Studying and analyzing the role of rural migrations in creating the informal section (case study: Tabriz megalopolis)

Document Type : Research Paper

Authors

1 professor tabriz university

2 teacher

Abstract

 
City or polis, as a dynamic system, is continuously varying and changing. In some ages of history some events, as inflexion point, have caused sudden, immediate and unexpected transitions in form and spatial construction of cities. In the meantime, the land reform had the basic role in the immediate progression of cities, and caused unplanned migration of rural people to cities. This article evaluates the economic roots of this problem on the basis of urban sustainability views to provide a proper context for better realizing and judging when they are applied in urban planning fields. This research is of application – development kind, and its method of study is descriptive – analytic. The method applied here is also based on field operation (direct observation, filling various questionnaires) and the use of available documents. The statistic community of the research involves (n) hundred thousand people and according to the formula of Kokran, the estimated number of sample volume (N) was 390 people. The method of sampling is of accidental – bunching and multistage kind from ten areas of Tabriz. For ensuring the validity and reliability of the study of this research, the validity and contental and questionnaire reexamination method have been used, and its reliability coefficient obtained equal to 82 percent. The data of this research have been analyzed using descriptive and inferential statistics methods and SPSS software. The data obtained from the research shows the lack of enough capital and appropriate education have caused the number of the occupied people in the informal economic section to be increased, and the migration of rural people to the city (Tabriz) has significant role in creation and development of this section of economy. The habitats of most of the people occupied in informal section of Tabriz city are in the marginal areas and poor districts of the city.

Keywords


بررسی و تحلیل نقش مهاجرت‌های روستایی در ایجاد بخش غیر رسمی؛ مطالعه موردی کلان شهر تبریز

 

میرستار صدرموسوی: استاد جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

محمدرضا پورمحمدی: استاد جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

داریوش ظفری: دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران*

 

چکیده

شهر به عنوان یک سیستم پویا، به طور مداوم در حال تغییر و تحول است. در برهه‌هایی از تاریخ، جریان­هایی به عنوان نقطه عطف، باعث ایجاد تغییرات ناگهانی سریع و غیر منتظره در کالبد و ساختار فضایی شهرها می­شوند. در این میان، اصلاحات ارضی نقش اساسی را در رشد سریع شهرها داشت. و باعث مهاجرت‌های بی رویه روستائیان به شهرها شد. مقاله حاضر، ریشه­های اقتصادی این مسأله را براساس بینش­های پایداری شهری مورد ارزیابی قرار داده است تا بستر مناسبی برای درک بهتر و ارزشیابی و قضاوت آنها،‌ هنگامی که در زمینه­های برنامه­ریزی شهری به کار گرفته می­شوند،‌ را فراهم کرده باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه­ای است و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی و شالوده مطالعه مبتنی بر عملیات میدانی (مشاهده مستقیم، تکمیل پرسشنامه­های مختلف) و بهره­گیری از اسناد و مدارک موجود است. جامعه آماری تحقیق(n) صدهزار نفر است و طبق فرمول کوکران، حجم نمونه (N) به تعداد 390 مورد برآورد گردید. شیوه نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای و چند مرحله­­ای از مناطق ده گانه تبریز است. برای بررسی روایی و پایایی تحقیق از شیوه روایی صوری و محتوایی و روش بازآزمایی پرسشنامه استفاده شد و ضریب پایایی آن معادل 82 درصد به دست آمد. داده­های پژوهش حاضر نیز با بهره­گیری از روش­های آمار توصیفی و استنباطی و با نرم­افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته­­اند. یافته­های تحقیق نشان می­دهد که فقدان سرمایه کافی و تحصیلات مناسب سبب افزایش شاغلان بخش اقتصاد غیر رسمی شهر تبریز شده است و همچنین مهاجرت‌های روستا-شهری نقش بسزایی در گسترش و ایحاد این بخش از اقتصاد دارند. محل سکونت اکثر شاغلان در بخش غیر رسمی شهر تبریز مناطق حاشیه نشین و فقیر نشین شهر تبریز است.

واژه‌های کلیدی: اقتصاد غیر رسمی، شغل غیر رسمی، کلان شهر، اقتصاد شهری، کلان شهر تبریز

 

 

 

 

 

 

1- مقدمه

1-1- طرح مسأله

یکی از معضلات اساسی در نظام برنامه ریزی شهری به ویژه در شهرهای جهان سوم، پدیده اقتصاد بخش غیر رسمی است که صدمات جبران ناپذیری بر پیکره شهر( چه از لحاظ کالبدی و فیزیکی و چه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی) وارد می‌نماید. در عام­ترین تعریف بخش غیررسمی هرگونه فعالت اقتصادی و یا منبع درآمدی را که در معرض مقررات دولتی، مالیاتی، و یا مشاهده قرار نمی­گیرد شامل می­شود (Schneider, 2007). بنابراین آنچه تحت عنوان "اقتصاد غیررسمی" از آن نام برده می­شود برای نشان دادن مفهومی کلی از رسمیت نیافتن به کار می­رود که به عدم پیروی کارفرمایان و کارگران از تمام یا تعدادی از قواعد و مقررات در مجموعه قوانین ملی یا محلی، جاری و یا قوانین کار مربوط می­شود (ستاری­فر، زارعی، شکری، 1393: 4).

شهرنشینی سریع به همراه افزایش جمعیت شهرها، همراه با مدیریت ناکارآمد و تأثیرات ناشی از اقتصاد سیاسی از یک سو موجب رواج بیکاری در شهرهای جهان سوم شده است و از سوی دیگر تلاش در جهت تأمین حداقل معاش و رهایی از فقر، سبب شده تا بخش عمده­ای از جمعیت ساکن در شهرها به سوی بخش غیررسمی گرایش پیدا کنند (جمالی، صدر موسوی، دخت لیوارجانی، 1387: 29).

اشتغال غیررسمی بخش قابل توجهی از اشتغال امروز را به خود اختصاص داده است که شامل اشخاص شاغلی است که به طور قانونی یا عملی، در معرض قوانین ملی کار و مالیات بر درآمد و یا تحت حمایت اجتماعی و مزایای شغلی نیستند. در اغلب کشورهای در حال توسعه اشتغال غیررسمی نسبت به نیروی کار شاغل رسمی بیشتر است (ILo, 2012, Tabl 2.1). همچنین در بسیاری از تجمعات شهری رو به توسعه، بیش از نیمی از جمعیت از نظر اقتصادی فعال، هم در بخش غیررسمی اشتغال دارند و هم در زیست­گاه­های غیررسمی زندگی می­کنند که نمودهایی از فقر شهری هستند که خود نداشتن مدیریت کارآمد شهری را نشان می­دهد. بخش غیررسمی تنها راه حل برای بقا و پاسخی به بحران­های شهری برای گروهی از مردم است؛ اما این نکته مهم است که چگونه می­توان به مرور زمان به بخش غیررسمی کمک کرد تا به بخش رسمی بپیوندد (هال و فایفر، 1388: 102). زیرا یک شهر متشکل از مجموعه­ای از نظام­های فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی است و پایداری شهری بیش از همه یک مفهوم اقتصادی – اجتماعی است. بنابراین هرچه زندگی علمی­تر و صنعتی­تر می­شود افراد به همان اندازه احتیاج به فراگیری تخصص­های لازم برای رفع نیازهای خود پیدا می­کنند. جوامعی که نتوانند افراد متخصص به اندازه­ی کافی تربیت کنند، ناچار نیروی کار آنها به سوی مشاغلی روی می­آورند که احتیاج به تخصص ندارند (نواح، حسین زاده، درویشی، 1386: 3). با توجه به موارد ذکر شده و با توجه به گستردگی مفهوم بخش غیررسمی و با توجه به ظهور نشانه­هایی در انواع مشاغل غیررسمی و افزایش توزیع و تراکم آن به عنوان یک پدیده بارز شهری در سطح کلان شهر تبریز می­توان گفت که بخش قابل توجهی از اقتصاد مادر شهر تبریز را بخش غیررسمی تشکیل می­دهد و بخشی از جمعیت فعال شهر تبریز در بخش غیررسمی اقتصاد، مشغول به فعالیت هستند و این فعالیت تنها راه تأمین نیازهای اولیه زندگی­شان است و چون اکثر این افراد مهارت و تخصصی ندارند و تعداد اندکی از آنهایی هم که دارای مهارتی هستند، به علت اشباع بازار قادر به جذب در بخش رسمی اقتصاد شهر نیستند و از طرفی نیز چون نمی­توان حق افراد را برای داشتن یک شغل و در آمد جهت ادامه­ی زندگی نادیده گرفت این سؤال مطرح می­شود که راهکار مناسب ساماندهی فعالیت­ها در بخش اقتصاد غیررسمی در شهر تبریز کدام است. از این رو تحقیق حاضر بر آن است که ضمن بررسی جایگاه اقتصاد بخش غیررسمی، وضعیت شاغلان این بخش در کلان شهر تبریز را از طریق یک تحقیق میدانی مبتنی بر پرسشنامه و ارایه­ی پیشنهادهایی در جهت بهبود اوضاع فعلی این مشاغل بررسی کند.

