همین راه را برود.
3-2-انعکاس فرهنگ اسلامی
فرهنگ اسلامی و انعکاس آن در فضای شهری چهره ای خاص و هویتی مشخص به شهرهای اسلامی میدهد در این فرهنگ نماز از اهمیت خاص معنوی برخوردار است و مکانهای اجرای نمازدر جوامع اسلامی میتواند تاثیر بسیار مهمی در هویت بخشی به معماری و شهر سازی این شهرها داشته باشد قنوات نیز که " یکی از عملکردهای اصلی آن وضووغسل گرفتن بوده و آن را به مثابه فضایی مذهبی جلوه گر مینموده است و نیز شکل گیری کتیبهها و نقوش کاشیها و منبت کاریها که بویژه به نام مبارک قرانی مزین هستند ومیتواند به عنوان هویت اسلامی ابراز وجود نماید " (نقی زاده، 1387، 386)، قنوات محصول ذهن انسان ایرانی همواره در پی آن است که تجلی کالبدی تفکر بومی و ملی خود را در آثار پیرامون خویش مشاهده کند و بر آن افتخار کرده و آن را به عنوان هویت خویش عنوان کند.
4-نتیجه گیری
پایداری سیمای کالبدی شهر،از جمله کیفیتهای فضای شهری به عنوان محیط زیست دائمی شهرنشینان است که به واسطه الزامات ومحدودیتهای متفاوتی تغییر کرده ومنجر به ناپایداری ابعاد مختلف شهری گشته است که از جنبههای شاخص آن نابسامانی سیمای کالبدی شهری علی الخصوص در بافتها وکانونهای تاریخی است که به نوبه خود بر ساختار روانی وادراکی افراد تاثیر گذار است.همراه با رشد فزاینده جمعیت وگسترش وتوسعه شهری،مشارکت مردمی واستفاده از همیاری انها در هویت بخشی به سیما وکالبد شهر نه تنها امری طبیعی بلکه ضروری بنظر میرسد.گسترش شهر بویژه شهرهای سنتی وواجد قدمت تاریخی بدون در نظر گرفتن حفظ بافتهای تاریخی،معنا ومفهومی پیدا نمیکند.نگهداری وبهسازی سیمای شهریادآور خاطرات گذشتگان وراهنمای آیندگان است.خاطراتی که فرهنگ وتمدن انها را متجلی میسازد ویادآور عظمت وقدمت شهر وتاریخ وسرگذشت شهروندان به شمار میرود.لذا به جاست با الهام از گذشته تاریخی شهر همدان،شکل گیری شهر در رابطه با عوامل محیطی واقلیمی از یک طرف والگوبرداری از به خدمت گرفتن نظام مدیریتی سنتی شبکه آب رسانی قنوات ودر نهایت همیاری مردم، نوعی احیاءهویت بافت تاریخی در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار را تجلی بخشیم. قنوات هویت اصلی در محلات قدیمی شهر همدان بوده که براساس یکسری چشمه وسرداب برای مردم محلی شناخته میشده است اگر قنوات به عنوان یک عنصر هویتی – فرهنگی درسطح شهر همدان، ایران و یا حتی جهان اسلام مطرح است در مقایسه با آثار سایر تمدنها عامل هویتی تمدن ایرانی است، بدین دلیل است که انعکاس دهنده هویت، تفکر، فرهنگ و شیوه زیست و اعتقادات ایرانی و نشان دهنده نبوغ و توان هنری ایرا نیان در وجوه مختلف هنری است. و این بیانگرآن است که تنها آثار اصیل و شکل گر فته بر اساس تفکر اصیل ایرانی میتوانند عامل هویتی تمدن ایرانی باشند و آثار بحران هویتی نیز که در جامعه امروزه ما در شئون مختلف دیده میشود گواه این مطلب است. بنابر این در معماری و شهرسازی امروزه برای دستیابی به هویتی پایدار باید توجه به آثار گذشته و معرفی تمام ویژگیهای آنها (پیدا و پنهان) به جهت تقویت روح اعتماد به نفس جامعه، را سرلوحه عمل خود قرار داده و با بازگشت به خویشتن و توجه به ویژگیهای بومی و ملی و اهتمام در کالبدی نمودن آنها در معماری و شهر سازی، آثاری خلق کنیم که گذر زمان گرد کهنگی بر آنها ننشانده و آیندگانمان در رویارویی با دیگر تمدنها آنها را به عنوان عامل هویتی خویش عرضه کنند.
5-پیشنهادها
1- بیرون کشیدن شبکه قنوات وسردابها به عنوان یک لایه تاریخی وبخشی از هویت شهر همدان
2- باززنده سازی مسیر قنوات با رویکرد مدیریت مشارکتی به صورت محور نوسازی به نحوی که ساکنان محلات با طرح همگام شوند که این امر موجب حفظ هویت محلات قدیمی میشود.
