نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
دانشگاه امام حسین
چکیده
کلیدواژهها
چکیده
ایران یکی از زلزلهخیزترین کشورهای دنیا است و شهرهای آن در رابطه با این مخاطره طبیعی آسیبهای فراوان دیدهاند.کلانشهر تهران به عنوان کلانشهر اول کشور نه تنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه با توجه به وجود گسلهای متعدد، بافتهای فرسوده، تراکم سازهای، جمعیت متراکم، عدم رعایت استانداردها، توسعه فیزیکی نامناسب با خطر جدی مواجه است. روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی، با استفاده از مطالعات کتابخانهای(اسناد، نقشههای زمینشناسی و توپوگرافی و تصاویر ماهوارهای Google Earth) است، در این پژوهش با استفاده از مدل ترکیبیAHP-FUZZY و با بکارگیری نرم افزارهای Arc GIS و Expert Choice به پهنهبندی خطر زلزله و تأثیر آن در امنیت شهری منطقه یک شهر تهران پرداخته شده است. نقشه پهنهبندی خطر زلزله نشان میدهد، بیشتر مساحت و گستره آن، جزء پهنههای خطرناک وقوع زلزله محسوب میشوند. مناطق دارای خطر کم و خیلی کم که 23 درصد محدوده مورد مطالعه را در بر میگیرد، بیشتر منطبق بر محدوده شهری نواحی الهیه، قیطریه، ولنجک، زعفرانیه و باغستان که بهصورت پراکنده در بعضی قسمتهای منطقه یک میباشند. مناطق دارای خطر خیلی زیاد و زیاد که در حدود 50 درصد مساحت منطقه یک را در بر میگیرند. میتوان گفت که بیشترین پهنههای خطر در امتداد گسلها قرار میگیرند و مناطق کم دوام و فرسوده شهر، بیشتر در پهنههای با خطر زیاد و متوسط قرارگرفتهاند، که این خود میتواند منجر به سلب امنیت و افزایش خسارات و تلفات ناشی از زلزله گردد. به طور کلی منطقه یک کلان شهر تهران به شدت در خطر زلزلهخیزی قرار دارد و نیازمند توجه اساسی برای کاهش خسارات و تلفات ناشی از زلزله است و هر چه زودتر و بیشتر نیازمند بررسی و فکر چاره است.
واژههای کلیدی: ارزیابی، خطر زلزله، مدل ترکیبی AHP-FUZZY، امنیت، منطقه یک
1- مقدمه
1-1- بیان مسأله
زلزله یکی از فرآیندهای ژئومورفیک درونی است که آثار تخریبی زیادی دارد و برخی از شهرهای کشور ما را نیز تهدید میکند و بیتوجهی به آن در مکانگزینی شهرها، و عدم رعایت نکات فنی و ایمنی در ساخت تأسیسات و ساختمانها میتواند اثرات زیانباری را به دنبال داشته باشد(نگارش،1382: 139).اصولاً زلزلهها در سطح زمین آثار ژئومورفولوژیکی فراوانی نظیر ایجاد گسلها، جابجایی افقی و عمودی، ایجاد شکافهایی به ابعاد مختلف، تحریک و تشدید حرکت مواد بر روی دامنه، انسداد و تغییر مسیر رودها، باز و بسته شدن چشمهها، وقوع تسونامی، ... به وجود میآورند. بنابراین زلزله به طور مستقیم و غیرمستقیم موجب ناپایداری محیط میشود که در مکان گزینی شهرها باید به آن توجه فراوان کرد(زمردیان،1378: 39-42). کلانشهرهای امروزی، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد همواره در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند. این مخاطرات که آسیبهای جانی و مالی فراوانی را با خود به همراه دارند، نیازمند پیشگیریها و اقدامات فوری میباشند .بر مبنای برنامه استراتژیک بین المللی کاهش بلایای سازمان ملل متحد[1]، کلیه مخاطرات دو منشأ متفاوت دارند؛ الف: مخاطرات طبیعی ب: مخاطرات ناشی از فناوری یا مخاطرات ناشی از فعالیت انسان(ساسان پور و موسیوند، 1389) به نقل از) به نقل از(موس و پاترانکول[2]، 2006: 396). این موضوع در کشور ایران به دلیل قرارگیری در کمربند گسل آلپ- هیمالیا از اهمیت خاصی برخوردار است. از دیدگاه زمین ساخت جهانی، منطقهی مورد مطالعه روی کمربند زلزله خیز آلپ ـ هیمالیا واقع شدهاست، که حدود 15 درصد زلزلههای بهوقوع پیوسته در جهان مربوط به آن است(قدیری،1382: 2). از ویژگیهای