محدوده مکانی این تحقیق، کلانشهر تبریز را شامل می­شود. کلانشهر تبریز پذیرای مهاجران روستایی از نقاط مختلف استان و استان­های همجوار است. مادر شهر تبریز نیز همچون سایر شهرهای کشورهای در حال توسعه که در مرحله فرآیند گذار از سنت به مدرنیته­اند، طی دهه­های گذشته با اجرای برنامه‌های نوسازی به عنوان یکی از قطب­های رشد کشور و منطقه شمال غرب مطرح بوده وهست. اغلب صنایع بزرگ و خدمات در این شهر متمرکز شده­اند. بدلیل وجود دوگانگی اقتصادی و شهری و دوگانگی شهر- روستا، روستاییان فاقد درآمد تنها راه نجات از فقر و بیکاری را در حرکت به سوی مادرشهر تبریز یافته اند. مادرشهر تبریز توان جذب مهاجران فاقد تخصص و مهارت را نداشته و قادر به پاسخگویی به نیازهای اشتغال این جمعیت نیست. این فرآیند منجر به تمرکز جمعیت و ایجاد مشکلاتی چون حاشیه نشینی، بیکاری، فقر و گسترش پدیده ای به­نام بخش غیررسمی شده است.

تحقیق حاضر سعی بر آن دارد که به فرضیات زیر پاسخ دهد:

  • ·         بین مهاجرت‌های شهری و روستایی و تکوین و پیدایش بخش اقتصاد غیر رسمی شهری ارتباط مستقیمی وجود دارد.
  • ·         نبود تخصص و عدم امکان اشتغال در بخش رسمی نقش موثری در پدیده بخش غیر رسمی دارد.
  • ·         محل سکونت شاغلان در بخش اقتصاد غیر رسمی شهری مناطق حاشیه نشین شهر است.

1-2- سابقه پژوهش، مبانی نظری و مدل تحلیلی تحقیق

اقتصاد غیررسمی را می­توان شامل واحدهایی تعریف کرد که کالا و خدمات را به فرض ایجاد شغل و در آمد به صورت شخصی ایجاد می­کند و واحدها به وسیله­ی سطوح پایین­تر، سازماندهی و با تفاوت ناچیزی بین کار و سرمایه در مقیاس کوچک مشخص می­شوند (Romer, 2009: 1-5). اقتصاد بخش غیررسمی مجموعه­ای از مهم­ترین فعالیت­های اقتصادی است که نقش مهمی در اقتصاد کشورها دارند. اندازه و مقیاس اقتصاد بخش غیررسمی در مراحل مختلف توسعه، متفاوت است (Elgin and oyvot, 2013: 38). در مقابل اقتصاد بخش رسمی مبتنی بر کار در چهارچوب قوانین رسمی یک کشور است و مهم­ترین ویژگی­های آن کار مبتنی بر دستمزد مشخص، داشتن حداقل دستمزد، ساعات کار مشخص، محیط کار امن و سالم، داشتن بیمه­ی تأمین اجتماعی کارکنان است. اقتصاد غیررسمی به مجموعه­ای از فعالیت­ها و مبادلات اقتصادی گفته می­شود که هرکدام ممکن است قانونی یا غیر قانونی باشد؛ اما به دلیل آن که گزارش نمی­شوند اندازه­گیری نیز نمی­شود (Daniels, 2004: 502). مفهوم اقتصاد غیررسمی در اصل از ادبیات موجود در مشکلات کشورهای در حال توسعه گرفته شده است. در این کشورها، تعداد زیادی از افراد در بخش رسمی اقتصاد جذب نشده­اند و این عامل باعث روی آوردن گروهی از آن­ها به سمت بخش غیررسمی و مشارکت در این بخش می­شود. فعالیت­های مربوط به این بخش نقش مهمی در کشورهای در حال توسعه ایفا می­کند و یک منبع درآمد مناسب برای افراد محسوب می­شود (Dell’Anno and Solomon 2008: 2537-2555). این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته معمولاً انگیزه خروج از بخش رسمی به مراتب کمتر است (Oviedo et al, 2009: 27). مفهوم غیررسمی را برای اولین بار‌هارت و ورسلی مطرح کردند.

فایگ[1] (1990) در تعریفی از اقتصاد غیررسمی آن را به چهار دسته تقسیم می­کند: غیر قانونی، گزارش نشده، ثبت نشده، غیررسمی. در تشریح هریک از بخش­ها باید چنین گفت، منظور از بخش غیر قانونی، همه فعالیت­هایی هستند که از نظر قوانین یک کشور ممنوع است. پدیده­هایی چون قاچاق مواد مخدر از این دسته هستند. فعالیت­هایی نظیر قاچاق کالا و فرار مالیاتی که معمولاً در پاسخ به سیاست­های دولت صورت می­گیرد، در بخش گزارش نشده قرار می­گیرند. در مورد بخش ثبت نشده هم بهترین مثال، فعالیت­ خانه­داری در منزل و فعالیت­های داوطلبانه است. بخش غیررسمی هم شامل تولیدات جزئی می­شود که با پیشرفت سیستم­های ثبت اطلاعات به تدریج کاهش می­یابند (Fige, 1990: 13).

بخش غیررسمی، بخش مهمی از اقتصاد و بازار نیروی کار را در کشورهای در حال توسعه تشکیل می­دهد این بخش با تدبیر کالاها و خدمات، انتقال مهارت توسط تازه ­واردها به این بخش، کاهش بیکاری و به کار گرفتن سرمایه­های فردی نقش عمده­ای را در تولید، ایجاد اشتغال و درآمد ایفا می­کند (توماس، ریسکاویچ، سیستو، 1376: 159). شناسایی اقتصاد غیررسمی و اندازه­گیری آن خیلی دشوار است به علت این که مشاغل غیررسمی، پدیده­ای رنگارنگ، شناور و به طور مستمر در حال تغییر است (Daniles, 2004: 203). نیروی کار بخش غیررسمی زیاد و نامتجانس است که شامل دو بخش خود اشتغالان در بخش غیررسمی، یعنی تشکیلات اقتصادی (کوچک و کنترل نشده) و کارگران مزدبگیر در مشاغل (کنترل شده و حمایت شده) است (Chen, 2005: 7). به طور کلی تعریف بخش غیررسمی در هر کشور و حتی در هر منطقه نسبت به دیگر مناطق بسته به چارچوب­ها و محدودیت­های نهادی و میزان توسعه یافتگی متفاوت است. بنابراین در مطالعات پیرامون بخش غیررسمی به ویژه در انتخاب معیار برای برآورد، اندازه و ساختار این بخش، رویکردهای متنوع و متفاوتی وجود دارد (رنانی و باباحیدری، 1385: 94). در مورد اهمیت و حجم اقتصاد بخش غیررسمی و نقش آن در بخش اقتصادی شهری و توزیع درآمد و اشتغال و به ویژه تعامل آن با بخش رسمی، پژوهش­های قابل توجهی انجام گرفته است؛ به طور مثال، جانسن در مطالعه خود به بررسی نقش تفاوت­های منطقه­ای از منظر کیفیت حکمرانی در گسترش اشتغال غیررسمی در مناطق مختلف برزیل (از 20 درصد تا 80 درصد) با استفاده از مدل لوجیت پرداخت بررسی 5507 خانوار شهری در بین سال­های 2006-2000 نشان داد، کیفیت حکمرانی و کارایی دولت در مناطق مختلف، به طور منفی اشتغال غیررسمی را متأثر می­کند. در نتایج تحقیق سطح تحصیلات پایین در اشتغال غیررسمی مؤثر دانسته شده است (Jonasson, 2011: 429-441). گولزر و همکاران به اندازه­گیری و بررسی علل و آثار گسترش اشتغال غیررسمی و پنهان بین سال­های 2010-1973 در پاکستان با استفاده از پنج روش پولی ساده، OLS پویا، مصرف الکتریسیته، تحقیق پیمایشی و رویکرد شاخص­های چندگانه علل چندگانه (MIMIC) که یک حالت خاص مدل­سازی معادلات ساختاری است پرداختند. در مجموع نتایج مطالعه این­ها بیانگر حجم 50% - 30% تولید ناخالص داخلی، برای اشتغال پنهان و غیررسمی است که از موانع فرهنگی، سواد پایین، موانع نهادی ورود به بازار، رشد پایین و نابرابر خدمات عمومی و کاهش قدرت خرید مردم نشأت می­گیرد (Gulzar et al, 2012: 665-704). هندلی و اربشیبانی با استفاده از تحلیل پرسشنامه­های گردآوری شده از خانوارهای برزیلی در دوره 2004-1992 و تحلیل رگرسیونی حجم اشتغال غیررسمی این کشور را 63 درصد برآورد کردند. در این تحقیق، عوامل سطح سواد پایین افراد و گرایش زنان به فعالیت به شکل غیررسمی به دلیل ضعف سیستم­های حمایتی اجتماعی و امنیت شغلی برای آنان، در گسترش اشتغال غیررسمی مؤثر و معنی­دار دانسته شده است (Hendley and Arabsheibani, 2009: 992-1003). نتایج مطالعه بلوتی و تیستی با استفاده از مدل حداقل مربعات معمولی برای سال 2000 در ترکیه نشان داد که نرخ رشد جمعیت بالا در مناطق روستایی، پدیده شهرنشینی و مهاجرت و تحصیلات پایین در گسترش اشتغال در بخش غیررسمی معنی­دار است (Bulutay and Tasti, 2004: 22).

