نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
تبریز
چکیده
کلیدواژهها
بررسی تأثیر ساختار درآمدی شهرداری بر روند توسعه شهری با استفاده از تکنیک ضریب همبستگی و تحلیل عاملی؛ مطالعه موردی مشهد
رسول قربانی: |
دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران |
چکیده
توسعه پایدار شهری در قالب نگرش فرایند محور، برنامههای متعدد اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی را در فضاهای شهری دربرگرفته و بمنظور اجرای آن، شناســایی و طراحی درآمدهای پایدار به عنوان پشتوانهای جهت تحقق برنامههای توسعه شهری، امری ضروری قلمداد میشود. با این نگرش در پژوهش حاضر، سنجش الگوی تأمین مالی شهر به لحاظ پایداری و ناپایداری و آثار آن بر روند پایداری توسعه شهر (برای کلانشهر مشهد) مورد نظر بوده است. بدین جهت با استفاده از روش تحلیلی – مقایسهای و نیز انجام مطالعات کتابخانهای، ابتدا با بهرهگیری از ضریب همبستگی اسپیرمن، درجه همبستگی میان متغیر درآمد و متغیرهای مربوط به توسعه پایدار شهری محاسبه شد. سپــس بمنظور سنجش سطح توسعه پایدار در مناطق شهری مشهد، 43 متغیر در حوزههـــای اقتصـــادی، اجتماعی، کالبدی و زیستمحیطی به تفکیک مناطق 13گانه شناسایی و برای انجام تحلیل عاملی و تلفیق آن با تاکسونومی عددی با استفاده از نرمافزار Spss18 مورد نظر قرار گرفتند. نتایج محاسبات حاکی از آن است که رابطه و همبستگی بالایی (86.3درصد) میان متغیر درآمد و شاخصهای توسعه پایدار شهری (هزینههای مرتبط با توسعه پایدار شهری) وجود دارد. بدین معنی که پایداری یا ناپایداری درآمدهای شهری مشهد اثر مستقیم بر وضعیت توسعه پایدار شهری دارد. طبق محاسبات انجام شده، سهم درآمدهای ناپایدار شهر مشهد طی سالهای 1372 – 91، 75.07 درصد و سهم درآمدهای پایدار 24.93 درصد میباشد. یعنی درآمدهای ناپایدار بیش از 3 برابر درآمدهای پایدار در این 20 سال بوده است. از سوی دیگر نتایج تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی مؤید آن ادعاست که 61.5 درصد از مناطق شهری مشهد، به لحاظ شاخصهای توسعه پایدار شهری، در وضعیت مطلوبی بسر نمیبرند. حال با توجه به همبستگی بالا میان ساختار درآمدی و شاخصهای توسعه پایدار شهر میتوان گفت: ساختار ناپایدار درآمدهای شهرداری بر تعمیق و شدت ناپایداری در توسعه شهری مشهد اثرگذار بوده است.
واژگان کلیدی: ناپایداری درآمدی، توسعه شهری، ضریب همبستگی، کلانشهر مشهد، تحلیل عاملی
1- مقدمه
1-1- طرح مساله
شهرنشینی و توسعهشهری یکی از پدیدههای عمده دوران معاصر است. همانگونه که قرن گذشته را قرن انقلاب صنعتی نامیدهاند، از قرن حاضر به عنوان قرن انقلاب شهری یاد میکنند. رشد شهرنشینی به مفهوم امروزی آن از کشورهای صنعتی آغاز شد و در نیمه دوم قرن بیستم به صورت پدیدهای جهان شمول درآمد و بر شدت آن افزوده شد. به طوری که در فاصله زمانی 1955 تا1990 میلادی، تنها جمعیت کشورهای درحال توسعه از 89/1 میلیارد نفر به 13/4 میلیارد نفر افزایش یافته - بیش از 2برابر شده است- و سهم قابل توجهی از این افزایش جمعیت کشورهای درحال توسعه، در مناطق شهری آنها اتفاق افتاده است.(زبردست،1384، 6) در کنار رشد کمّی جمعیت شهرنشین، تعداد شهرها در کشورهای در حال توسعه نیز به نحو بارزی افزایش یافته است. به موازات افزایش تعداد شهرها و جمعیت شهری، یکی از مهمترین چــالشهایی که پیشروی سیاستگذاران و برنامهریزان شهری قرار گرفته چگونگی تأمین مالی پایدار شهری و ارایـــه خدمات عمومی کافــــی به شهرونــدان میباشد(اکبری، 1387: ص156). دستیابی به درآمدهای کافی و پایدار شهری زمانی از اهمیت دوچندان برخوردار میشود که طبق نظر کارشناسان، ساختار درآمدی شهری میتواند نحوه توسعه آتی آن را از نقطه نظر پایداری رقم زند. از این رو، بررسی اثرات متقابل ساختار پایدار و یا ناپایدار درآمدی بر روند توسعه شهر یکی از کانونهای مورد بحث در حوزه اقتصاد شهری برشمرده میشود. زیرا، شناسایی ساختار درآمدی به لحاظ پایداری و یا ناپایداری، در تدوین برنامههای توسعه شهری و نیز سیاستگذاری نقشی محوری ایفا میکند. از این رو، تشخیص و درک روند درآمدی در ارتباط متقابل با توسعه پایدار شهری مد نظر مسئولان و سیاستگذاران شهری قرار دارد.
1-2- اهمیت و ضرورت
بیتردید تمرکز جمعیت فراوانی از کشورهای توسعه یافته در نقاط سکونتگاهی محدود، چالشهای زیادی را پیش روی سیاستگذاران و برنامهریزان شهری میگذارد و یکی از مهمترین این چالشها چگونگی تأمین مالی پایدار و ارایه خدمات عمومی کافی به شهروندان میباشد. این چالش از این جهت بوجود آمده که با افزوده شدن تعداد جمعیت شهرنشین، نیازهای متعددی شکل گرفته که برآورده ساختن بخش زیادی از آنها در چارچوب وظایف مدیران شهری قرار می گیرد اما منابع مالی ناکافی و غیرمستمر پاسخگوی حجم بالای تقاضا جهت ارایه خدمات شهری نمیباشد. باید توجه داشت که تأمین مالی شهرداریها از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است. از یک سو متولیان شهری باید درآمد مورد نیاز خود را از نظام شهر و شهروندان تأمین کنند و از سوی دیگر منبع درآمدی باید بگونهای باشد که فرایند حرکت شهر به سمت توسعه پایدار شهری را با خطر مواجه نساخته و فرصت زندگی برای نسلهای حال و آینده را نیز حفظ نماید. به بیان دیگر، منابع درآمدی میباید از خصلت پایداری برخوردار باشد. به منظور مقابله با آنچه که شکاف مالی[1] خوانده می شود، تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا از طریق اعمال سیــاستهای توسعه منطقهای، روند مهاجرت به شهرهای بزرگ متوقف شده تا از حادتر شدن مشکلات در شهرهای بزرگ جلوگیری شود. با این وجود برغم انجام برنامههای گسترده توسعه منطقهای، شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه، روندی پرشتاب داشته و برنامههای مذکور نتوانستهاند موفقیت زیادی داشته باشند.در مقابل این دیدگاه، نظریه جدیدی تحت عنوان « تطبیق گرا» بوجود آمده که اعتقاد دارد مشکلات موجود در شهرهای بزرگ ناشی از عدم توانایی برای یافتن روش های مناسب جهت اداره تأمین مالی رشد شهری است. (Gibson,J.Hildreath,R.J.Hwunderlich,1966) اینان باور دارند که راه حل مسائل شهری متوقف ساختن مهاجرت نیست بلکه یافتن راهکارهای مناسب جهت رویارویی با رشد شهری است که در آینده نزدیک تداوم خواهد یافت. مسئله اساسی در این شیوه نگرش، آن است که چگونه می توان خدمات شهری در کشورهای توسعه یافته را تأمین مالی کرد و بطور خاص از مزایای شهرنشینی جهت افزایش عرضه خدمات بهره برد. چنین بنظر می رسد که دیدگاه حاضر، شهرنشینی را پدیدهای منفی ندانسته و اعتقاد دارد به دلیل وجود مزایای اقتصادی – اجتماعی بالا در شهرها لازم است که این پدیده مورد حمایت قرار گیرد. از این رو آنها یکی از محورهای اصلی در این ظرفیت سازی را، استقلال شهرداریها از نظر منابع مالی، عدم وابستگی آنها به بودجـههای عمومی دولت و ایجاد درآمدهای پایدار میدانند.( Roy W.Bahi and Jonnes F.Linn.1998.52) شایان ذکر است که کشورهای موفق در زمینه پایدارسازی درآمدهای شهری، میان «درآمدزایی» و «درآمدزایی پایدار» تفاوتهایی را قائل میشوند. بدین معنی که در درآمدزایی پایدار نمیتوان از هر منبعی برای شهر درآمد کسب کرد. بلکه درآمد میباید از منابعی کسب شود که حقوق آیندگان پایمال نشده، کیفیت زندگی در شهر کاهش نیابد و منابع حیاتی برای استفاده نســلهای آتی از بین نرود. به این ترتیب مشاهده میشود که مقوله پایداری درآمدهای شهرداری، رابطه تنگاتنگی با مفهوم توسعه پایدار شهری دارد. چراکه توسعه پایدار شهری به دنبال ساختن یک شهر به نسبت ایدهآل و آرمانی است که در آن هم شهروندان معاصر از یک زندگی مطلوب برخوردار شوند و هم تواناییهای نسل آینده برای برآورده ساختن نیازهایشان به مخاطره نیفتد. (نوابخش، 1388) بررسی اسناد موجود نشان میدهد که در اغلب کشورهای در حال توسعه، به دلیل وجود دولت متمرکز در سطح ملی، هنوز مناطق زیادی نمیتوانند منابع خود را اداره کرده و ضعف جدی در سیستمهای مالیاتی آنها دیــده مــیشود. (طرح جامع درآمد پایدار شهرداری تهران، 1386) از ایـن روست که ناپایداری درآمدهای شهری به یکی از مشخصههای اصلی تأمین مالی شهرها در کشورهای در حال توسعه بدل شده است.