خاص منطقه مورد مطالعه وجود اختلاف ارتفاع بیش از 500 متر، شیب زیاد و گسلههای مهم شرقی - غربی است. گسلهای اصلی و لرزهزا با درازای بیش از 10 کیلومتر در این منطقه، رسوبهای آبرفتی A, B, Cرا بریدهاند. سن جوان و درازای زیاد این گسلهها، آنها را در دستهی گسلهای لرزهزا و خطرناک گسترهی تهران قرارداده است (بربریان و همکاران،1371: 35). با توجه به حضور کاربریهای فرامنطقهای و فراشهری به ویژه کاربریهای دیپلماتیک و گردشگری در منطقه یک کلانشهر تهران، این منطقه از اهمیت بسیار بالایی در سطح تهران و کشور برخوردار است، بنابراین نیازمند شناسایی مناطق و پهنههای خطر زلزله در جهت آمادگی برای مواجه با رخداد زلزله و جلوگیری از سلب آسایش شهروندان و امنیت شهری است، که این مورد مهمترین هدف تحقیق حاضر است.
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق
در این ارتباط از آنجا که برخی از شهرهای ایران از جمله تهران بر روی خط گسل و یا در حاشیه گسل شکل گرفتهاند و حرکتهای افقی یا عمودی گسلها منجر به بروز زلزله در این گونه شهرها یا نواحی پیرامون آنها میشود، از اینرو ضرورت پرداختن به میزان تأثیر گسلها بر شهرهای کشور و راهکارهایی جهت کاهش خسارتهای وارده به خوبی احساس میگردد، تا اولاً چگونگی قرارگیری گسلها شناخته شود و در رعایت حریم آنها دقت بیشتری شود و ثانیاً با رعایت عوامل انسان ساخت، اصول و ضوابط شهرسازی، مکان گزینی کاربری اراضیهای شهرها بر روی محدوده گسلها با معیارهای علمی در دستور کار برنامه ریزان ومدیران شهری قرار گیرد. در این میان کلانشهر تهران، به ویژه منطقه یک آن نیز از این قائده مستثنی ناست و در معرض خطر شدید زلزله قرار دارد و بستر تهران با ضخامت بیش از 500 متر از نهشتههای کواترنر، گسلهای عمیق، نشست و رانش زمین و سیستم زهکشی نامنظم، مستعد تخریب ناشی از وقوع زمینلرزه است (جعفری،1381:28). بر همین اساس در منطقه مورد مطالعه یک گسل اصلی با نام شمال تهران به طول 90 کیلومتر و دو گسل فرعی که هر یک در حدود 30 کیلومتر طول دارند وجود دارد(مرکز مطالعات زلزله و زیستمحیطی تهران بزرگ،1380: 59). زمانی این موضوع اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم در صورت بروز زلزله، تهران به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود مانند تمرکز شدید ساختمانی، کمبود فضاهای باز، عدم رعایت استانداردهای لازم در اکثریت سازهها، جمعیت زیاد، عدم رعایت سرانه کاربریها و ...، با مشکلات عدیده و متفاوتی نسبت به سایر شهرها مواجه است(زنگی آبادی و تبریزی ، 1385: 116). همچنین برپایه مطالعات و تحقیق صورت گرفته توسط جایکا، میزان تلفات جانی و خسارات مالی احتمالی ناشی از زلزله تهران بسیار فراتر از آنچه در شهرهای مشابه در کشورهای پیشرفته و در عین حال لرزهخیز از جمله ژاپن است و تبعات منفی ناشی از رویداد یک زلزله بزرگ به ویژه در مناطق شهری به قدری است که میتواند زمینه ساز تغییر و تحولات عمیق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گردد. توجه به این نکته ضروری است که از بروز زلزله نمی توان جلوگیری کرد، اما میتوان میزان تلفات و خسارات آن را کاهش داد، حذف فاجعه غیر ممکن است، اما کاستن صدمات ناشی از آن ممکن است (لیوس[3]،1981، 33). یکی از عمدهترین عوامل در کاهش خطر زلزله وجود آمادگی قبلی جامعه برای برخورد با پدیده زلزله است، این آمادگی برای برخورد با سانحه عبارت است از داشتن برنامه مشخص قبلی و برنامه ریزی(کیتس و پیجاوکا[4]،1997:271). با این وجود، بر اساس بررسی و شناخت ویژگیهای محدوده منطقه یک و پهنه بندی خطر زلزله میتوان تا حدودی اشتباهات گذشته و بی توجهیهایی که تا کنون صورت گرفته است را کاهش داد و آن را مدیریت کرد.