بسیاری از مطالعات بخش غیررسمی در دهه 70 و 80 در آشکار ساختن فواید این بخش نه تنها برای تهیدستان، بلکه برای افراد و موسسات تجاری بخش رسمی متمرکز شده بود. پژوهشگران دریافتند که بخش غیررسمی اصلاً خود بسنده (مستقل) نیست بلکه به شیوه­ای کاملاً استثماری به بقیۀ بخش­های اقتصاد شهری وابسته است، همانطور که برگس[2] مشخص کرده است، آنهایی که در بخش غیررسمی مشغول­اند، از «سرمایه داری نگریخته­اند. آنها صرفاً در بخش دیگران قرار گرفته­اند» (دراکاکیس– اسمیت، 1377: 90).

با بررسی پیوند میان این دو بخش، توجه به روابط شغلی معطوف می­گردد. براملی[3] (1988) به بررسی جنبة عینی پیوستار روابط شغلی، از کار دستمزدی گرفته تا خود اشتغالی پرداخته و چهار نوع کار موقت را تشخیص داده که عبارتند از: «کار دستمزدی کوتاه مدت، کار دستمزدی پنهان، کار نامستقل و خوداشتغالی مشروط». در این طبقه بندی اکثر کسانی که دارای بی ثبات ترین شغل‌ها بوده، تصور می کنند به خوداشتغالی مشغول­اند، در واقع استقلال چندانی ندارند و از مقررات و شرایط کاری انعطاف ناپذیری برخوردارند (گیلبرت و گاگلر، 1375: 163).

در مطالعات انجام شده در مورد رابطه بین بخش رسمی و غیررسمی، دو مطلب بیشتر کانون توجه بوده است یکی ارتباط پسین و آن زمانی است که بخش رسمی تامین کننده مواد اولیه و واسطه بخش غیررسمی باشد ودیگری ارتباط پیشین که آن وقتی است که بخش غیررسمی تامین کننده مواد مورد نیاز بخش رسمی باشد. در بسیاری از فعالیت­ها «ارتباط پیشین» بسیار قوی است. مخصوصاً در بخش بازرگانی که تمام اجناس از تولیدکنندگان رسمی به دست فروشندگان غیررسمی می­رسد. در مورد صنایع وضع فرق می­کند زیرا بسیاری از کارکنان بخش غیررسمی، موادی برای بازیابی جمع آوری نموده و به بخش رسمی تحویل می­دهند. این رابطه بین دو بخش رسمی و غیررسمی خوب است یا خیر، پرسش­های پیچیده­ای را بر می­انگیزد. تلاش­هایی جهت کمی نمودن عوامل و فاکتورهای موسسات درون بخش غیررسمی انجام شده و نتاج نشان می­دهد که ارتباط اخیر قوی بوده و موسسات غیررسمی از طریق ارتباط با بخش رسمی منتفع می­شوند (توماس و دیگران، 1376: 85).

 

شکل 1- پیوستار روابط شغلی (منبع: براملی، 1988: 167)

یکی از جدیدترین پیامدهای نولیبرالیسم، افزایش کار کودکان در سراسر جهان است که ناشی از افزایش عرضه و تقاضاست. فقر و محرومیت، نیاز کودکان به کار کردن در ازای دستمزد را افزایش داده و با افزایش چشمگیر تقاضای جهانی برای نیروی کار ارزان کودکان همراه است (پاترو ایوانز، 1384: 276). در هر کشور، فعالیت اقتصادی کودکان بدلیل موانع قانونی و نیز به دلیل محدودیت توانایی جسمی و مهارت آنان برای اشتغال در صنایع نوین، صرف نظر از فعالیت در بخش کشاورزی طبیعتاً تا حد زیادی به بخش غیررسمی منحصر می­شود (محمد بیگی، 1374: 106).

مرور ادبیات فقر نشان می­دهد که فقر و شکل­گیری بخش غیررسمی به شدت باهم ارتباط دارند. محلات بخش غیررسمی متمرکزترین محل زندگی فقرا و محل تمرکز بدترین وضعیت فقر به شمار می­روند (داداش­پور، علیزاده، 1390: 27). کار کودکان ریشه در فقر، تاریخ، فرهنگ و نابرابری جهانی دارد. بخاطر دامنة گسترده آسیب­پذیری خانواده و مهیا بودن کار مزدوری در بخش خدمات و صنایع کارخانه­ای، میزان و گستردگی کار کودکان در شهر وخیم­تر است (پاتر و ایوانز، 1384: 278).

- جایگاه بخش اقتصاد غیررسمی در ایران

طی نیم قرن اخیر درآمدهای نفتی، عنصر مسلط در شکل­دهی زندگی جامعه ایران بوده است. زیرا نه فقط در زندگی اقتصادی، بلکه در حیات اجتماعی و سیاسی آن هیچ پدیده یا رویدادی را نمی­توان یافت که از نفوذ چشمگیر این عنصر تأثیر نپذیرفته باشد. ایران با نزدیک به نیم قرن تجربه برنامه­ریزی توسعه اقتصادی، همواره به درآمدهای نفتی به عنوان نیروی محرک و منبع انرژی­زا جهت اجرای برنامه­های توسعه تکیه داشته است. راهبردهای توسعه­ در فاصله سال‌های 1357–1327 گرایش به رشد اقتصادی محض و بدون توجه به برابری در توزیع فواید آن داشت و در فاصلۀ سال‌های 1374–1358 بر اولویت توزیع عادلانه تر فواید رشد تأکید ورزید و نه براندازه آن (محمدبیگی، 1374: 96).

آنچه در توزیع ناعادلانه ثروت در کلان شهرها نام برده می­شود، گاهی دارای مفاهیم مختلفی است که از جمله می­توان به مفهوم دوگانگی شهری اشاره کرد. هدف از به کارگیری این مفهوم تعیین افزایش دو قطبی شدن جامعه شهری میان طبقه پردرآمد و کم درآمد شهرهاست. محققان شهری در نوشته­های خود گاهی از مفهوم دوگانگی با عناوینی نظیر شهر روستایی­ها و شهر تاریکی­ها، منطقه آفتاب­گیر، منطقه برف­گیر، شهر و جامعه دو طبقه­ای نام می­برند (شکویی، 1392: 482).

ریشه بخش غیررسمی به وجود دوگانگی در اقتصاد شهری کشورهای در حال توسعه باز می­گردد. ظهور و گسترش این دوگانگی، حاصل حضور فعّال دولت‌ها (از دهه 1950 به بعد) در زندگی اقتصادی جوامع توسعه نیافته است. این حضور در شکل طراحی و اجرای برنامه‌های عمرانی متعدد برای دستیابی به درجه ای از رشد و رفاه اقتصادی کشورهای توسعه یافته تجلی پیدا کرده است. به بیان دیگر، در دنیای دوگانۀ فعالیت اقتصادی در کشورهای در حال توسعه، بخش رسمی مولود تلاش دولتها برای ترغیب کارآفرینان به بهره­گیری از روش­های نوین و سرمایه بر تولید است که در چارچوب تقسیم روز افزون کار، هدف تولید انبوه و کسب سود در بازارهای بزرگ را دنبال می­کند و بخش غیررسمی معرف استمرار روش­های سنتی تولید است که روش­هایی مانند خود اشتغالی به قصد تامین معاش و اشتغال برای بخش عمده جمعیت روزافزون و فقیر کشورهای در حال توسعه و ایران را به کار می­گیرد (محمد بیگی، 1374: 99).