1-3- اهداف تحقیق
با توجه به اهمیت تببین روابط عملکردی میان ساختار درآمدی و سطح پایداری توسعه شهری، تحقیق حاضر با اهداف «شناخت و تبیین روند ناپایداری درآمدی در کلانشهر مشهد»، «تعیین درجه همبستگی درآمدهای شهرداری با متغیرهای توسعه پایدار شهری» و در نهایت «سنجش سطح توسعه پایدار در مناطق شهری مشهد» انجام شده است.
1-4- پیشینه تحقیق
بررسی محتوای پژوهشهای مشابه، میتواند راهگشای تحقیق در جهت پاسخگویی به سوالات مطرح شده باشد از این رو، در ادامه به ارایه گزیدهای از این مطالعات میپردازیم. جمشیدزاده (1382) بر اساس تجربیات جهانی سه شیوه: توزیع پایه های اخذ مالیات، دریافت از محل افزایش نرخ مالیات ملی و دریافت سهمی از درآمدهای مالیاتی ملی را برای تأمین مالی بخش عمومی شهری مطرح می کند. اکبری و همکاران(1383) نیز در مقاله خود شش ویژگی: توزیع بار عادلانه، حداقل مزاحمت برای دیگر اهداف، اقتصادی بودن، شفافیت، داشتن حداقل هزینه های وصول و نیز سیاست مالی برای رسیدن به رشد اقتصادی را برای یک ساختار مطلوب درآمدی شهرداری عنوان کرده اند. چردیاویسکی و وارداپتو [2] (2004) اصلاحات مالیه عمومی شهری در روسیه را بررسی کرده اند. آنها مهمترین مانع در نرسیدن به نظام مناسب تأمین مالی را عدم استقلال محلی و کاهش اختیارات محلی در چند سال اخیر می دانند. و روهلینگ [3](2005) در بررسی ساختار درآمد شهرداری های کشورهای در حال توسعه، نشان می دهد مالیات بر دارایی، مهمترین نوع مالیات های محلی است و بیش از 130 کشور جهان نوعی از آن را دریافت می کنند. این مالیات می تواند اهداف گسترده تری از پاسخگویی محلی را تأمین کند و رابطه موثر بین ارایه خدمات شهری و منابع مالی آنها را به هم نزدیکتر کند. شرزهای و ماجد(1390)، معتقدند یکی از مهمترین دغدغههای مدیران و برنامهریزی شهر، دستیابی به توسعه پایدار شهری است. با توجه به رشد شدید شهرنشینی، تقاضا برای کالاها و خدمات در شهرها از افزایش قابل ملاحظهای برخوردار است و در این راستا تأمین نیازهای شهروندان خود مستلزم وجود منابع مالی کافی است. اما نکته حائز اهمیت در بحث تأمین و اصلاح منابع مالی شهرداریها، پایداری منابع درآمدی است بطوری که این درآمدها باید علاوه بر داشتن قابلیت اتکا و استمرارپذیری، تهدیدی برای توسعه پایدار شهری نیز نباشند. آنها اپس از ارایه علل عدم توانایی شهرداریها در عرضه خدمات عمومی شهری، به مفاهیم توسعه پایدار شهری و درآمدهای پایدار پرداخته و سپس منابع درآمدی شهرداریها از نقطه نظر پایداری مورد بررسی قرار دادهاند.
1-5- فرضیات تحقیق
نظر به اهداف بیان شده، فرض اول تحقیق بر این است که «ساختار درآمدی شهرداری مشهد از روندی کاملاً ناپایدار تبعیت میکند». فرض دوم آن است که «میان درآمدهای شهرداری مشهد با متغیرهای توسعه پایدار شهری، رابطه مستقیم وجود دارد». در نهایت فرض سوم «ساختار ناپایدار درآمدهای شهرداری مشهد (طی سالهای 1372 – 1391)، در بروز ناپایداری توسعه شهری اثرگذار بوده است.»
1-6- روش تحقیق
برای آزمون فرض اول، ابتدا با انجام مطالعات کتابخانهای، اسناد و گزارشهای مرتبط با موضوع تحقیق، شناسایی و توصیفی دقیقتر از مسئله مورد پژوهش ارایه شد. سپس با جمعآوری آمار و اطلاعات مورد نیاز، ترکیب سهم درآمدهای شهرداری مشهد استخراج و اقلام درآمدی شهرداری مشهد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای اثبات فرض دوم از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است و در ادامه بمنظور اثبات فرض سوم از تلفیق روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی استفاده شده است. بدین ترتیب که 43 متغیر مربوط به حوزه توسعه پایدار شهری به تفکیک مناطق 13گانه شهر مشهد انتخاب و مورد پردازش قرار گرفتهاند.
2- مفاهیم، دیدگاهها و مبانی نظری
به لحاظ نظری، مدیریت شهری (شهرداریها) در بسیاری از کشورهای جهان بیانگر نـــوعی از حـاکمیت محلی است. در این نوع حاکمیت، شهرداریها تصدی تمـــامی حوزههای مرتبط با مدیریت شهری را بر عهده دارند. چنین مدیریتی متکی بـر درآمدهای پایدار و مستقل محلی است.(P.10:Tibaijuka, 2009) اهمیت نحوه تأمین مالی این نهاد عمومی بحدی است که بررسی مبانی نظری مالیه محلی به منظور شناسایی معیارهای علمی جهت طراحی الگوی بهینه و مطلوب درآمدی امری ضروری میباشد. بررسیها گویای آن است که چهار مفهوم «عدم تمرکز مالی(فدرالیسم مالی)»، «اقتصاد مالیات محلی»، «اقتصاد بهــای خدمات شهرداری» و «اقتصاد کمک دولت مرکزی به شهرداری»، پـــایههای محوری بحث مالیه عمومی را تشکیل میدهند که در ادامه به تشریح هر یک خواهیم پرداخت.