1-3- هدف تحقیق
مهمترین هدف تحقیق، شناسایی محدودهها و بخشهای دارای خطر زلزله در منطقه یک کلانشهر تهران و تأثیر آن در امنیت شهری است. همچنین این تحقیق به دنبال نشان دادن قابلیتهای نرم افزارGIS و مدلترکیبیAHP-FUZZY در ارزیابی و شناسایی پهنههای خطر زلزله در مناطق شهری است. از جمله اهداف دیگر، ارائه پیشنهادها و راهبردهای مناسب در مورد خطر زلزله در جهت آمادگی و کاهش خسارت احتمالی آن است.
1-4- پیشینه تحقیق
-وانو و دیگران[5] (2002) به منظور منطقهبندی نواحی لغزشی زلزله، سیستم فازی را برای شمال شرقی فلات تبت به کار بردهاند. پوکورادی[6]نیز در همین سال با انتشار مقالهای تحت عنوان ارزیابی خطر بر مبنای منطق فازی، نشان داد که یکی از راههای قابل اطمینان جهت ارزیابی خطر زلزله استفاده از منطق فازی است. تانگ و ون[7] (2009) در تحقیقی سیستم هوش مصنوعی برای ارزیابی خطر زلزله در شهر دیانگ در کشور چین را مبنی بر توسعه GISو شبکه مصنوعی مورد استفاده قرار دادند. زنگی آبادی و تبریزی(1385) به بررسی زلزلة تهران و ارزیابی فضایی آسیبپذیری مناطق شهری با استفاده از GIS و SPSS به تحلیل و سطح بندی آماری مناطق شهری تهران با تأکید بر مقاومت مصالح و آسیب پذیری سازهای در مقابل زلزله پرداختهاند. نگارش(1378)در مقالهای سعی بر آن داشته است که علت زلزلهخیزی فلات ایران و اثرات منفی فعالیت گسلها روی برخی از شهرها به صورت نمونه بررسی و خطرات آنها یادآوری نماید .حاتمی نژاد(1388) با استفاده از روش تحلیلی و ارزیابی آسیب پذیری لرزهای و با بهره گیری از AHPو GIS آسیب پذیری منطقه 10 شهر تهران را بررسی نموده و برای این کار از شاخصهای: نوع مصالح، عمرسازه، تراکم جمعیت و شبکه ارتباطی استفاده نموده است. منزوی و همکاران(1389) در مقالهای به آسیب پذیری بافتهای فرسوده بخش مرکزی شهر تهران در برابر زلزله(مورد: منطقه 12)پرداختهاند. زیاری و داراب خانی(1389)، به بررسی آسیب پذیری بافتهای شهری در برابر زلزله (مورد مطالعه: منطقه 11 شهرداری تهران)پرداخته اند. امینی و همکاران(1390) به ارزیابی مدل رادیوس در تخمین خسارات ناشی از زلزله در محیط GIS (مطالعه موردی، در منطقه یک شهرداری تهران) با توجه به سه گسل شمال تهران، مشا و ری، برای تخیمن خسارات ناشی از زلزله احتمالی در منطقه مورد مطالعه پرداختهاند. فرج زادهاصل و همکاران(1391) به ارزیابی آسیبپذیری مساکن شهری در برابر زلزله با استفاده از مدل TOPSIS Fuzzy و نرمافزارهای مبتنی بر رویکرد سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداختهاند و نتایج حاصله حاکی از آسیب پذیر بودن منطقه9 شهرداری تهران در برابر زلزله و کارایی مدل مذکور در ارزیابی آسیبپذیری منطقه مورد مطالعه است. بوستان و همکاران(1391) به