از نظر نگارندگان این مقاله پدیده بخش اقتصاد غیررسمی در ایران به دلیل مهاجرت ناشی ازعدم اشتغال در بخش کشاورزی سنتی کشور، عدم امکان اشتغال در بخش رسمی، پایین بردن نرخ رشد اقتصادی، تورم بالا، رشد طبیعی جمعیت، پدیده جهانی شدن و نقش شرکت­های چند ملیتی برای سرمایه­گذاری در کشورهای در حال توسعه گسترش خواهد یافت و جایگاه آن را بدلیل اثرات مثبت و منفی آن نمی­توان نادیده گرفت. بنابراین، این بخش از اقتصاد باید از ابعاد و زوایای مختلف مورد بررسی قرار گیرد تا آثار و عوارضی مثبت و منفی آن بر جامعه تجزیه و تحلیل شده و راهکارهای مناسب جهت تعامل یا تقابل با این پدیده اجتناب­ناپذیر ارائه شود.

- مشخصه­های بخش اقتصاد غیررسمی در ایران

امروزه میلیون­ها نفر در سرتاسر دنیا (به ویزه درکشورهای در حال توسعه) در واحدهای اقتصادی مشغول فعالیت هستند که کوچک بودن مقیاس و حجم عملیات، کاربر بودن روش­های تولید، شفاف نبودن روابط کار و مهارت­های اندک شاغلان آن از مهمترین مشخصات این بنگاهها است. این فعالیت­ها، فعالیت­های غیررسمی نامیده شده­اند که یا به دلیل عدم توانایی لازم و یا به دلیل عدم تطابق با چارچوب­های قانونی، انگیزه لازم برای پیروی از قوانین و مقررات را ندارند و از این رو خارج از بخش رسمی قرار می­گیرند. براساس گزارش سازمان بین­المللی کار از روند اشتغال جهان، جهانی شدن تجارت با گسترش بخش غیررسمی همراه بوده است به طوری که 50 تا 75 درصد نیروی کار کشورهای در حال توسعه را تحت تأثیر قرار داده است (25 درصد از جمعیت کار جهان در این بخش فعالیت می­کنند و 35 درصد تولید ناخالص داخلی جهان را تولید می­کنند؛ رنانی، اربابیان، میرزایی، 1390:39).

به نظر نگارندگان این مقاله بخش اقتصاد غیررسمی در ایران سه مشخصه برجسته دارد: مشخصه اوّل غلبۀ فعالیت­های تجاری بویژه فعالیت­های غیر مولد در ساختار اشتغال این بخش نسبت به سایر فعالیت­هاست. مشخصۀ دوم آن است که عوامل موثر بر گسترش این بخش در ایران تنوع بیشتری نسبت به سایر کشورها دارد. مشخصه سوم هم این است که این بخش در آینده به رشد خود ادامه داده، به احتمال زیاد سهم بخش غیررسمی در کل اشتغال به زیان بخش رسمی تغییر خواهد کرد. در واقع از جهت‌گیری­های برنامه­های توسعة اقتصادی کشور و مجموعه اقدامات اخیر شهرداری­ها بر می‌آید که دولت و شهرداری­ها، وجود این بخش را به عنوان یک واقعیت اجتناب ناپذیر پذیرفته و به عنوان سیاست نسبتاً مؤثر برای کاهش بیکاری، حمایت­های مالی و غیرمالی از افزایش اشتغال در این بخش را در زمره سیاست­های خود قرار داده‌اند.

- عوامل مؤثر در رشد بخش اقتصاد غیررسمی در ایران

با توجه به حجم اشتغال و تولید نسبتاً بالای این بخش و علاوه بر آن با توجه به غالب بودن فعالیت­های کشاورزی در شهرها و روستاهای اطراف کلان شهرهای ایران و ناتوانی آن در شرایط موجود جهت جذب نیروی فعال وارد شده به بازار کار، مازاد نیروی کار این بخش که عمدتاً بی­سواد و یا کم­سواد با تخصص و مهارت بسیار اندک می­باشند و حتی شاغلان این بخش، به دلیل کمبود تولید و درآمد و نبود امکانات زیستی مناسب در روستاها و شهرهای کوچک و وجود جاذبه­های زیاد در شهرهای بزرگ استان­ها به این مناطق هجوم می­آورند. از طرف دیگر به دلیل رکود سرمایه­گذاری و تولید در بخش صنعت و عدم مهارت و تخصص لازم این نیروها، این بخش نیز قادر به جذب این نیروها نبوده و به ناگزیر این خیل عظیم جمعیت جویای کار به طرف مشاغل غیررسمی روی می­آورند و روز به روز بر تعداد دلالان، سوداگران، خرده فروشان، قاچاقچیان کالا، فروشندگان دوره گرد و تولید کنندگان خانگی افزوده می­شود (احمدی شادمهری، 1386: 137).

به طور کلی، می­توان عوامل مؤثر در رشد بخش غیررسمی در ایران را به شرح زیر عنوان کرد:

الف) رشد جمعیت: یکی از عوامل اصلی گسترش بخش غیررسمی در کشورهای در حال توسعه، رشد جمعیت است که در چند دهۀ اخیر بویژه در دهۀ 1980، در ایران با شدت بیشتری در جهت توسعۀ این بخش عمل کرده است (البته با توجه به برنامه­های چند سال اخیر دولت برای کاهش رشد جمعیت، چنین پیداست که نقش این عامل در گسترش بخش غیررسمی کاهش یابد).

ب) رشد شهرنشینی: رشد جمعیت شهرنشین عامل مهم در گسترش این بخش است و این فرایند ناشی از جریانات مهاجرت روستا – شهری به مادرشهرها و رشد طبیعی جمعیت آنها است.

ج) توسعۀ اقتصادی: در فرایند توسعۀ اقتصادی، چون بخش صنعت نمی­تواند کل نیروی کار روزافزون و مترتب بر رشد جمعیت را جذب کند، کاهش اندازه اشتغال در بخش کشاورزی به معنای گسترش فعالیت­هایی خواهد بود که طبق تعریف، در زمره بخش غیررسمی جای می­گیرد.

د) عامل مشترک مربوط به کشورهای صادر کننده نفت: عامل چهارم در گسترش بخش غیررسمی در ایران که اساساً به کشورهای صادر کنندۀ نفت منحصر می­شود، گرایش دولت به حمایت از تولید انبوه محصولات صنعتی و کشاورزی است که عموماً متکی بر تکنولوژی­های سرمایه بر و منابع انرژی حاصل از صدور نفت بوده و رشد ناچیز فرصت­های شغلی در بخش صنعت برای جذب نیروی کار آزاد شده از بخش کشاورزی را در پی داشته است.

وجه تمایز مطالعه حاضر در مورد بررسی جایگاه شاغلان بخش غیررسمی در پایداری اقتصاد شهری با مطالعات پیشین در آن است که در مطالعات پیشین رویکردها به توسعه شهری عموماً یک سویه، معطوف به سیاست­ها و اهداف اقتصادی بوده­اند. حال آن که در این مطالعه رویکرد سیستمی و چند وجهی است. تحقیق حاضر ریشه­های اقتصادی این مسأله را براساس بینش­های پایداری شهر مورد ارزیابی قرار داده است تا بستر مناسبی برای درک بهتر و ارزشیابی و قضاوت آنها، هنگامی که در حوزه­های برنامه­ریزی شهری و شهرسازی به کار گرفته می­شوند را فراهم کرده باشد. از این رو مشاغل این بخش از ابعاد و زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است تا آثار و عوارض مثبت و منفی آنها بر جامعه تجزیه و تحلیل شده و راهکارهای مناسب جهت تعامل یا تقابل با این پدیده اجتناب­ناپذیر اتخاذ شود. وجه تشابه این مطالعه با مطالعات پیشین در آن است که مشاغل این بخش چون تحت نظارت و کنترل دولت نیست و خارج از چارچوب قوانین و مقررات اقتصادی جامعه شکل گرفته­اند می­توانند در امور سیاست­گذاری و برنامه­ریزی اقتصادی دولت اختلال ایجاد کنند و نادیده گرفتن این بخش و افرادی که در آن مشغول هستند جایز نیست. مدل تحلیلی تحقیق در شکل 2 ارایه شده است.

 

 

 

شکل 2- مدل تحلیلی تحقیق، مأخذ: (نویسندگان، 1394)

 

- روش­شناسی تحقیق

تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه­ای، روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی و شالوده مطالعه مبتنی بر عملیات میدانی (مشاهده مستقیم، تکمیل پرسشنامه­های مختلف) و بهره­گیری از اسناد و مدارک موجود است. به منظور تعیین حجم نمونه از روش کوکران[4] استفاده گردید که شامل فرمول زیر می­باشد: (حافظ نیا، 1378). جامعه آماری (کل شاغلان در بخش غیر رسمی شهر تبریز)100هزار نفر است و حجم نمونه 390 نفر است.

 

t = 96/1 سطح اطمینان

P = درصد توزیع صفت در جامعه یعنی نسبت افرادی که دارای صفت مورد مطالعه می­باشند.