عدم تمرکز مالی(فدرالیسم مالی)، عدم تمرکز مالی که از آن به عنوان «فدرالیسم مالی» نیز یاد میشود، از جمله مباحث محوری در زمینه تخصیص منابع درآمدی در سطوح مختلف دولت یاد میشود.. از دیدگاه اوتس[4] دولتها همواره به دنبال حداکثر ساختن سطح رفاه اجتماعی در محدوده حکمرانی خود (چه در سطح ملی و چه در سطح محلی) میباشند. به همین دلیل است که از سیاستهای بخش عمومی برای افزایش سطح رفاه ساکنان قلمرو خود بهره میگیرند. یکی از این سیاستها «عدم تمرکز مالی» است که اوتس آن را با نام «قضیه عدم تــــمرکز» فرمولبندی کــرده است. (p.6:Oates,1972) بدین معنی که با انجام تمرکززدایی و اعطای اختیــارات مــالی به دولتهای محلی، آنها مقدار بهینهای از کالاهای عمومی را متناسب با نیازهای خود در محدوده قلمرو جغرافیایی عرضه دارند تا منافع آنها شامل ساکنان شود.
2-1- اقتصاد مالیات محلی، مالیات محلی که در کشور ما عوارض شهرداری نام گرفته، برای تأمین مالی یارانههایی بکار میرود که شهرداریها در این موارد میپردازند. «در مواردی عرضه خدمات شهرداری با آثار خارجی[5] مثبت قابل توجه همراه است»، «در مــواردی که خدمات عرضه شــده توسط شهرداری، کالای ارزشمند[6] است ولی شهروندان به دلیل ناآگاهی آن را کمتر از واقع ارزشگذاری میکنند» و «خدماتی که بصورت کالای عمومی[7] است که دریافت بهای آن از شهروندان امکانپذیر نیست». مالیات محلی مالیاتی است که مقام محلی نرخ و یا پایه آن را مشخص ساخته و عواید حاصل از آن را برای مقاصد خاص خود نگه میدارد[8].(p.11:Kara, 1988) بطور کلی، اقتصاد مالیات محلی بر این مسئله تأکید دارد که افراد در صورت بهرهمندی از خدمات دولت محلی، میباید هزینه تولید و تدارک این خدمات را بر عهده گیرند.
2-2- اقتصاد بهای خدمات شهرداری، شهرداریها همواره خدمات گوناگونی به شهروندان ارایه کرده و در قبال آنها هزینه لازم را از مصرفکنندگان دریافت میدارد. به زبان اقتصادی در شرایطی که نتوان قیمت برخی کالاها یا خدمات(مانند کالاهای عمومی) را از طریق ساز و کار بازار تعیین کرد، وضعیت شکست بازار[9] رخ میدهد. زیرا در عمل تعیین ارزش پولی این قسم کالاها بسیار مشکل است. بر این اساس است که مالیاتهای محلی و کمکهای بلاعوض دولت زمانی برای تأمین مالی هزینههای شهرداری زمانی مورد توجه قرار میگیرند که به دلیل شکست بازار نتوان بهای خدمات شهری را از کسانی که از این خدمات برخوردار میشوند، دریافت کرد.(P.4:Baily, 1999) در واقع تنها زمـانی عــرضهکنندگان خدمات در قبال استفادهکنندگـــان حساس خواهند بود کــه درآمــد عـرضهکنندگان بطور مستقیم به حجم استفاده از خدماتی که ارایه میدهند وابسته باشد. این شیوه تأمین مالی، انگیزه کافی برای عرضه خدمات به میزان مورد تقاضا و کیفیتی در حد انتظار به وجـــود میآورد، در این صورت خدماتی که با کیفیت نــامطلوب عرضــه میشوند به کاهش درآمد حاصل از فروش این خدمات خواهند انجامید.(هادی زنوز، 1381: 20-22)
2-3- کمک دولت به شهرداری، کمک دولت به شهرداری از دیگر راههای پرداخت بهای خدمات شهری بشمار میرود. این کمک میتواند به صورت کمک عمومی(غیرمشروط، غیرانتخابی) و یا به صورت کمک مشخص (مشروط یا انتخابی) باشد. این نوع کمکهــا به منظور حصــول به عدالت افقی و عمودی از طریق طرحهای برابرسـازی مالی اعطا میشود. (Slack, 2009:p. 36) عدالت افقی بر این پایه استوار است که باید با افرادی که وضعیت یکسانی دارند رفتار مشابه صورت گیرد. عدالت عمودی در اینجا بدان معنی است که با افرادی که در گروههای درآمدی متفاوتی قرار دارند بر اساس قدرت پرداخت آنها رفتار شود. بدین معنی که پس از اعطای کمک دولت وضعیت افراد فقیرتر بیش از افراد غنی بهبود یابد. بطور کلی انتظار میرود کمک بلاعوض دولت به شهرداری موجب افزایش مخارج شهرداری بر روی خدمات شهری شود و یا موجب کاهش مالیات محلی شود.(هادی زنوز، همان:36)
2-4- چارچوب پژوهش، کسب درآمدهای پایدار شهری، یک بخش محوری در رشد و توسعه اقتصادی شهر و بخشی راهبردی در تأمین نیازهای شهروندان در شهرهای رو به رشد است. اهمیت این مسئله به حدی است که در برنامههای توسعه شهری، جـــایگاه ویژهای به آن اختصاص داده شده است. باید توجه داشت که امروزه به دلیل گستردگی وظایف و حوزه عملکردی شهرداریها، اتکای صرف به یکی از پایههای مالی یاد شده (برقــــراری فدرالیسم مالی، وصول مالیات محلی، دریافت بهای خدمات شهرداری و کمکهای دولت به شهرداری)، پاسخگوی نیاز شهروندان و شهرداریها نخواهد بود. از این رو، بنظر میرسد ترکیبی از این چهار پایه، منبع اصلی تأمین مالی شهرداریها باشد حال امکان دارد که سهم یک پایه در مالیه بخش عمومی از دیگر پایهها بیشتر شود اما بطور قطع ترکیبی از این پایهها در نظام درآمدی شهرداریهای مختلف جهان دیده میشود. به همین جهت، چارچوب پژوهش تحقیق حاضر نیز، بکارگیری ترکیبی بهینه و مطلوب از چهار پایه نظری «فدرالیسم مالی»، «مالیات محلی»، «بهای خدمات شهرداری» و « کمکهای دولت به شهرداری» را به عنوان مبنای نظری تحقیق مدنظر دارد.
3- تحلیل یلفتهها
- بررسی ساختار درآمدی شهرداری مشهد
نظام درآمدی شهرداریهای ایران، در شهرداریهای کوچک، ضعیف و در کلانشهرهای کشور، نادرست و ناپایدار ارزیابی شده است. از این حیث که نخست به منابع درآمدی نادرستی مانند فروش تراکم و تخلفات ساختمانی متکی است و دوم، به منابعی متصل شده است که نوسان دارند یعنی با ادوار تجاری، افزایش یا کاهش مییابد. این شرایط موجب شده نظام بودجهبندی شهرداریها، از یک سو با یک نظام درآمدی ضعیف، نامناسب و ناپایدار مواجه باشد و از سوی دیگر، در هزینهها نیز تعادل لازم دیده نشود. با اتکا به مبانی نظری بیان شده، اقدام به شناسایی اقلام درآمدی پایدار و ناپایدار شهرداری مشهد در دوره 1372 – 91 (20 ساله) میپردازیم. در جدول زیر میزان و سهم درآمدهای مستمر و غیرمستمر شهرداری مشهد به تفکیک بیان شــدهاند. همــانطور که ملاحظه میشود، مجموع درآمدهای مستمر در طی این سالها، معادل 38,564,161 میلیون ریال با سهم 24,93 درصد میباشد. در مقابل مجموع درآمدهای غیرمستمر 116,138,090 میلیون ریال با سهمی برابر 75.07 درصد است. یعنی سهم درآمدهای ناپایدار یـــا غیرمستمر بیش از 3 برابر درآمدهای پایدار است. این جدول بخوبی نشان میدهد ساختار درآمدی شهرداری مشهد از روندی ناپایدار پیروی میکند.