بررسی و پهنه بندی زمین لرزه ای گستره تهران و نواحی مجاور با استفاده از مجموعههای فازی پرداخته اند. شماعی و همکاران(1391) به بررسی و سنجش عوامل آسیب رسان در منطقه یک شهر تهران با استفاده از GIS پرداختهاند. نتایج تحقیق آنها نشاندهنده این است که مهمترین عوامل تشدیدکننده آسیبها در منطقه یک به ترتیب اولویت؛ فاصله از گسلها، شیب زمین، همجواری با کاربریهای ناسازگار، عمربنا، تراکم زیاد جمعیت، عدم دسترسی به فضاهای باز شهری و مساحت نامناسب قطعات زمین کاربریها است. همچنین آسیبپذیرترین نواحی در منطقه یک را نواحی هشت، شش، ده و چهار است. همچنین مقالات زیادی در باره پهنهبندی خطر زلزله در شهرها با استفاده از مدلهای مختلف در خارج و داخل انجام گرفته است.
1-5- روش تحقیق
رویکرد انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی، با استفاده از مطالعات کتابخانهای(اسناد، نقشههای زمین شناسی و توپوگرافی و تصاویر ماهوارهای Google Earth، از طریق مدلترکیبیAHP-FUZZY و با بکارگیری نرم افزارهای Arc GIS و Expert Choice بوده است که در نهایت به پهنهبندی خطر زلزله، در منطقه یک شهر تهران انجامیده است. برای انجام این پژوهش پس از شناسایی معیارهای موثر در رخداد زلزله و ایجاد آسیبپذیری، اقدام به انجام مقایسات زوجی با استفاده از نرم افزار Expert Choice گردید. سپس به آماده سازی و مقیاس سازی و رستری کردن لایهها و معیارها جهت فازیسازی آنها با استفاده از توابع فازی اقدام شده است. از میان این معیارها، زمینشناسی(لیتولوژی)، ناپایداری مصالح(بافتهای فرسوده و کم دوام شهری) و کاربری اراضی، چون بهصورت برداری(وکتوری) هستنند، در جدول اعداد توصیفی فیلدی تحت عنوان وزن فازی درست کرده و طبق آن رستری شدهاند. معیارهایی همچون فاصله از گسلها، فاصله از جاده و راههای ارتباطی، فاصله از مناطق پر تراکم جمعیت و فاصله از مراکز خدمات شهری با استفاده از دستور (Euclidean Distance) به لایه رستری تبدیل شد. در ادامه فرآیند فازی سازی هر کدام از لایهها به صورت واضح تشریح شده است. در این پژوهش پس به دست آوردن وزن لایهها در نرمافزار Expert Choice و فازی سازی آنها، با استفاده از دستورspatial analyze و با استفاده ازraster calculator نتایج را محاسبه وسپس class Re گردیده است، در نهایت این لایه را به پنج طبقه تقسیم شده و به این ترتیب نقشه پهنه بندی خطر زلزله به دست آمده است.
1-6-معرفی متغیرها و شاخصها
متغیرها و شاخصهای به کار گرفته شده جهت ارزیابی و پهنه بندی خطر زلزله در منطقه یک کلان شهر تهران شامل، کاربریاراضی، فاصله از مراکز خدمات شهری، زمینشناسی(لیتولوژی)، فاصله از گسلها، فاصله از جاده، ناپایداری مصالح و فاصله از مناطق پر تراکم جمعیت است.