Q = درصد افرادی که فاقد آن صفت در جامعه هستند.

d = تفاصل نسبت واقعی صفت در جامعه با میزان تخمین محقق برای وجود آن صفت در جامعه که حداکثر آن 05/0 است و دقت نمونه­گیری به آن بستگی دارد. افراد نمونه به روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای چند مرحله­ای از مناطق دهگانه شهر تبریز انتخاب شدند. در این پژوهش برای افزایش روایی آن، از روش و تکنیک روایی محتوایی و صوری استفاده شده است. برای تعیین پایایی پرسشنامه­ها، تعداد 50 پرسشنامه که بعد از اصلاحات انجام شده تایپ و در شهر به وسیله­ی اجرای آزمون مقدماتی تکمیل شد. پس از تکمیل پرسشنامه و وارد کردن آن­ها در نرم­افزار SPSS ضریب آلفای کرونباخ برای آنها تعیین شده است. برای تحلیل داده­های پرسشنامه از روش­های آماری؛ نظیر آماره­های توصیفی و استنباطی، آزمون خی دو () و تحلیل واریانس با استفاده از نرم­افزار SPSS انجام شده است.

- قلمرو جغرفیایی

شهر تبریز به­عنوان بزرگترین متروپل شمال غرب ایران با وسعتی حدود 25هزار هکتار در موقعیت جغرافیایی ً23، 11، ْ46 طول شرقی ً1، َ9،، 38 عرض شمالی با ارتفاع متوسط 1340 متر در جلگه‏ای به نام جلگه­ی تبریز واقع شده است (سالنامه آماری کشور،1376). طبق آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن، جمعیت شهر تبریز 1695094نفر بوده است (سایت مرکز آمارایران، 1390).

توماس هربرت در کتاب تبریز از دیدگاه سیاحان خارجی در قرن هفدهم می­نویسد:« این شهر نام خود را از کوهستان (توروس) که در دامنه آن قرار دارد گرفته است» (هربرت،1356: 53). جالب توجه است که به نوشته شاردن واولئاریوس، اروپائیان نام این شهر را «توریز» می‌نامند، مارکوپولو نیز دو قرن پیش از شاردن از این شهر سخن به میان آورده نام آن را همان توریز نوشته است (اولئاریوس، 1363: 86) به احتمال قوی مارکوپلو نام شهر را از زبان ساکنان آن توریس یا توریز شنیده زیرا ابوالفداء هم که معاصر وی بوده متذکر می­شود که «تبریز مشهورترین شهر آذربایجان است و عامه آن را توریز گویند» (سرجندی، 1392: 463). تحقیق حاضر در جستجوی شناخت ویژگی­ها و خصوصیات این بخش در محدوده تعیین شده مناطق دهگانه شهرداری تبریز در حال حاضر از نظر زمانی است (شکل 3).

 

 

شکل 3- موقعیت جغرافیایی شهر تبریز، مأخذ: (نویسندگان 1394)

 

3. تحلیل یافته‌ها

1.3. توزیع جغرافیایی فعالیت­ها و شاغلان

توزیع جغرافیایی شاغلان در بخش اقتصاد غیررسمی در کلان شهر تبریز نیز به این صورت است: منطقه یک با 4/26 درصد و منطقه چهار با 8/13 درصد و منطقه هشت با 6/13 درصد بیشترین فراوانی تعداد شاغلان را به خود اختصاص داده­اند. منطقه هفت، دو، سه و پنج به ترتیب با 7/9، 5/9، 9 و 2/7 درصد رده­های بعدی را در بر گرفته­اند. اما در مناطق شش، ده و نه تعداد شاغلان این بخش بسیار اندک و قابل چشم­پوشی است. در منطقه شش 3/3، منطقه ده 6/3 و منطقه نه 8/3 درصد از مجموع شاغلان این بخش فعالیت دارند. در این پژوهش براساس تعریف سالنامه آماری مرکز آمار ایران (1391) تمام افراد ده ساله و بیشتر که در طول هفته مرجع، طبق تعریف حداقل یک ساعت کار کرده و یا بنا به دلایلی به طور موقت کار را ترک کرده باشند، شاغل محسوب می­شوند.


 

 

 

 

 

 

شکل 4- توزیع جغرافیایی شاغلان در بخش غیر رسمی در سطح شهر تبریز، مأخذ: یافته­های تحقیق، 1394

 

 

2.3. مهاجرت روستا شهری

در کلان شهر تبریز 2/37 درصد از شاغلان بخش غیررسمی از سایر شهرستان و نقاط به این شهر مهاجرت کرده­اند. مطالعه مبدأ مهاجران نشان می­دهد که مهاجرت به تبریز و منطقه شهری تبریز بیشتر به صورت درون منطقه­ای است. مهاجرت به شهر تبریز به خوبی نشان می­دهد که مبدأ حرکت بیش از 80 درصد مهاجران از داخل استان بوده است (جدول 1).

 

جدول 1- توزیع فراوانی محل تولد افراد شاغل در بخش غیررسمی کلان شهر تبریز

محل تولد

فراوانی

درصد

شهرستان تبریز

245

8/62

سایر شهرستان­های استان

104

6/26

سایر نقاط

41

5/10

جمع

390

100

3-3- علل اشتغال در بخش غیررسمی

تأمین شغل در جامعه­ی فقیر، مهم­ترین وسیله برای توزیع درآمد است و نبود توازن در توزیع فرصت­های شغلی در مناطق شهری و روستایی سبب گرایش بخش غیررسمی شده است (ویسیان و همکاران، 1394: 118). در کلان شهر تبریز بر طبق یافته­های تحقیق، از مجموع 390 پاسخگو 59 درصد (230 نفر) دارای امکان اشتغال در بخش رسمی نبوده­اند. از مجموع 390 نفر 3/80 درصد (313 نفر) دارای تخصص نبوده­اند. همچنین از مجموع 390 نفر 6/34 درصد (135 نفر) سرمایه کافی نداشته­اند تا در کار رسمی سرمایه­گذاری و در آن مشغول به کار شوند (جدول 2).

 


 

 

 

 

جدول 2- توزیع فراوانی دلایل اشتغال افراد شاغل در بخش غیررسمی کلان شهر تبریز

دلیل اشتغال

بلی

خیر

بدون جواب

جمع کل

عدم امکان اشتغال در بخش رسمی

فراوانی

 

230

155

5

390

درصد

 

59

7/39

3/1

100

نبود تخصص

فراوانی

 

313

71

6

390

درصد

 

3/80

2/18

5/1

100

نبود سرمایه

فراوانی

 

135

252

3

390

درصد

 

6/34

6/64

8/0

100

سایر

فراوانی

 

288

96

6

390

درصد

 

8/73

6/24

5/1

100

 

4.3. درآمد شاغلان بخش غیررسمی

از مشخصات بارز فعالیت­های بخش غیررسمی پایین بودن میزان درآمد شاغلان در این بخش است. میزان درآمد ماهیانه توسط پاسخگویان به این ترتیب اعلام گردید که: 3/18 درصد(71 نفر) از آن‌ها 200 هزار تومان و کمتر داشتند، 3/8درصد(32 نفر) 200 تا 400 هزار تومان، 1/30 درصد(120 نفر) 400 تا 600 هزار تومان، 4/14 درصد(55 نفر) 600 تا 800 هزار تومان، 3/21 درصد(83 نفر) 800 هزار تومان تا 1 میلیون و 4/5 درصد(21 نفر) از آن‌ها در ماه درآمد داشتند؛ همان طور که مشاهده شد اکثر پاسخگویان در ماه درآمدی بین 400 تا 600 هزار تومان داشتند.

5.3. وضعیت مسکن شاغلان بخش غیررسمی

مسکن چیزی بیش از یک سرپناه فیزیکی است و کلیه خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهزیستی انسان را شامل می­شود و باید حق تصرف نسبتاً طولانی و مطمئن برای استفاده کننده­ی آن فراهم باشد (پورمحمدی، 1382: 30). یکی از ویژگی­های بارز زندگی شاغلان غیررسمی اسکان غیررسمی است. اسکان غیررسمی یکی از نمودهای بارز فقر شهری است که درون یا مجاورت شهرها (به ویژه شهرهای بزرگ) به شکلی خودرو، فاقد مجوز ساختمان و برنامه­ریزی رسمی شهرسازی، با تجمّعی از اقشار کم درآمد و سطح نازلی از کمیّت و کیفیّت زندگی شکل می­گیرد و با عناوینی همچون حاشیه­نشینی، اسکان غیررسمی، سکونت­گاه­های خودرو خدمات پایه و اساسی، فقدان امنیت تصرّف زمین، سکونت خانوارهای کم درآمد و وابستگی شدید به فرصت­های شغلی غیررسمی هستند (صرّافی، 1381: 6). وضعیت سند مسکن و تسهیلات مسکن شاغلان بخش غیررسمی کلان شهر تبریز براساس یافته­های پژوهش به شرح زیر است:

1.5.3. وضعیت سند مسکن

بر طبق یافته­های تحقیق، وضعیت سند مسکن پاسخگویان چنین است: 59 درصد (230 نفر) دارای سند ملکی، 30 درصد (117 نفر) دارای سند قولنامه‌ای و نیز 11 درصد (43 نفر) فاقد سند بوده­اند.