جدول1. تفکیک میزان و سهم درآمدهای شهرداری به درآمدهای مستمر و غیرمستمر در مجموع سالهای 1372 - 91
شرح درآمد |
مبلغ – میلیون ریال |
سهم – درصد |
عوارض وصولی توسط سایر موسسات |
452,355 |
0.29 |
عوارض بر پروانه های کسب و فروش |
8,990,535 |
5.81 |
عوارض وصولی توسط شهرداری و سایر موسسات |
16,457,741 |
10.64 |
عوارض نوسازی |
129,019 |
0.08 |
عوارض بر معاملات غیر منقول |
2,784,620 |
1.80 |
عوارض بر ارتباطات و حمل و نقل |
6,555,114 |
4.24 |
درآمد حاصل از فروش و جمع آوری زباله |
830,954 |
0.54 |
درآمد حاصل از خدمات آماده سازی |
2,363,821 |
1.53 |
مجموع درآمدهای مستمر |
38,564,161 |
24.93 |
عوارض بر ساختمان ها و اراضی |
1,025,597 |
0.66 |
دارایی که به طور اتفاقی یا به موجب قانون به شهرداری تعلق میگیرد |
23,445,139 |
15.16 |
کمکهای اعطایی دولت و سازمانهای دولتی |
2,784,479 |
1.80 |
سهمیه از عوارض وصولی متمرکز |
22,009,689 |
14.23 |
درآمد ناشی از بهای خدمات شهرداری |
42,556,710 |
27.51 |
درآمد تاسیسات شهرداری |
546,919 |
0.35 |
درآمد حاصل از وجوه و اموال شهرداری |
724,301 |
0.47 |
اعانات و کمک های اهدایی اشخاص |
14,628,639 |
9.46 |
وامهای دریافتی از وزارت کشور |
2,671,505 |
1.73 |
فروش اموال شهرداری |
4,613,669 |
2.98 |
سایر منابع |
1,131,443 |
0.73 |
مجموع درآمدهای غیرمستمر |
116,138,090 |
75.07 |
درآمد کل |
154,702,250 |
100 |
مأخذ: محاسبات نگارندگان بر اساس دادههای آماری شهرداری مشهد(1372 – 91)
- تعیین درجه همبستگی درآمدهای شهری با شاخصهای توسعه پایدار شهر
در این بخش، تأثیر ســاختار درآمدی شهرداری بر روند توسعه پایدار شهری مورد سنجش و ارزیابی قرار میگیرد. بدین منظور، تعدادی شاخص به عنوان نماگرهای توسعه پایدار شهری از فهرست هزینههای عمرانی شهرداری مشهد استخراج شده است. زیرا صرف این هزینهها در راستای دستیابی به توسعه پــایدار شهری مـیباشد.[10] این شاخصها عبارتند از:
X1: هزینه برنامه توسعه شهری، X2: هزینه برنامه هدایت و دفع آبهای سطحی، X3: هزینه برنامه حمل و نقل و بهبود عبور و مرور، X4: هزینه برنامه ایجاد و تاسیسات حفاظتی شهرها، X5: هزینه برنامه بهبود محیط شهری، X6: هزینه برنامه ایجاد اماکن و فضاهای ورزشی و فرهنگی و توریستی و X7: هزینه حوزه خدمات شهری. در گام بعد بمنظور کشف رابطه ساختار درآمدهای شهرداری بر روند توسعه پایدار شهری مشهد، از مفهوم «ضریب همبستگی»( The correlation coefficient) بهره گرفته شده است. ضریب همبستگی شاخصی است ریاضی که جهت و مقدار رابطه بین دو متغیر را توصیف میکند. بنابراین اگر یک طرف درآمدهای شهرداری(R) و سمت دیگر، شــاخصهـای X1، X2، ...، X7 بــاشد، میتوان از ضریب همبستگی برای توضیح میزان رابطه متغیرها و نیز جهت آنها استفاده کرد. جهت استخراج این رابطه ابتدا به تشریح ضریب همبستگی و انواع آن پرداخته، سپس با بیان مفاهیم توسعه شهری پایدار، به سنجش و ارزیابی آن در مناطق 13گانه شهرداری مشهد خواهیم پرداخت.
2-5- ضریب همبستگی
ضریب همبستگی در مورد توزیعهای دو یا چند متغیره بکار می رود. اگر مقادیر دو متغیر شبیه هم تغییر کنند یعنی با کم یا زیاد شدن یکی دیگری هم کم یا زیا د شود بگونهای که بتوان رابطه آنها را به صورت یک معادله بیان کرد، میتوان گفت: بین این دو متغیر همبستگی وجود دارد. (نجیبی، 1388: 12) برای تعیین پراکنش متغیرها، از ارقام جدول زیر استفاده میشود.مربوط به میزان درآمد(R) و هزینههای مرتبط با توسعه پایدار شهری(X1، ...،X7) طی سالهای 1376 – 90 استفاده شده است. از آنجا که متغیرهای ما بصورت کمّی و گسسته هستند، از ضریب همبستگی اسپیرمن (Rs) استفاده میکنیم. به منظور محاسبه این ضریب از نرمافزار SPSS18 استفاده شده است. جدول زیر درجات همبستگی متغیرها را نشان میدهد.
جدول 2. درجه همبستگی متغیرهای پژوهش درآمد(R) و متغیرهای توسعه پایدار(X1، X2، ...، X7)
Correlations |
||||||||||
|
R |
X1 |
X2 |
X3 |
X4 |
X5 |
X6 |
X7 |
||
Spearman's rho |
R |
Correlation Coefficient |
1.000 |
.960** |
.978** |
.811** |
.503 |
.345 |
.890** |
.991** |
مأخذ: محاسبات تحقیق
همانطور که مشاهده میشود، میان متغیر درآمد(R) با متغیرهای X1،X2، X3 ، X6 و X7 همبستگی بالا، با متغیر X4 همبستگی متوسط و با متغیر X5 همبستگی پایین وجود دارد. اما بطور میانگین میان متغیر R با Xها، ضریب همبستگی معادل 0.863 میباشد که از رابطه قوی میان متغیرهای X با R حکایت میکند. به بیانی دیگر، روند تغییرات متغیر درآمد در طی سالهای 1376 – 90 بر تغییرات متغیرهای مرتبط با توسعه پایدار شهری کـــاملاً مؤثر است. زمانی که میزان درآمدها افزایش یابد، هزینههای بیشتری صرف برنامههای توسعه شهری، برنامه حمل و نقل و بهبود عبور و مرور و ... میشود که اختصاص این هزینهها میتواند شرایط دستیابی به توسعه پایدار شهری را تسهیل نماید. با توجه به بالا بودن میانگین ضریب همبستگی میان درآمد و متغیرهای توسعه پایدار شهری، میتوان این فرضیه را مطرح کرد که ساختار پایدار و یا ناپایدار درآمدهای شهری میتواند، بر پایداری و یا ناپایداری روند توسعه شهری نیز اثرگذار باشد. چنانچه در بخش پیشین اثبات شد، ساختار درآمدهای شهرداری مشهد طی 20 سال اخیر، از روندی کاملاً ناپایدار پیروی کرده است. حال با توجه به رابطه قوی میان درآمد و شاخصهای توسعه شهری پایدار، باید انتظار داشت که به تبع ناپایداری ساختار درآمدهای شهرداری، توسعه شهری نیز روندی ناپایدار طی کرده باشد. برای اثبات این مدعا در ادامه پس از مروری بر مفاهیم، نگرشها و شیوههای سنجش توسعه پایدار شهری، به ارزیابی روند توسعه شهری مشهد به لحاظ پایداری و ناپایداری میپردازیم.