1-7- محدوده مورد مطالعه
شهر تهران در ۵۱ درجه و ۶ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۸ دقیقه طول شرقی و ۳۵ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۵۱ دقیقه عرض شمالی قرار گرفتهاست و ارتفاع آن از سطح آبهای آزاد بین ۱۸۰۰ متر در شمال تا ۱۲۰۰ متر در مرکز و ۱۰۵۰ متر در جنوب متغیّر است. تهران در بین دو وادی کوه و کویر و در دامنههای جنوبی رشته کوه البرز گسترده شدهاست. از جنوب به کوههای ری و بیبیشهربانو و دشتهای هموار شهریار و ورامین و از شمال توسط کوهستان محصور شدهاست(موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، ۱۳۸۷). منطقه یک شهرداری تهران، شمالیترین منطقه تهران به شمار میرود به طوری که مرز شمالی آن بر مرز شمال تهران (خطوط ارتفاعی 1800 متر) منطبق است. این منطقه از غرب توسط رود- دره درکه با منطقه 2، از جنوب توسط بزرگراه چمران، مدرس و صدر با منطقه 3 و از جنوب شرقی توسط بزرگراه ازگل با منطقه 4 شهرداری تهران هم مرز است. کاربری عمده در منطقه یک مسکونی است و حضور کاربریهای فرامنطقه ای و فراشهری به ویژه کاربریهای دیپلماتیک و گردشگری در منطقه از اهمیت برخوردار است و جمعیت آن همواره در حال افزایش است(مهندسین مشاور بافت شهر،1384:2). این منطقه دارای10 ناحیه و26 محلهی شهری است. مساحت منطقه بدون احتساب حریم47 کیلومترمربع و با احتساب حریم منطقه، حدود 210 کیلومترمربع است شکل(1). جمعیت آن براساس سرشماری سال 1385 و 1390 به ترتیب حدود380و440هزار نفر گزارش شده است(وبگاه مرکز آمار ایران). این منطقه از عوارض طبیعی چون رود-دره، تپه و کوههایی برخوردار است که از جهات گوناگون اسباب عدم توسعه و امنیت و یا در مواردی توسعه را فراهم آورده است.
شکل1: نقشه محدوده مورد مطالعه(نگارندگان)
2- مبانی نظری تحقیق
شاید بتوان زلزله را به عنوان غم انگیز و مخوفترین مخاطره طبیعی قلمداد کرد؛ به ویـژه ایـن کـه تعـداد زیـادی از کشورهای جهان سوم در معرض آن قرار دارند. وجود شکستها وگسلها در بلوکهای قاره ای از جمله عـواملی هستند که در امتداد آنها انرژیهای درون ساخت آزاد میشود و به همین خاطر در مجاورت آنهـا معمـولاً زمـین لـرزههای شدیدی صورت میگیرد(رامشت، 1375، 42). زلزله چه به لحاظ روانی و چه به لحاظ مالی به دلیل سرعت وقوع و حجم تخریب، آثار ویرانگری را به همراه داشته و در صدر بلایای طبیعی قرار دارد .بحران ناشی از لرزش زمین وقتی بسیار حاد می شود که؛ درجة لرزش در مقیاس ریشتر بالا باشد؛ مدت زمان لرزش طولانی باشد؛ مجتمعهای زیستی به کانون لرزش نزدیک باشد؛ سازههای ساخته شده از استحکام کافی برخوردار نباشند؛ در مجتمع زیستی محل وقوع زلزله، جمعیت و امکانات بیشتری مستقر باشد؛ بستر طبیعی مجتمعهای زیستی از جنس مناسب و مقاوم نباشند؛ زمان وقوع زلزله زمان مناسب نباشد(مانند شب هنگام) و سایر عوامل.