 


 

شکل 5- توزیع فراوانی وضعیت سند مسکن شاغلان بخش غیررسمی در کلان شهر تبریز


2.5.3. وضعیت تسهیلات مسکن

بر طبق یافته­های تحقیق، مسکن تمامی پاسخگویان دارای تسهیلات آب برق و گاز بوده است در این میان 11/2 درصد (8مورد) تلفن و 75/3 درصد (25مورد) فاضلاب نداشته‌اند.

 

6.3. وضعیت سواد (تحصیل)

 بر طبق مطالعات میدانی بیش از 70 درصد از جواب دهندگان تحصیلات شان زیر سیکل است. پایین بودن سطح سواد، بیانگر فقدان تخصص و مهارت پایین است و نتیجتاً امکان جذب در موقعیت شغلی بهتر از دست می‌رود.


 

شکل 6- فراوانی­های مشاهده شده و مورد انتظار به تفکیک سطح تحصیلات افراد شاغل در بخش غیررسمی


7.3. تحلیل استنباطی داده­ها: در این بخش نتایج استنباطی و تحلیل آزمون آورده می­شود. در ابتدا، رابطه بین مهاجرت و فعالیت در بخش اقتصاد غیررسمی تحلیل می­شود. نتایج آزمون رابطه بین مهاجرت و فعالیت در بخش اقتصاد غیررسمی در جدول­های (3 و 4) نشان داده شده است.

 

جدول 3- فراوانی­های مشاهده شده و مورد انتظار به تفکیک اشتغال و مهاجرت

اشتغال

مهاجرت

کل

مهاجر

غیر مهاجر

فعالیت در بخش غیررسمی

فراوانی مشاهده شده

211

131

296

فراوانی مورد انتظار

0/214

0/128

0/342

فعالیت در بخش غیررسمی با شغل دیگر

فراوانی مشاهده شده

33

15

20

فراوانی مورد انتظار

0/18

0/30

0/48

کل

244

146

390

0/244

0/146

0/390

 

جدول 4- نتیجه حاصل از اجرای آزمون خی­دو و وی­کرامر برای تعیین معنی­داری رابطه بین مهاجرت و بخش غیررسمی

 

مجذور خی­دو

درجه آزادی

وی­کرامر

سطح معناداری

مهاجرت و بخش غیررسمی

36/10

3

163/0

000/0

 

یافته­های جدول­های (3 و 4) نشان می­دهد که فراوانی­های افراد مهاجر شاغل در بخش غیررسمی (211) نفر نسبت به افراد غیر مهاجر (131) نفر بالاست و مجذور خی­دو محاسبه شده (36/10 =) با درجه آزادی (3) جهت بررسی تفاوت بین فراوانی­های مشاهده شده برای شاغلان مهاجر (179) مورد و غیرمهاجر (117) مورد در سطح اطمینان 99 درصد معنی­دار است. برای بررسی رابطه بین مهاجرت و فعالیت در بخش غیررسمی از آزمون وی­کرامر استفاده شد. براساس نتیجه حاصله مقدار ضریب وی­کرامر (163/0) بیانگر وجود رابطه معنی­دار بین دو متغیر فوق است.

بنابراین فرضیه: «بین مهاجرت‌های شهری و روستایی و تکوین و پیدایش بخش اقتصاد غیر رسمی شهری ارتباط مستقیمی وجود دارد»، مورد تأیید قرار می­گیرد.

برای بررسی رابطه بین حاشیه نشینی و فعالیت در بخش غیررسمی از آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج آزمون­های خی­دو و وی­کرامر برای بررسی رابطه بین اسکان غیررسمی و اشتغال در بخش غیررسمی در جدول­های (5 و 6) آورده شده است.

 

جدول 5- فراوانی­های مشاهده شده و مورد انتظار به تفکیک اشتغال و محل سکونت

اشتغال

محل سکونت

کل

اسکان غیررسمی

اسکان رسمی

بخش غیررسمی

فراوانی مشاهده شده

فراوانی مورد انتظار

200

6/200

143

5/142

343

0/343

بخش غیررسمی به همراه شغل دیگر

فراوانی مشاهده شده

فراوانی مورد انتظار

28

4/20

19

6/15

47

0/47

کل

228

0/228

162

0/162

390

0/390

 

 

 

جدول 6- نتیجه حاصل از اجرای آزمون خی­دو و وی­کرامر برای تعیین معنی­داری رابطه بین اسکان غیررسمی و بخش اقتصاد غیررسمی

 

مجذور خی­دو

درجه آزادی

وی­کرامر

سطح معناداری

اسکان غیررسمی و بخش غیررسمی

16/11

1

185/0

000/0

 

یافته­های جدول­های (5 و 6) نشان می­دهد که فراوانی­های افراد اسکان غیررسمی شاغل در بخش غیررسمی (200) نفر نسبت به افراد اسکان رسمی (143) نفر بالاست و مجذور خی­دو محاسبه شده (16/11 =) با درجه آزادی (1) جهت بررسی تفاوت بین فراوانی­های مشاهده شده برای شاغلان اسکان غیررسمی (200) مورد و اسکان رسمی (143) مورد در سطح اطمینان 99 درصد معنی­دار است. برای بررسی رابطه بین اسکان غیررسمی و فعالیت در بخش غیررسمی از آزمون وی­کرامر استفاده شد. براساس نتیجه حاصله مقدار ضریب وی­کرامر (185/0) بیانگر وجود رابطه معنی­دار بین دو متغیر فوق است.

بنابراین، فرضیه: « محل سکونت شاغلین در بخش اقتصاد غیر رسمی شهری مناطق حاشیه نشین شهر است»، مورد تأیید قرار می­گیرد.

همچنین توزیع جغرافیایی محل سکونت شاغلین در بخش غیر رسمی اکثراً در مناطق حاشیه نشین شهر تبریز است.


 

شکل 7- توزیع جغرافیایی محل سکونت شاغلین در بخش غیر رسمی


4. نتیجه­گیری: تقریباً از اوایل قرن نوزدهم به بعد با تغییرات بنیادینی که در زندگی بشر به دنبال انقلاب صنعتی رخ داد، نوع مهاجرت­ها نیز شکلی متفاوت به خود گرفت. در نتیجه­ی نیاز کارخانه­های صنعتی به نیروی کار، مهاجرت روستائیان به شهرها با ابعاد گسترده پدیدار شد. این فرآیند در کشورهای در حال توسعه در شرایط متفاوت و با کمی تأخیر رخ داده است. تحولات ناشی از گذار از سنت به مدرنیته بدنبال اجرای برنامه­های نوسازی با هدف صنعتی شدن در کشورهای در حال توسعه و متعاقب آن ظهور پدیده جهانی شدن به همراه نقش شرکتهای چند ملیتی، اقتصاد سیاسی حاکم بر کشورهای در حال توسعه منجر به رشد و گسترش سریع شهرها و پیدایش کلانشهرهای عظیم در کشورهای در حال توسعه شده است. این امر منجر به بروز دوگانگی بین مناطق شهری و روستایی شده و در نهایت موجب مهاجرت میلیون­ها انسان از روستاها به حاشیه شهرها شده است.

یافته­های تحقیق نشان می­دهد که فقدان سرمایه کافی و تحصیلات مناسب سبب افزایش شاغلان بخش غیر اقتصاد رسمی شهر تبریز شده است و همچنین مهاجرت‌های روستا-شهری نقش بسزایی در گسترش و ایحاد این بخش از اقتصاد دارند. محل سکونت اکثر شاغلان در بخش غیر رسمی شهر تبریز مناطق حاشیه­نشین و فقیر نشین شهر تبریز است. عمده شاغلان بخش اقتصاد غیررسمی در مادر شهر تبریز مرد بوده (3/72 درصد) و متأهل (3/82 درصد) می­باشند. فعالیت­های بخش اقتصاد غیررسمی در مادر شهر تبریز از تنوع زیادی برخوردارند و عمده­ترین آنها پوشاک فروشی (5/11 درصد)، میوه فروشی (8/10 درصد)، کارگر ساختمانی (5/8 درصد) و قالی بافی (4/5 درصد) است. همچنین مهمترین گونه­های مشاغل غیررسمی در این شهر عبارتند از: فروشندگی، ارائه خدمات خانگی (داخل منزل)، ارائه خدمات خانگی (بیرون از منزل)، ارائه خدمات علمی، فرهنگی و هنری، ارائه خدمات مربوط به حمل و نقل و ارائه خدمات کشاورزی است. شاغلان بخش اقتصاد غیررسمی در تبریز عمدتاً دارای تحصیلات راهنمایی (1/25 درصد)، ابتدائی (1/25 درصد) و بی­سواد (7/19 درصد) می­باشند. توزیع جغرافیایی فعالیت­های بخش اقتصاد غیررسمی در مادر شهر تبریز یکنواخت نیست. مناطق یک و چهار شهرداری تبریز محل تمرکز شاغلان بخش اقتصاد غیررسمی مادر شهر تبریز را تشکیل می­دهند. بخش عمده شاغلان این بخش را مهاجران روستا – شهری تشکیل می­دهند و محل سکونت آنها عمدتاً مناطق حاشیه­نشین مادر شهر تبریز است.