- سنجش سطح توسعه پایدار در مناطق شهری مشهد با استفاده از تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی
مفهوم «توسعه پایدار[11]» نخستین بار در «مجمع برانتلند[12]» مطرح شد و در «کنفرانس زمین[13]» در ریو دوژانیرو[14] در سال 1992 بطور بینالمللی پذیرفته شد. (p.10:Lu, 2009) قابل قبولترین تعریف از توسعه پایدار، تعریفی است که در این مجمع ارایه شده است. طبق این گزارش، توسعه پایدار توسعهای است که نیازهای کنونی بشر را برآورده سازد بدون اینکه به توانایی نسل بعد برای برآوردن احتیاجاتشان آسیبی وارد نماید.(p. 8: Mori, 2011) ارزیابی و آگاهی از میزان هر یک از ابعاد شاخص توسعه پایدار، میتواند برنامهریزان را در جهت تخصیص بهینه منابع یاری نماید. اما با وجود اینکه امروزه توسعه پایدار تقریباً به یک هدف جهانی تبدیل شده است اما هنوز یک معیار اندازهگیری مشترک برای دستیـابی به سیاستهای کاربردی وجود ندارد.( p.36:Phillis, 2001) برخی از پرکاربردترین روشهای سنجش سطح توسعه پایدار عبارتند از: روش ردپای اکولوژیکی[15](EF)، چارچوب فشار – وضعیت – پاسخ[16](PSR)، روش میـزانسنج یا پارامتر پـــایدار[17]، شاخص پــایداری محیطزیست[18](ESI)، شاخص جامعه پایدار[19](SSI). اما در این پژوهش به منظور سنجش و ارزیابی سطح پایداری توسعه شهری در مشهد، روش پیشنهــادی تحقیق حــــاضر، بهــرهگیـــری از تلفیــق روشهای تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی است. از آنجا که شاخصهای توسعه پایدار شهری را میتوان در چهـــار گروه اصلی «شاخصهای اقتصادی»، «شاخصهای اجتمـــاعی»، «شـاخصهای زیستمحیطی» و «شاخصهای کالبدی» تقسیمبندی کرد، به تفکیک مناطق 13گانه شهرداری مشهد، متغیرهایی متناسب با حوزههای یاد شده انتخاب مینماییم. سپس به تحلیل و ارزیابی سطح توسعه پایدار شهری در مناطق 13گانه شهرداری با استفاده از روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی میپردازیم. تحلیل عاملی، روشی برای محاسبه وزن متغیرهای مورد نظر در یک تحقیق است. کـــاربرد تحلیل مولفههای اصلی، نقطه عطفی در سنجش سطوح توسعه به روش علمی و بدون دخالت برداشتهای سلیقهای است. این روش امکان دستیابی محقق به بُرداری با عنـوان نخستین عامل اصلی را فراهم میکند و بطور عمده مواقعی توصیه میشود که در درون هر یک از زیرگروهها همبستگی درونی بالایی وجود داشته، اما همبستگی میان گروهها کمتر باشد. بویژه زمانی که محققین با همبستگی بالایی بین متغیرها مواجه میشوند، استفاده از این روش را به سایر روشها ترجیح میدهند. زیرا در تحقیقات به دلایل مختلف با حجم زیادی از متغیرها روبرو هستیم. به منظور تحلیل دقیقتر دادهها و دستیابی به نتایجی علمی و در عین حال عملیاتی، محققان به دنبال کاهش حجم متغیرها و تشکیل ساختار جدیدی برای آنهـــا میباشند و به این جهت از روش تحلیل عاملی استفاده میکنند. تحلیل عاملی سعی در شناسایی متغیرهای اساسی یا عاملها (Factor) به منظور تبیین الگوی همبستگی بین متغیرهای مشاهده شده دارد. عامل، متغیر جدیدی است که از طریق ترکیب خطی مقادیر اصلی متغیرهای مشاهده شده به صورت رابطه زیر برآورد می شود. در این رابطه Xi بیانگر متغیر i ام و از نظر عامل jام، Fj تعداد متغیرها وP عامل jام است.
Fj=SWjiXi=Wj1X1+Wj2X2+…+WjpXp
بطور معمول تحلیل عاملی شامل سه مرحله تشکیل ماتریسی از ضرایب همبستگی، استخراج عامل ها از ماتریس همبستگی و چرخش عامل ها به منظور به حداکثر رساندن رابطه بین متغیرها و عامل ها.(مؤمنی، 1386) با این توضیحات در ادامه به رتبهبندی سطح توسعه پایدار مناطق شهری کلانشهر مشهد با استفاده از روش تحلیل عاملی اقدام مینماییم. بدین منظور 43 متغیر از مهمترین متغیرهای[20] مرتبط با شاخص توسعه پایدار شهری دستهبندی کردهایم. [21] متغیرهای اقتصادی؛ سهم خطوط تاکسیرانی[22]، سهم ادارت و سازمانها، سهم بانکها، سهم اتحادیه ها، سهم بودجه شهرداری، سهم جمعیت[23]، سهم، پروانه تجاری. متغیرهای اجتماعی؛ سهم مسجد، سهم کتابخانه، سهم شوراهای اجتماعی محلات، سهم تالار اجتماعات محله، سهم سبدهای ورزشی، سهم خانه فرهنگ محله، سهم کانونهای نشر، سهم سینماها، سهم مطبوعات، سهم سرویسهای بهداشتی، سهم روزنامه فروشی، سهم پاسخگویی به مشکلات ترافیکی، سهم کانونهای فرهنگی، سهم مراکز آموزشی، معکوس سهم انتقال مشاغل مزاحم، آگاهی شهرداری از شهروندان، سطح اگاهی شهروندان، . متغیرهای زیست محیطی؛ سهم فضای سبز، سهم پارکهای شهری، سهم سطلهای زباله، معکوس سهم هزینه نظافت[24]، معکوس سهم تولید زباله. متغیرهای کالبدی، سهم خدمات و تأسیسات شهری، سهم معابر، سهم نقاشی دیواری، سهم طرحهای اصلاح هندسی، فضاهای شهری مبلمان شده، معکوس مسیلهای نیازمند بازسازی، معکوس سطح بافتهای فرسوده. سپس مقادیر هر یک از شاخصهای بالا در نرم افزار SPSS18 به عنوان متغیر وارد شدند. پس از این مرحله، ابتدا Analyze، سپس به ترتیب Data Reduction و Factor اجرا شدند. مهمترین خروجی این فرایند Total Variance Explained است که مقدار ویژه و واریانس متناظر با عاملها را نشان میدهد. در ستون Initial Eigenvalues مقادیر ویژه اولیه برای هر یک از عامل ها در قالب مجموع واریانس تبیین شده برآورد شده است. واریانس تبیین شده بر حسب درصدی از کل واریانس و درصد تجمعی است. مقدار ویژه هر عامل، نسبتی از واریانس کل متغیرهاست که بوسیله آن عامل تبیین می شود. مقدار ویژه از طریق مجموع مجذورات بارهای عاملی مربوط به تمام متغیرها در آن عامل قابل محاسبه است. از این رو مقادیر ویژه اهمیت اکتشافی عامل را در ارتباط با متغیرها نشان میدهد. پایین بودن این مقدار برای یک عامل به این معنی است که آن عامل نقش اندکی در تبیین واریانس متغیرها داشته است. در ستون Extraction Sums of Squared Loadings واریانس تبیین شده عاملهایی ارایه شده است که مقادیر ویژه آنها بزرگتر از عدد یک باشد. ستون Rotation Sums of Squared Loadings مجموعه مقادیر عامل های استخراج شده بعد از چرخش را نشان می دهد. اگر عاملهای بدست آمده را با روش Varimax چرخش دهیم عاملهای اول تا نهم به ترتیب 31.50، 21.28، 11.68، 8.16، 7.14، 5.10، 4.30، 3.95، 2.72 درصد و در مجموع 95.88 درصد از واریانس را در بردارند. به بیانی دیگر، 43 متغیر بکار گرفته شده در 9 عامل خلاصه شدهاند و این عوامل 95.88 درصد قابلیت توضیحدهندگی دارند.