در ادامه، توضیح مفاهیم و مدلهای مورد استفاده در تحقیق ارائه میگردد:
2-1- زمینلرزه: عبارت است از لرزش زمین در اثر آزادسازی سریع انرژی که اغلب موارد در اثر لغزش در امتداد یک گسل در پوسته زمین اتفاق میافتد. انرژی آزاد شده از محل آزاد شدن آن که کانون نامیده میشود، بهصورت امواج در همه جهتها منتشر میشود. آثار سطحی زمینلرزه ممکن است به صورت صدمه به سازهها، گسلش وحرکت پوسته، نشست زمین و آبگونگی، گسیختگی دامنهها درخشکی و دریا و سرانجام ایجاد امواج در محیطهای آبی باشد. خطرات ناشی از زمینلرزه به عوامل زیر بستگی دارد(معماریان ،1387، 495و496):
1) بزرگی، فرکانس و مدت زمین لرزه 2) شرایط زمین شناسی منطقه 3)وضعیت سازههای منطقه 4) نزدیکی با نواحی پرجمعیت .
2-2- امنیت: تعریف فرهنگهای لغات از «امنیت»، عبارت است از: در معرض خطر نبودن یا از خطر محافظت شدن. «امنیت» همچنین عبارت است از: رهایی از تردید، آزادی از اضطراب و بیمناکی، و داشتن اعتماد و اطمینان موجّه و مستند. امنیت خواه فردی، ملّی یا بین المللی، در زمره مسائلی است که انسان با آن مواجه است. امنیت به صورت وسیع، در مفهومی به کار گرفته شده است که به صلح، آزادی، اعتماد، سلامتی و دیگر شرایطی اشاره میکند که فرد و یا گروهی از مردم احساس آزادی از نگرانی، ترس، خطر یا تهدیدات ناشی از داخل یا خارج داشته باشند(ربیعی،1383، 44). فرهنگ معین، امنیت را یک مصدر جعلی یا صناعی میداند که حاوی معانی همچون ایمن شدن، در امان بودن، و بی بیمی است (معین، 1360، 354). امنیت مقولهای چندوجهی است. لذا از منظر توسعه پایدار شهری، همهی عوامل مذکور باهم موجب ناپایداری امنیت در شهر میشوند«توسعه پایدار شهری» در چارچوب «امنیت پایدار شهری» برآیند و حاصل جمع پایداری در همه شاخصهای محیطی، اقتصادی و اجتماعی است(رهنمایی و پور موسوی، 1384، 185).
2-3- مدل فازی[8]: واژه فازی در فرهنگ لغت آکسفورد به صورت(مبهم گنگ نادقیق گیج مغشوش درهم و نامشخص) تعریف شده است. تئوری مجموعههای فازی و منطق فازی به عنوان نظریهای ریاضی برای مدلسازی و صورتبندی ریاضی ابهام و عدم دقت موجود در فرآیندهای شناختی انسانی ابزارهای بسیار کارآمد و مفیدی برای این منظور به شمار میرود(لوتسما[9]،2005، 66). این تئوری را اولین بار پرفسور لطفی زاده در رسالهای به نام (مجموعههای فازی - اطلاعات و کنترل) در سال 1965 معرفی نمود. در تئوری کلاسیک مجموعهها، یک عنصر، یا عضو مجموعه است یا نیست. در حقیقت عضویت عناصر از یک الگوی صفر و یک تبعیت میکند. اما تئوری مجموعههای فازی این مفهوم را بسط میدهد و عضویت درجهبندی شده را مطرح میکند. به این ترتیب که یک عنصر میتواند تا درجاتی، و نه کاملاً، عضو یک مجموعه باشد. در مدلسازی از عملگرهای AND، OR، Product ، Sum و Gamma استفاده میشود.