 تنوع شغلی گروه مردان در بخش اقتصاد غیررسمی در مادر شهر تبریز به مراتب بیشتر از زنان است. مردان اغلب در مشاغل خرید و فروش ارز، کارگر ساختمانی، سیگار فروشی، جمع­آوری ضایعات، تعمیر کفش، پارکبانی اتومبیل، خدمات رسانی با وانت، مسافرکشی، عینک فروشی، سمساری، فروش لوازم زینتی، تعمیر اتومبیل، پیک موتوری و نگهبانی مشغول به کارند در حالی که زنان در مشاغل محدودی نظیر فرآوری غذا، نگهداری از کودک، آرایشگری، سفالگری، دوخت کفش در منزل، تدریس، قالی بافی، خیاطی و. .. مشغول فعالیت هستند.

 

منابع

اولئاریوس، آدام (1363)؛ سفرنامه آدام الئاریوس: بخش ایران، ترجمه احمد بهپور، سازمان انتشاراتی و فرهنگی ابتکار، تهران.

بردبار، مهرداد؛ 1388، نگاهی به روند توسعه شهرنشینی و نقش شهرهای کوچک ایران، فصلنامه مطالعات مدیریت شهری، شماره 2، صص 114-101.

پورمحمدی، محمدرضا؛ 1382، برنامه­ریزی مسکن، انتشارات سمت، چاپ دوم، تهران.

توماس، جی­جی؛ ریسکاویچ، رائول؛ سیستو، وینجنر، 1376، اقتصاد غیررسمی، ترجمه منوچهر نوربخش و کامران سپهری، چاپ اول، انتشارات مؤسسه تحقیقات پولی و بانکی، تهران.

جمالی، فیروز؛ صدر موسوی، میرستار؛ دخت لیوارجانی، پروین، 1387، بررسی ویژگی­های مشاغل غیررسمی در مادر شهر تبریز، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 89، صص 46-19.

حسنوند، سمیه؛ زراء نژاد، منصور؛ منتظر حجت، امیرحسین؛ 1395، تحلیل تأثیر نرخ بیکاری بر اقتصاد سایه در کشورهای در حال توسعه، فصلنامه علمی پژوهشی پژوهش­های رشد و توسعه اقتصادی، سال ششم، شماره بیست و دوم، صص 118-103.

خلعتبری، فیروزه؛ 1369، اقتصاد زیرزمینی، مجله رونق، سال اول، شماره 1 و 2.

دلاور، علی؛ 1389، روش تحقیق در روان­شناسی و علوم تربیتی، چاپ 19، نشر ویرایش، تهران.

رنانی، محسن؛ بابا حیدری، ساغر؛ 1385، اشتغال غیررسمی در ایران، مروری بر مطالعات، مجله اقتصاد و جامعه، سال دوم، شماره 9 صص 123-78.

رنانی، محسن؛ میرزایی، محمد؛ اربابیان، شیرین؛ 1391، بخش غیررسمی و ظرفیت مالیاتی از دست رفته (مطالعه موردی استان کهکیلویه و بویر احمد)، فصلنامه پژوهش­نامه­ی اقتصادی، سال دوازدهم، شماره 44، صص 130-99.

سالنامه آماری کشور، 1391، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، سازمان مدیریت و برنامه­ریزی کشور.

ستاری­فر، محمد؛ زارعی، حمیدرضا؛ شکری، نوشین، 1393، اثر مهاجرت و شهرنشینی بر اشتغال غیررسمی در مناطق مختلف ایران، فصلنامه علوم اقتصادی، سال هشتم، شماره 29، صص 70-49.

سرجندی، عبدالعلی، 1392، ترجمه تقویم البلدان ابوافداء، انتشارات مجلس شورای اسلامی، تهران.

شکیبایی، علیرضا؛ رییس­پور، علی؛ 1386، بررسی روند تحولات اقتصاد سایه­ای در ایران، نشریه پژوهش­های اقتصادی، دوره 7، شماره 3، صص 36-17.

صرافی، مظفر، 1381، از حاشیه­نشینی تا شهرنشینی، فصلنامه هفت شهر، سال دوم، شماره 8، ص 6.

فکوهی، ناصر؛ 1384، در هزار توهای نظم جهانی، چاپ اول، نشر نی، تهران.

مرکز آمار ایران، 1390، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، سازمان مدیریت و برنامه­ریزی کشور.

گابریل، آلفونس، 1348، تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران، ترجمه فتحعلی خواجه نوری، انتشارات ابن سینا، تهران، چاپ اول.

نقدی، اسدللّه؛ طاهری­نیا، علیرضا؛ پاک سرشت، سلیمان؛ عیسی زاده، سعید؛ 1393، بررسی نقش سرمایه­ی فرهنگی و اجتماعی در ورود به بخش اشتغال غیررسمی (مطالعه موردی شاگرد مکانیک­های چاپارخانه همدان)، نشریه مطالعه و تحقیقات اجتماعی در ایران، دوره 3، شماره 1، صص 163-141.

نواح، عبدالرضا؛ حسین زاده، علی حسین؛ درویشی، نسرین، 1386، بررسی علل گرایش به مشاغل کاذب در شهر اهواز، مجلّه­ی پژوهش­های دانشگاه اصفهان (علوم انسانی)، شماره 28، صص 56-45.

نیلی، مسعود؛ ملکی، منصور؛ 1385، اقتصاد غیررسمی: علل ایجاد، روش­های تخمین و اثرات آن بر بخش رسمی؛ فصلنامه شریف، شماره 36.

ویسیان، محمد؛ موسوی، میرنجف؛ ربانی، طاها؛ احمد توزه، واحد؛ 1394، تحلیلی بر وضعیت شاغلان بخش اقتصاد غیررسمی (مطالعه موردی شهر قروه)، مجلّه­ی جغرافیا و توسعه­ی فضای شهری، سال دوم، شماره 1، شماره پیاپی 2، صص 123-111.

هاروی، دیود، 1376، عدالت اجتماعی و شهر، ترجمه فرخ حسامیان و دیگران، تهران، انتشارات شرکت پردازش و برنامه­ریزی شهری، تهران.

هربرت، توماس، 1356، تبریز از دیدگاه سیاحان خارجی در قرن هفدهم، ترجمه اکرم بهرامی، انتشارات مجید

‌هال، پیتر؛ فایفر، اولریخ، 1388، آینده شهری قرن 21، ترجمه اسماعیل صادقی و ناهید صفا، چاپ اول، انتشارات جامعه مهندسان مشاور ایران، تهران.

Bulutay, T; Tasti, E; 2004, Informal sector in Turkish Labor market, Turkish Economic Association, Discussion Paper 2004(22).

Chen, M; 2005, The business environment and informal economy creating condition for Poverty reduction, cairo, Egypty.

Daniles, P.W, 2004, Urban challenges: The Formal and informal economics in mage – cities, cities, 21(6), 501-511.

Dell’Anno, R and Solomon, O. H, 2008, “Shadow Economy and Unemployment Rate in USA: Is There Structural Relationship? An Ampirical Analysis”, Applied Economics, 40(19), 2537-2555.

Elgin, C; Oyvot, C; 2013, Lurking in the cities: Urbanization and the informal economy, Structural change and Economic Dynamics, 27, 36-47.

FigeEdgard, L; 1990, Defining and estimating Underground and informal economies, The New Institutional Economics, Approach, World Development, No 18, 17; PP. 989-1002.

Gulzar, A; Junaid, N; Haider, A, 2012, what Is Hidden In The Hidden Economy of Pakistan? Size, causes, Issues and Implications, The Pakistan development review, 49(4), 665-704.

Hendly, A; Arabsheibani, G.R; Carneiro, F. G; 2009, on Defining and Measuring the Informal sector, Evidence From Brazil, World Development, 37(5), 992-1003.

ILo, 2012, Measuring the economically active in Population censuses: A handbook (New Yourk).

Jonasson, E; 2011, Informal employment and the role of regional governance, Review of development Economics, 15(3), 429-441.

Oviedo, A.M, Thomas, M.R, Karakurumozdemir, K, 2009, “Economic Informality: Causes, Costs and Policies: A Literature Survey”, (No. 167), World Bank, Free PDF.