No3 :Total Variance Explained
Component |
Initial Eigenvalues |
Extraction Sums of Squared Loadings |
Rotation Sums of Squared Loadings |
||||||
Total |
% of Variance |
Cumulative % |
Total |
% of Variance |
Cumulative % |
Total |
% of Variance |
Cumulative % |
|
1 |
11.200 |
37.332 |
37.332 |
11.200 |
37.332 |
37.332 |
9.858 |
32.860 |
32.860 |
2 |
5.400 |
18.001 |
55.333 |
5.400 |
18.001 |
55.333 |
3.673 |
12.242 |
45.102 |
3 |
3.140 |
10.465 |
65.798 |
3.140 |
10.465 |
65.798 |
3.435 |
11.449 |
56.552 |
4 |
2.961 |
9.870 |
75.668 |
2.961 |
9.870 |
75.668 |
3.025 |
10.085 |
66.636 |
5 |
1.789 |
5.963 |
81.631 |
1.789 |
5.963 |
81.631 |
2.816 |
9.387 |
76.023 |
6 |
1.517 |
5.056 |
86.687 |
1.517 |
5.056 |
86.687 |
2.403 |
8.010 |
84.033 |
7 |
1.206 |
4.020 |
90.707 |
1.206 |
4.020 |
90.707 |
2.002 |
6.674 |
90.707 |
8 |
.864 |
2.880 |
93.587 |
|
|
|
|
|
|
9 و ... |
.719 |
2.397 |
95.985 |
|
|
|
|
|
|
مأخذ: محاسبات تحقیق
خروجی بعدی، ماتریس عاملی دوران نیافته است که سهم متغیرها در عاملها را پیش از چرخش نشان میدهد. اگر بارهای عاملی هر متغیر را به توان دو رسانده و سپس با هم جمع کنیم، ارقام ستون Extraction بدست میآیـــد. این ضـــرایب از یک سو نشـــاندهنده توانایی عاملهای تعیین شده در تبیین واریانس متغیرهـای مورد مطالعه و از سویی میتواند برای بررسی تناسب متغیرها برای تحلیل عاملی استفاده شود. اما برای تحلیل میباید عاملها را دوران داد تا بتوان عاملهایی که بار معنادار ایجاد مــینمایند شناسایی کرد. از این رو جدول زیر، سهم متغیرها را در عــاملها پس از چرخش نشان میدهد. هر متغیر در عاملی قرار میگیرد که با آن عــامل همبستگی بـــالای معنیداری داشته باشد و بطور معمول رقم آن بیش از 0.4 است. پس از مشخص ساختن این عوامل میتوان نمره یا امتیاز عاملها را با استفاده از دو روش میانگین ساده یا وزنی بدست آورد که ما در اینجا از روش میانگینگیری ساده استفاده کردهایم. حال جهت تعیین سطح توسعهیافتگی مناطق 13گانه شهرداری مشهد، از روش تاکسونومی استفاده خواهیم کرد و 9 متغیر به دست آمده را ملاک عمل قرار خواهیم داد. یعنی از 43 متغیر، 9 عامل اصلی بدست آمده، مدنظرخواهد بود. روش تاکسونومی نیز روش مناسبی برای درجهبندی، طبقه بندی و مقایسه مناطق یا سکونتگاههای مختلف با توجه به درجه توسعه آنهاست. تاکسونومی به معنای درجهبندی است و از آن بطور گستردهای در درجهبندی موضوعات مختلف استفاده میشود. مراحل اجرای تاکسونومی به این ترتیب است که ابتدا ماتریس دادههای پایه را تشکیل میدهیم و متغیرها در ستون و مناطق در سطر ماتریس جای میگیرند.
جدول 4. ارقام، میانگین و واریانس ماتریس دادههای پایه
مناطق شهرداری/ عوامل |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
8 |
9 |
منطقه 1 |
23.26 |
14.13 |
18.31 |
5.57 |
6.07 |
9.02 |
7.54 |
4.84 |
2.40 |
منطقه 2 |
7.40 |
15.74 |
9.93 |
8.87 |
8.11 |
16.30 |
7.87 |
6.03 |
6.13 |
منطقه 3 |
2.67 |
13.26 |
9.10 |
2.57 |
2.86 |
6.67 |
0.04 |
2.16 |
4.11 |
منطقه 4 |
2.10 |
5.06 |
8.28 |
1.65 |
3.36 |
5.59 |
6.72 |
1.30 |
3.30 |
منطقه 5 |
1.63 |
10.84 |
9.08 |
1.09 |
5.86 |
3.95 |
2.24 |
0.92 |
2.14 |
منطقه 6 |
1.98 |
16.47 |
9.11 |
3.48 |
4.35 |
4.01 |
4.56 |
0.45 |
2.66 |
منطقه 7 |
4.08 |
15.36 |
10.19 |
3.63 |
15.79 |
6.96 |
6.68 |
3.00 |
2.95 |
منطقه 8 |
14.56 |
12.19 |
9.69 |
25.01 |
11.58 |
28.42 |
2.42 |
4.73 |
1.47 |
منطقه 9 |
10.27 |
13.30 |
15.80 |
0.56 |
22.54 |
2.62 |
2.27 |
6.97 |
3.45 |
منطقه 10 |
4.14 |
16.84 |
9.69 |
1.41 |
7.77 |
1.39 |
4.66 |
9.62 |
2.93 |
منطقه 11 |
4.48 |
13.78 |
14.84 |
6.92 |
5.17 |
2.03 |
0.02 |
5.08 |
2.36 |
منطقه 12 |
2.70 |
1.07 |
17.95 |
1.01 |
0.40 |
4.65 |
0.95 |
5.10 |
0.36 |
منطقه ثامن |
2.55 |
2.28 |
5.31 |
5.52 |
3.50 |
8.38 |
4.53 |
1.31 |
0.55 |
میانگین |
6.29 |
11.56 |
11.33 |
5.18 |
7.49 |
7.69 |
3.88 |
3.96 |
2.68 |
واریاسن |
40.35 |
28.39 |
16.17 |
42.04 |
36.43 |
53.86 |
7.69 |
7.43 |
2.24 |
انحراف معیار |
6.35 |
5.33 |
4.02 |
6.48 |
6.04 |
7.34 |
2.77 |
2.73 |
1.50 |
مأخذ: محاسبات تحقیق
سپس ماتریس استاندارد را تشکیل میدهیم. این اقدام به منظور یکسانسازی واحد مقیاس یا سنجش دادههاست. مرحله بعدی تعیین فاصله فضایی بین نقاط است. بدین منظور از فرمول زیر استفاده می کنیم. Dab=ÖS(zaj-zbj)^2، Dab= فاصله آماتریس میان نقاط a,b / Zaj= مقدار استاندارد شده متغیرj برای نقطه a / Zbj=مقدار استاندارد شده متغیر j برای نقطهb. مرحله بعد تشکیل ماتریس فواصل کوتاه است. در ماتریس کوتاهترین فاصله، فاصله هر نقطه نسبت به خودش و سایر نقاط مشخص میشود. سپس باید آستانه بالا و پایین حد بحرانی کوتاهترین فاصله میان نقاط را تعیین کرد. سپس اعداد بزرگتر وکوچکتر از آستانه بالا و پایین را کنار میگذاریم. زیرا هر چه فاصله بیشتر باشد یعنی شباهت بین دو نقطه کمتر است. در صورتی که نقاطی وجودداشته باشد که بیرون از آستانههای تعریف شده قرارگیرد کنار گذاشته میشوند. پس از تعیین آستانهها، میباید سرمشق توسعه را محاسبه نمود. سرمشق توسعه به منظور به دست آوردن ترتیب قرارگیری مکانها یا مناطق و درجه توسعه یا برخورداری آنها محاسبه میشود. به منظور تعیین آن نخستین گام یافتن مقادیر ایدآل برای هرکدام از متغیرهاست. مقدار ایدآل از ماتریس استاندارد به دست میآید و عبارتست از بزرگترین مقدار برای هر متغیر یا در هر ستون ماتریس استاندارد. پس از یافتن مقدار ایدآل در مورد هر یک از متغیرها سرمشق توسعه بر اساس رابطه زیر محاسبه میشود. Cio=ÖS(Dij-Doj)^2، Cio= سرمشق توسعه / Doj= مقدار ایدآل یا بالاترین مقدار در ستونهای ماتریس استاندارد/ Dij= هر کدام از اندازهها در ماتریس استاندارد. ایـــن مرحله، بخش انتهایی است که درجه توسعهیافتگی شهرستانها تعیین میشود. جهت تعیین درجه توسعهیافتگی میباید سرمشق توسعه را بر حد بالای سرمشق توسعه تقسیم کنیم. di=Cio/Co، در رابطه فوق Cio سرمشق توسعه، Coحد بالاسرمشق توسعه، و diدرجه توسعهیافتگی. حدبالای سرمشق توسعه با استفاده از رابطه Co=`Cio+2sio حاصل می شود. که در آن، Co= حدبالای سرمشق توسعه// Cio`= میانگین سرمشق توسعه//Sio= انحراف معیار سرمشق توسعه است. پس از طی این مراحل درجه توسعه یافتگی تعیین می شود که همواره عددی بین صفر و یک است. هر چه درجه توسعهیافتگی به یک نزدیکتر باشد، سطح توسعهنیافتگی بیشتر و بر عکس هر چه این درجه به صفر نزدیکتر باشد، سطح توسعهیافتگی بیشتر است.