2-4- فرآیند تحلیلسلسلهمراتبی[10]: فرآیند تحلیلسلسلهمراتبی(AHP) یکی از جامعترین سیستمهای طراحیشده برای تصمیمگیری چندگانه است. چرا که این فن امکان فرموله کردن مسأله را به صورت سلسله مراتبی فراهم میکند و همچنین امکان در نظر گرفتن معیارهای مختلف کمی و کیفی را در مسأله دارد. این فرآیند گزینههای مختلف را در تصمیمگیری دخالت داده و امکان تحلیل حساسیت روی معیارها و زیر معیارها را دارد. علاوه بر این بر مبنای مقایسه زوجی بنا نهاده شده، که قضاوت و محاسبات را تسهیل مینماید. همچنین میزان سازگاری و ناسازگاری تصمیم را نشان میدهد که از مزایای ممتاز این فن در تصمیمگیری چند معیاره است. مدلسازی(AHP) در سه مرحلهی؛ ساختن سلسلهمراتب، تنظیم و برقراری ترجیحات از طریق مقایسات زوجی و محاسبه اوزان انجام میشود (قدسی پور، 1385، 5). فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی یکی از روشهای ارزیابی و تحلیل تصمیمگیری چندمعیاری است که کاربرد وسیعی در علوم زمین و برنامهریزی فضا و محیط دارد. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در دههی 70 میلادی به وسیله ساتی[11] ابداع شد(ساتی، 1980، 1- 20 ) و بعدها به وسیله سایر محققین در ارزیابیها و برنامهریزیها مورد استفاده قرار گرفت (کرم و محمدی،1388، 60).
3- تحلیل یافتهها
3-1- پهنهبندی خطر زلزله در منطقه یک کلان شهر تهران
شناخت شرایط طبیعی بسترهای شهری، ازجمله زمین شناسی، ژئومورفولوژی، اقلیمی و زیست محیطی، ضرورت مدیریت شهری است. وجود پرشمار گسلهها، به ویژه در زمینهای آبرفتی، همچنین گسترش بی رویهی شهرهای بزرگ و ایجاد سازههای سنگین، ناپایداری بسترهای شهری را تشدید میکند و تغییراتی در سامانهی طبیعی محیط ایجاد کرده و مورفوژنژ شهری را دچار تحول خواهد کرد(روستایی، 1390:28). شهر تهران در دامنهی جنوبی البرز مرکزی و روی لایههای آبرفتی، گسترش یافته است. بستر تهران با ضخامت بیش از 500 متر از نهشتههای کواترنر، گسلهای عمیق، نشست و رانش زمین و سیستم زهکشی نامنظم، مستعد تخریب ناشی از وقوع زمینلرزه است(جعفری،1381:28). افزایش جمعیت و گسترش تأسیسات انسانی، مطالعهی دقیق پتانسیل تخریب را ضروری میکند(قهرودیتالی و همکاران،1391:58) .برای بررسی و مطالعه دقیقتر و ارزیابی خطر زلزله در منطقه یک کلانشهر تهران، از ترکیب دو مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و منطق فازی استفاده شده است. مراحل این دو مدل به شرح زیر است: 1ـ تعیین معیارها و شاخصهای پهنهبندی خطر زلزله در منطقه یک کلان شهر تهران ؛2ـ ارزشدهی به معیارها و لایهها؛3ـ ساخت لایههای اطلاعاتی برای معیارها و لایهها ؛4ـ بهینه سازی (استاندارد سازی یا فازی سازی) لایههای اطلاعاتی بر اساس منطق فازی؛5ـ اعمال وزن نهایی به معیارها و ترکیب با لایههای فازی شده؛6ـ پهنهبندی نهایی خطر زلزله در منطقه یک کلان شهر تهران. براساس مطالعات و پژوهشهای صورت گرفته در مورد خطر زلزله ، عوامل بسیاری در آن دخیلاند. بر این اساس و با توجه ویژگیهای منطقه یک شهرداری تهران مهمترین عواملی که در بروز و آسیبرسانی زلزله در این منطقه تأثیردارند شامل؛کاربریاراضی، فاصله از مراکز خدمات شهری، زمین شناسی(لیتولوژی)، فاصله از گسلها، فاصله از جاده و راههای ارتباطی، ناپایداری مصالح(دوام) و فاصله از مناطق پر تراکم جمعیت میباشند. با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) با