Romero, R; 2009, The daynamic of informal economy, London: Oxford University Press.

Schneider, F, 2007, “The size of the shadw economies of 145 Countries all over the world: Firstresults over the Period 1999 to 2003”, Journal of Population Economics, 20(3), 495-526.

Sheehan, C.M; Fernando, R; 2013, Migration, business Formation and the informal economy in Urban Mexico, Social Science Research, 42, 1092-1108.

Yuki, K, 2007, Urbanization informal sector and development, Journal of Development Economics, 84, 76-103.

 



[1]. Fige

[2] - Burgess

[3] - Bromley

2. Cochran

اولئاریوس، آدام (1363)؛ سفرنامه آدام الئاریوس: بخش ایران، ترجمه احمد بهپور، سازمان انتشاراتی و فرهنگی ابتکار، تهران.
بردبار، مهرداد؛ 1388، نگاهی به روند توسعه شهرنشینی و نقش شهرهای کوچک ایران، فصلنامه مطالعات مدیریت شهری، شماره 2، صص 114-101.
پورمحمدی، محمدرضا؛ 1382، برنامه­ریزی مسکن، انتشارات سمت، چاپ دوم، تهران.
توماس، جی­جی؛ ریسکاویچ، رائول؛ سیستو، وینجنر، 1376، اقتصاد غیررسمی، ترجمه منوچهر نوربخش و کامران سپهری، چاپ اول، انتشارات مؤسسه تحقیقات پولی و بانکی، تهران.
جمالی، فیروز؛ صدر موسوی، میرستار؛ دخت لیوارجانی، پروین، 1387، بررسی ویژگی­های مشاغل غیررسمی در مادر شهر تبریز، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 89، صص 46-19.
حسنوند، سمیه؛ زراء نژاد، منصور؛ منتظر حجت، امیرحسین؛ 1395، تحلیل تأثیر نرخ بیکاری بر اقتصاد سایه در کشورهای در حال توسعه، فصلنامه علمی پژوهشی پژوهش­های رشد و توسعه اقتصادی، سال ششم، شماره بیست و دوم، صص 118-103.
خلعتبری، فیروزه؛ 1369، اقتصاد زیرزمینی، مجله رونق، سال اول، شماره 1 و 2.
دلاور، علی؛ 1389، روش تحقیق در روان­شناسی و علوم تربیتی، چاپ 19، نشر ویرایش، تهران.
رنانی، محسن؛ بابا حیدری، ساغر؛ 1385، اشتغال غیررسمی در ایران، مروری بر مطالعات، مجله اقتصاد و جامعه، سال دوم، شماره 9 صص 123-78.
رنانی، محسن؛ میرزایی، محمد؛ اربابیان، شیرین؛ 1391، بخش غیررسمی و ظرفیت مالیاتی از دست رفته (مطالعه موردی استان کهکیلویه و بویر احمد)، فصلنامه پژوهش­نامه­ی اقتصادی، سال دوازدهم، شماره 44، صص 130-99.
سالنامه آماری کشور، 1391، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، سازمان مدیریت و برنامه­ریزی کشور.
ستاری­فر، محمد؛ زارعی، حمیدرضا؛ شکری، نوشین، 1393، اثر مهاجرت و شهرنشینی بر اشتغال غیررسمی در مناطق مختلف ایران، فصلنامه علوم اقتصادی، سال هشتم، شماره 29، صص 70-49.
سرجندی، عبدالعلی، 1392، ترجمه تقویم البلدان ابوافداء، انتشارات مجلس شورای اسلامی، تهران.
شکیبایی، علیرضا؛ رییس­پور، علی؛ 1386، بررسی روند تحولات اقتصاد سایه­ای در ایران، نشریه پژوهش­های اقتصادی، دوره 7، شماره 3، صص 36-17.
صرافی، مظفر، 1381، از حاشیه­نشینی تا شهرنشینی، فصلنامه هفت شهر، سال دوم، شماره 8، ص 6.
فکوهی، ناصر؛ 1384، در هزار توهای نظم جهانی، چاپ اول، نشر نی، تهران.
مرکز آمار ایران، 1390، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، سازمان مدیریت و برنامه­ریزی کشور.
گابریل، آلفونس، 1348، تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران، ترجمه فتحعلی خواجه نوری، انتشارات ابن سینا، تهران، چاپ اول.
نقدی، اسدللّه؛ طاهری­نیا، علیرضا؛ پاک سرشت، سلیمان؛ عیسی زاده، سعید؛ 1393، بررسی نقش سرمایه­ی فرهنگی و اجتماعی در ورود به بخش اشتغال غیررسمی (مطالعه موردی شاگرد مکانیک­های چاپارخانه همدان)، نشریه مطالعه و تحقیقات اجتماعی در ایران، دوره 3، شماره 1، صص 163-141.
نواح، عبدالرضا؛ حسین زاده، علی حسین؛ درویشی، نسرین، 1386، بررسی علل گرایش به مشاغل کاذب در شهر اهواز، مجلّه­ی پژوهش­های دانشگاه اصفهان (علوم انسانی)، شماره 28، صص 56-45.
نیلی، مسعود؛ ملکی، منصور؛ 1385، اقتصاد غیررسمی: علل ایجاد، روش­های تخمین و اثرات آن بر بخش رسمی؛ فصلنامه شریف، شماره 36.
ویسیان، محمد؛ موسوی، میرنجف؛ ربانی، طاها؛ احمد توزه، واحد؛ 1394، تحلیلی بر وضعیت شاغلان بخش اقتصاد غیررسمی (مطالعه موردی شهر قروه)، مجلّه­ی جغرافیا و توسعه­ی فضای شهری، سال دوم، شماره 1، شماره پیاپی 2، صص 123-111.
هاروی، دیود، 1376، عدالت اجتماعی و شهر، ترجمه فرخ حسامیان و دیگران، تهران، انتشارات شرکت پردازش و برنامه­ریزی شهری، تهران.
هربرت، توماس، 1356، تبریز از دیدگاه سیاحان خارجی در قرن هفدهم، ترجمه اکرم بهرامی، انتشارات مجید
‌هال، پیتر؛ فایفر، اولریخ، 1388، آینده شهری قرن 21، ترجمه اسماعیل صادقی و ناهید صفا، چاپ اول، انتشارات جامعه مهندسان مشاور ایران، تهران.
Bulutay, T; Tasti, E; 2004, Informal sector in Turkish Labor market, Turkish Economic Association, Discussion Paper 2004(22).
Chen, M; 2005, The business environment and informal economy creating condition for Poverty reduction, cairo, Egypty.
Daniles, P.W, 2004, Urban challenges: The Formal and informal economics in mage – cities, cities, 21(6), 501-511.
Dell’Anno, R and Solomon, O. H, 2008, “Shadow Economy and Unemployment Rate in USA: Is There Structural Relationship? An Ampirical Analysis”, Applied Economics, 40(19), 2537-2555.
Elgin, C; Oyvot, C; 2013, Lurking in the cities: Urbanization and the informal economy, Structural change and Economic Dynamics, 27, 36-47.
FigeEdgard, L; 1990, Defining and estimating Underground and informal economies, The New Institutional Economics, Approach, World Development, No 18, 17; PP. 989-1002.
Gulzar, A; Junaid, N; Haider, A, 2012, what Is Hidden In The Hidden Economy of Pakistan? Size, causes, Issues and Implications, The Pakistan development review, 49(4), 665-704.
Hendly, A; Arabsheibani, G.R; Carneiro, F. G; 2009, on Defining and Measuring the Informal sector, Evidence From Brazil, World Development, 37(5), 992-1003.
ILo, 2012, Measuring the economically active in Population censuses: A handbook (New Yourk).
Jonasson, E; 2011, Informal employment and the role of regional governance, Review of development Economics, 15(3), 429-441.
Oviedo, A.M, Thomas, M.R, Karakurumozdemir, K, 2009, “Economic Informality: Causes, Costs and Policies: A Literature Survey”, (No. 167), World Bank, Free PDF.
Romero, R; 2009, The daynamic of informal economy, London: Oxford University Press.
Schneider, F, 2007, “The size of the shadw economies of 145 Countries all over the world: Firstresults over the Period 1999 to 2003”, Journal of Population Economics, 20(3), 495-526.
Sheehan, C.M; Fernando, R; 2013, Migration, business Formation and the informal economy in Urban Mexico, Social Science Research, 42, 1092-1108.
Yuki, K, 2007, Urbanization informal sector and development, Journal of Development Economics, 84, 76-103.
Volume 7, Issue 25
Volume 7, Issue 25, Summer 2016
September 2016
Pages 23-42
  • Receive Date: 09 March 2016
  • Revise Date: 21 August 2016
  • Accept Date: 31 August 2016