جدول 5. محاسبه سرمشق و درجه توسعه پایدار مناطق
سطح توسعه |
منطقه شهری |
درجه توسعه |
خیلی پایدار |
منطقه 1 |
0.345 |
منطقه 8 |
0.347 |
|
پایدار |
منطقه 7 |
0.377 |
منطقه 9 |
0.379 |
|
منطقه 12 |
0.399 |
|
پایداری متوسط |
منطقه ثامن |
0.401 |
پایداری ضعیف |
منطقه4 |
0.494 |
منطقه10 |
0.574 |
|
منطقه11 |
0.598 |
|
ناپایدار |
منطقه 3 |
0.624 |
منطقه 6 |
0.674 |
|
منطقه 2 |
0.865 |
|
منطقه 5 |
0.971 |
مأخذ: محاسبات تحقیق
بر طبق محاسبات انجام شده، ملاحظه میشود که مناطق 1 و 8 جزء مناطق خیلی پایدار کلانشهر مشهد هستند. منطقه یک مشهد با وسعتی معادل 1611 هکتار از سه ناحیه خدماتی تشکیل شده است. این منطقه به لحاظ مرکزیت شهری از نظر تجاری، اداری، جمعیت و ترافیک بیش از اندازهای را در خود جای داده است. بطور کلی منطقه 1، مناطق مرفهنشین احمدآباد، سجاد و فرهاد را دربرمیگیرد که امکانات زیادی را نیز در خود جای دادهاند. (پورتال منطقه یک شهرداری مشهد، 1392) منطقه 8 نیز، با توجه به قرار داشتن محدوده این منطقه در موقعیت جغرافیایی بسیار حساس و مهم شهر مشهد و به واسطه همسایگی و همجواری بارگاه ملکوتی ثامن الحجج (ع)، هر ساله بیش از میلیونها زائر هم وطن و بازدید کننده داخلی و خارجی در محدوده این منطقه تردد نموده و در هتلها و اقامتگاهها و منازل شخصی آن اسکان مییابند. از مشخصات اصلی و مهم این منطقه میتوان به مواردی همچون وجود دستگاهها و ساختمانهای مهم اداری، دولتی و وجود مراکز پزشکی و بهداشتی، همچنین مجتمعهای تجاری بزرگ اشاره نمود.(پورتال شهرداری منطقه 8 مشهد، 1392). در مقابل، مناطق 2، 3، 5 و 6 مناطق کاملاً نـاپایدار هستند که مناطق آلونکنشینی همچون شهرک سیدی، رضائیه، روحآباد، التیمور، شهرک قائم، بخشی از بافتهای حرم مطهر، شهرک حجت، شهرک شهید رجایی، حاشیهنشینان پشت کارخانه قند آبکوه و غیره را شامل میشوند. (ابراهیمزاده و همکاران، 1390: 46) دیگر مناطق شهری از سطح پایداری، پایداری متوسط و پایداری ضعیف برخوردارند. در نقشه زیر، سطوح پایداری شهر مشهد نشان داده شده است.
نقشه 1- سطحبندی مناطق شهری مشهد بر اساس وضعیت پایداری توسعه شهری
از برخی نشانههای بارز اکولوژیکی و پاتولوژیکی مناطق ناپایدار شهر میتوان به نبود یکپارچگی اجتماعی، تخریب باغها و اراضی مرغوب کشاورزی (کاهش قابل توجه سطح باغهای شهر از 1950 هکتار در سال 1355 به 900 هکتار در سال 1379 (پیله ور و پوراحمد، 1383: 115))، کمبود شدید خدمات، تأسیسات، تجهیزات و امکانات شهری، تراکم زیاد مسکونی و به دنبال آن کاهش زیربنا که به ساخت و ساز غیرمجاز و آلونکنشینی در اراضی خارج از محدوده خدماتی شهر منجر شده، بالا بودن نرخ رشد جمعیت، بیکاری بالا، اشتغال کاذب، دستمزدهای پایین، فساد و بزهکاری و ... اشاره کرد. مناطقی با پایداری ضعیف در غرب شهر مشهد واقع شدهاند. این مناطق بویژه منطقه 10 (قاسمآباد) بر اثر رشد فیزیکی شدید شهر در سالهای گذشته به وجود آمدهاند. از مشخصههای بارز این مناطق، سرانه مسکونی بالا، مساکن بادوام و استاندارد، سرانه بالای فضای باز و وجود مراکز بزرگ آموزش عالی مانند دانشگاه آزاد، و در عین حال کمبود شدید فضاهای بهداشتی و درمانی، ورزشی، خدمات تجاری، زیرساختها و تأسیسات شهری و بالا بودن هزینه حمل و نقل است. (ابراهیمزاده و همکاران، 1388: ص 48)
4- نتیجهگیری
در یک تقسیــمبندی کلی 5 منطقه از 13 منطقه شهرداری مشهد (38.5 درصد) دارای سطح خیلی پایدار و نیز سطح پایدار از توسعه شهری میباشند. دیگر مناطق باقیمانده با سهمی معادل 61.5 درصد، در زمره مناطق پایدار متوسط، پایدار ضعیف و ناپایدار جای میگیرند. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که بخش عمدهای از مناطق شهری مشهد در وضعیت مناسب پایداری شهری قرار ندارند. آنچه که به عنوان نتیجهگیری از مباحث و محاسبات صورت گرفته میتوان بیان داشت آن است که، میان درآمد و شاخصهای توسعه پایدار شهری، با میانگین 86.3 درصد ضریب همبستگی بالایی وجود دارد. این بدین معنی است که روند پایداری یا ناپایداری درآمدهای شهرداری، بطور مستقیم بر شاخصهای توسعه پایدار شهری اثرگذار است. از سوی دیگر، مطالعات تحقیق نشان میدهد که ساختار درآمدی شهرداری مشهد طی 20 سال گذشته (1372 – 91)، از روندی کاملاً ناپایدار پیروی کرده است. زیرا سهم درآمدهای ناپایدار در این سالها معادل 75.07 درصد بوده و در مقابل درآمدهای پایدار 24.93 درصد سهم را به خود اختصاص دادهاند. یعنی درآمدهای ناپایدار بیش از 3 برابر درآمدهای پایدار بوده است. بنابراین با توجه به شاخص همبستگی که بدان اشاره شد انتظار میرود، به تناسب وجود ناپایداری در ساختار درآمدی شهر مشهد، توسعه شهری نیز حالتی ناپایدار داشته باشد که این امر نیز با اتکا به روشهای تحلیل عاملی و تاکسونومی اثبات شد. چرا محاسبات صورت گرفته مؤید آن است که بخش عمدهای از مناطق شهری مشهد (61.5 درصد)، به لحاظ شاخصهای توسعه پایدار شهری، در وضعیت مطلوبی بسر نمیبرند. بدین ترتیب در یک جمعبندی کلی میتوان ادعا کرد، ساختار ناپایدار درآمدهای شهرداری مشهد در بروز و تعمیق پدیده ناپایداری در روند توسعه شهری مشهد اثرگذار بوده است. از این رو، توجه به ایجاد پایداری در درآمدهای شهری امری است که به عنوان اقدامی مقدماتی و در عین حال بنیادی برای دستیابی به توسعه پایدار شهری و همچنین موفقیت دیگر سیاستگذاریهای شهری در مشهد و سایر شهرها، میباید وجهه همت و توجه مسئولان و مدیران شهری قرار گیرد.