- توجه به قدمت و ویژگیهای محلات گذر قنوات
3-اقدامات بازسازی شامل:
- جداکردن مسیر فاضلاب از قنوات
- تقویت زیرساختهای شهری جهت عدم ریزش مسیر قنوات ومسدود کردن مسیرآن
- عملیات آزادسازی حریمها وحفظ حریم قانونی
- مشخص کردن حقابهها وتنظیم تقویم آبیاری
- دیواره سازی اصولی واصلاح شیبهای جانبی
- اجرای عملیات بازسازی توسط متخصصین ونیروهای فنی نه پیمانکاران
4-توجه به معیارهای مطلوبیت
آرامش
حفظ وتقویت چهره طبیعی قنوات
کنترل اتفاقات غیرمترقبه،قابل پیش بینی بودن فضا
انطباق پذیری
قابل استفاده بودن در فصول مختلف،کارا بودن قنوات در تمام سال بخصوص فصول خشک
عمل به پیشنهادات این بخش مسلما در بهبود کیفیت فضایی-کالبدی شهر تاثیر مستقیم داشته،ارتقاء کیفیت زیستی شهر واحیائ هویت تاریخی آن را نوید میدهد.
منابع
احمدی،بابک،(1378) "معمای مدرنیته" نشر مرکز، تهران
اداره کل امور آب استان، گزارش بیلان منابع آب زیر زمینی دشت همدان – بهار 1383
اداره کل هوا شناسی استان، مطالعات 26 ساله هوا شناسی استان همدان
اشرف، احمد: « وبژگیهای تاریخی شهر نشینی در ایران » در نامههای علوم اجتماعی دوره 1، شماره 4، تیر ماه 1353
اقبالی،سید رحمان،(1378)هویت معماری معاصر ایران: بررسی تطبیقی نظریهها و تجربهها، رساله دکتری، دانشگاه تهران، تهران
بحرینی، سید حسین، ( 1370 ) « فرایند طراحی شهری تهران» دانشگاه تهران
پاپبی یزدی، محمد حسین و سید ابوالقاسم حیینون: مهاجرت روستای خراسان – نقشههای پایه، در فصل نلمه تحقیقات جغراقیایی، سال دوم، شماره 3، زمستان 1366، ص 37-98
توسلی، محمود، ( 1365 ) « اصول و روشهای طراحی شهری و فضاهای مسکونی ایران » جلد دوم تهران. وزارت مسکن و شهر سازی.
توسلی، محمود « مینهها – تکایا – عصلیها »، در معماری ایران – دوره اسلامی، به کوشش محمد یوسف کیانی، تهران، جهد دانشگاهی 1366
جهان پور، علی، شکوه الوند ( بررسی جغرافیایی، تاریخی و مردمی ) ناشر اسکاف همدان، 1376
حبیبی، سید محسن،(1383) از شار تا شهر،دانشگاه تهران، تهران
حجت،عیسی،(1384)هویت انسان ساز،انسان هویت پرداز(تاملی در رابطه هویت و معماری)،نشریه هنرهای زیبا،شماره 24، تهران
دهخدا،علی اکبر،(1378) لغت نامه دهخدا، دانشگاه تهران، تهران
سعید نیا، احمد: « قم – خاستگاه شهر »، در شهرهای ایران، جلد دوم ؛ به کوشش محمد یوسف کیانی، تهران، جهاد دانشگاهی ؛ 1366
سلطان زاده،حسین،(1385) فضاهای شهری در بافتهای تاریخی ایران،دفتر پژوهشهای فرهنگی،تهران
سیلابهای شهری، طاهری بهبهانی و بزرگ زاده، مرکز مطالعات و تحقیقات شهر سازی و معماری ایران، سال 1375
سیلگیری شهرها، ترجمه از بزرگ زاده، مرکز مطالعات و نحقیقات شهر سازی و معماری ایران 1372
صرانه، مریم ( 1380 ) « نقش آب در معماری »( پایان نامه کارشناسی ارشد معماری ). دانشگاه تهران دانشکده هنرهای زیبا
فخار تهرانی، فرهاد : « حمامها »، در معماری ایران – دوره اسلامی، به کوشش محمد یوسف کیانی، جهاد دانشگاهی، 1366
فکوهی، ناصر (1383) انسان شناسی شهری، تهران، نی.
فلاکی، منصور: با زنده سازی بناها و شهرهای تاریخی، تهران، دانشگاه تهران، 1364
کربلر، هانری ( قنات فنی برای دست یابی به آب )
کردوانی، پرویز ( منابع و مسائل آب در ایران ) جلسه اول، انتشارات دانشگاه تهران- 1374
گزارش طرح فاظلاب همدان مهندسی مشاور مهاب قدس
معنوی، نسیم ( 1372 ) ارتقاء نقش یک عنصر شهر گذر مادی به عنوان محورهای پیاده شهری » مادی فدن اصفهان( پایان نامه کارشناسی ارشد شهر سازی همدان ) دانشگاه تهران.
معین، محمد،(1375)فرهنگ معین، انتشارات امیر کبیر، تهران
نصر، سید حسین، معرفت و امر قدسی(1380)،ترجمه فرزاد حاجی میرزایی،نشر فرزان،تهران
نقی زاده، محمد،(1379) رابطه هویت "سنت معماری ایران" با "مدرنیسم"و "نوگرایی"، نشریه هنرهای زیبا،شماره 7،تهران،1379
هاشمنژاد،هاشم،(1385)"فضای شهری سند تاریخی شهر و شهروندانمعماریو فرهنگ، شماره 24
2000 Maryland Storm water Design Manual , 2000 , Maryland Department of Environment
Design of small canal structures. USBR , 1978