منابع
مدیریت آمار و تحلیل اطلاعات شهرداری مشهد(1390)، آمارنامه شهرداری مشهد
ابراهیم زاده، عیسی و همکاران(1388)، تحلیل و سنجش سطوح توسعه برخورداری شهری موردشناسی: شهر مشهد، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 95
اکبری، نعمتاله، زاهدی کیوان، مهدی(1387)، کاربرد روشهای رتبهبنــدی و تصمیمگیری چند شاخصه، تهران، مؤسسه فرهنگی – اطلاعرسانی و مطبوعاتی، چاپ اول
اکبرپور و میرزاجانی(1389)، «تحلیل عملکرد شهرهای جدید در نظام شهری کشور»، مجله پــژوهش و بــرنامهریزی شهری، سال اول، شماره1، 155-185
پیرایی، خسرو و بهاره دادور(1390)، «تأثیر تورم بر رشد اقتصادی در ایران با تأکید بر نااطمینانی»، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، شماره اول
پیله ور، علی اصغر و احمد احمدپور(1383)، روند رشد و توسعه کلانشهرهای کشور مورد: مشهد، پژوهش های جغرافیایی، شماره 48
شرزهای، غلامعلی و محمدعلی(1380)، «مطالعه روشهای تأمین منابع مالی شهـرداریها (مطالعه موردی: ساختار مناطق مالی شهرداری شیراز)»، مجموعه مقالات همایش مدیریت فضای شهری.
شرزهای، غلامعلی و ماجد، وحید(1390)، تأمین مالی پایدار شهر: چگونگی تأمین مالی به منظور توسعه پایدار شهری
زبردست،اسفندیار(1385)،تعریف مجموعههای شهری وتعیین شاخصهای تبیین آن، وزارت مسکن و شهرسازی، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری.
صالحی، اسماعیل(1389)، «ضوابط و مقررات شهرسازی و منابع مالی شهرداریها، سومین همایش مالیه شهرداریها، مشکلات و راهکارها»، تهران، دانشگاه صنعتی شریف.
علیآبادی، جواد و جلال معصوم(1380)، «چالشهای مدیریت شهری در ایران»، مجله شهرداریها، انتشارات سازمان شهرداریهای کشور، سال سوم، شماره 35
قادری، جعفر(1385)، «ارزیابی نظام مالی و درآمدی شهرداریها در ایران»، فصلنامه بررسیهای اقتصادی، دورم سوم، شماره 3
قلیبگلو، محمدرضا(1387)، «تورم، نااطمینانی تورم و پراکندگی قیمتهای نسبی در ایران»، بانک مرکزی
معاونت توسعه و برنامهریزی سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور(1391)، بررسی تطبیقی منابع درآمدی برخی از شهرداری های کشورهای مختلف و مقایسه آن با شهرداری های ایران
گودرزی، مصطفی و همکاران(1391)، «بررسی تأثیرپذیری قیمت محصولات کشاورزی از نااطمینانی تورمی»، اقتصاد کشاورزی، جلد6، شماره 1
مرکز مطالعات و برنامهریزی شهرداری تهران(1386)، طرح جامع درآمد پایدار شهرداری تهران، مدیر طرح: بهروز هادی زنوز
معزی مقدم، حسین(1381)، شیوههای تأمین منابع درآمدی شهرداریها، معاونت برنامهریزی و توسعه، تهران: انتشارات سازمان شهرداریهای کشور
مومنی،منصور،1386،تحلیل های آماری با استفاده ازspss ،کتاب نو.
نجیبی، مرتضی(1388)، انواع ضریب همبستگی و محاسبه آنها، گروه دانش آماری.
نراقیان، محمد مهدی(1389)، ترکیب بهینه منابع درآمدی در حکومتهای محلی، مورد مطالعه: شهرداری تهران، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، پایاننامه کارشناس ارشد
نوابخش، مهرداد و ارجمند سیاهپوش، اسحق(1388)، مبانی توسعه پایدار شهری، تهران: جامعهشناسان.
هادی زنوز، بهروز(1388)، «مبانی نظری نظام درآمدی شهرداریها»، فصلنامه اقتصاد شهر، سال اول، شماره دوم
هادی زنوز، بهروز(1381)، اصلاح نظام درآمدی شهرداری تهران، شهرداری تهران
Baily, S(1999), local Government Economic: principels and Practice, Macmillan.
Phillis Y.A (2001), Sustainability: An Iii-Defined Concept and Its Assessment Using Fuzzy Logic, Journal Of Ecologacal, Vol 37, Pp435-456.
Gibson,J.Hildreath,R.J.Hwunderlich)1966(, Value of predictors of uncontrolled factors in response functions, University of new England.
Gordon, Roger(1983), An Optimal Tax Approach to Fisc Local federalism, Quarterly Journal of Economics.
Kara, T(1998), Local Taxing and Local Spending: International Comparisons, in R.Paddison.
Lu Y(2009), Ecological Footprint Dynamic Of Yunnan China, Journal Of Mountain Science, Vol 6, No 3, Pp 286-292.
Martin, peter(1997), Third Millennium Management, Bathos Press, University of South Australia
Mori K(2011), Review Of Sustainability Incidices and Indicators: Towards A New City Sustainability Index (CSI), Journal of Environmental Impact Assessment review, Pp1-13.
Roy W.Bahi and Jonnes F.Linn.(1998), The role of fiscal decentralization in economic growth, university of Maryland at college Park.
Oates, W.E(1999),” An essay on fiscal federalism”, Journal of Economic Literature, Vol 37
Slack, Enid(2009),” Guide to Municipal Finance, Nairobi”: Un-HABITA
Tibaijuka, Anna (2009),”Guide to municipal finance”, UN- HABITAT
[1] شکاف مالی(Financing Gap)، شکاف مالی نشان دهنده نوعی اختلاف و واگرایی میان نیازهای خدماتی جامعه شهرنشین و منابع مالی شهــرداریهاست.
[2]Chernyavsky & Vartapetov
[3]Ruhling
[4]Oates
[5] Externalities
[6] Merit good
[7] Public good
[8] باید توجه داشت، دولتهای محلی در تعیین پایه مالیاتی و نرخ مالیات، آزادی عمل مطلق ندارند. گاهی اوقات مصالح کلان اقتصادی و سیاسی نیز در تعیین این نرخ اثرگذار است.
[9] Market failure
[10] لازم به ذکر است، یکی از دلایل عمده استفاده از این شاخصها که بطور غیرمستقیم گویای شرایط توسعه پایدار شهری میباشند، فقدان و یا کمبود آمارهای مشخص در این حوزه است. بسیاری از آمارهای مرتبط با وضعیت توسعه پایدار در شهر مشهد تولید نشده و یا امکان دسترسی به آنها فراهم نیست.
[11]Sustainable Development
[12]Brundtland
[13]Earth Summit
[14]Rio
[15] Ecological Footprint
[16] Pressure-State-Response
[17]Parameter Of Sustainability
[18]Environmental Sustainability Index
[19]Sustainable Society Index
[20] متغیرهای بکار گرفته شده در تحلیل مربوط به سالهای 1388 و 1390 میباشند.،
[21] لازم به ذکر است، یکی از مهمترین محدودیتها جهت استفاده از روش تحلیل عاملی جهت سنجش توسعه پایدار شهری، فقدان برخی آمارها در سطح مناطق 13گانه شهرداری است. چرا که بهرهگیری از این روش، نیازمند وجود اطلاعات و آمار در سطح مناطق شهرداری بوده اما اغلب این آمارها تولید نشده است. به همین سبب، تا حد امکان از آمارهای موجود بهره گرفته شده است.
[22] یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی سطح فعالیتهای اقتصادی مناطق شهری، میزان خطوط حمل و نقل و دسترسیهای درون شهری است. از این رو، در مناطقی که سهم خطوط حمل و نقل بیشتر باشد، فعالیتهای اقتصادی بیشتری در جریان است.
[23] در مناطق شهری پرجمعیتتر، میزان فعالیتهای اقتصادی بیشتر است.
[24] هر چه میزان هزینه نظافت و میزان تولید زباله بیشتر باشد، مغایر با مفاهیم اساسی توسعه پایدار شهری خواهد بود. از این رو، به دلیل همسویی متغیرها با یکدیگر، از معکوس این دو متغیر استفاده کردهایم.