استفاده از مقایسههای زوجی و تحلیل آن به کمک نرم افزار Expert Choice (انتخاب خبره) وزن نهایی هر یک از اجزای عناصر موثر در پهنهبندی خطر زلزله در منطقه یک شهرتهران بهدست آورده شد که در شکل(2) و جدول(1) نشان داده شده است. در ابتدا لایهها و دادههای وکتوری هم مقیاس شدند و سپس به رستر تبدیل شدهاند، فازی سازی لایههای پهنهبندی خطر زلزله، با استفاده از نرم افزار Arc GIS10 و از مسیر زیر در محیط این نرم افزار انجام شده است:
Arc Map >Spatial analyst tools > overlay > fuzzy membership> linear
شکل2: وزن نهایی به دست آمده برای شاخصهای پهنه بندی مخاطرات زلزله در منطقه یک شهر تهران(نگارندگان)
جدول1:مقایسات زوجی برای شاخصهای پهنهبندی خطرزمین لرزه در منطقه یک کلانشهر تهران
3-2- فازی سازی معیارها و لایهها
1)فازیسازی لایه کاربری اراضی: برای فازی سازی لایه کاربری اراضی، بر اساس نظر کارشناسی و اهمیت هر کدام از کاربریها در وقوع خطر زلزله، کاربری اراضی منطقه یک کلانشهر تهران امتیاز بندی شده است. بنابراین به مناطق شهری بیشترین امتیاز داده شده است و به کاربریهای باغ و پوشش گیاهی کم و متوسط کمترین امتیاز داده شده است. نوع تابع برای فازی سازی آن خطی افزایشی است، اطلاعات و نقشه فازی آن در شکل(3) آمده است.2)فازی سازی لایه ناپایداری مصالح(دوام): از آنجایی که وجود کاربری و مناطق کم دوام و فرسوده در موقع بروز زلزله آسیبپذیری بیشتری دارند، برای شناسایی مناطق پر خطر به این مناطق بیشترین امتیاز برای فازی سازی داده شده است. نوع تابع برای فازی سازی آن خطی افزایشی است، اطلاعات و نقشه فازی آن در شکل(4)آمده است. طبق آن به دلیل وجود بافتهای فرسوده و کم دوام در بیشتر محلات منطقه یک، میزان آسیب پذیری ناشی از وقوع زلزله خیلی زیاد است. 3)فازی سازی لایه فاصله از گسل: با توجه به اینکه حرکات و جابهجایی گسلها موجب بروز زلزله میگردند و به دلیل وجود گسلهای اصلی و فرعی متعدد در منطقه یک، هر چه به حریم گسلها نزدیکتر شویم، خطر زلزله بیشتر و بنابراین بیشترین امتیاز داده شده است. نوع تابع برای فازی سازی آن خطی افزایشی است، اطلاعات و نقشه فازی آن در شکل(5)آمده است. به دلیل وجود گسلهای متعدد در منطقه یک، میزان آسیب پذیری ناشی از وقوع زلزله خیلی زیاد است.
4)فازی سازی لایه فاصله ازجاده: جاده و خطوط ارتباطی شریانهای حیاتی شهرها میباشند و اهمیت آنها در امداد رسانی در موقع بروز مخاطرات و به ویژه زلزله نمود شایانی مییابد. به همین دلیل هر چه دسترسی به جادههای اصلی کمتر باشد، میزان تلفات بیشتر شده، چرا که امکان امداد رسانی به این مناطق محدود میگردد و بنابراین این مناطق جزء پهنهی پر خطر محسوب میشوند و برای شناسایی مناطق خطر زلزله در اولویت قرار میگیرند، بنابراین بیشترین امتیاز به آنها داده شده است. نوع تابع برای فازی سازی آن خطی افزایشی است. طبق اطلاعات و نقشه فازی آن در شکل(6)آمده است، محلات ازگل و سوهانک به دلیل دوری از جاده و خطوط ارتباطی بیشتر در معرض آسیب پذیری و امداد رسانی کمتر در صورت بروز زلزله هستند.
5)فازیسازی لایه خدمات ایمن شهری(مراکز درمانی و امدادی،آتشنشانی، پارکها و فضاهای باز): از آنجایی که دسترسی به خدمات ایمن شهری در مواقع بروز مخاطرات طبیعی و به ویژه زلزله میتواند در کاهش خسارات و کمکرسانی به آسیب دیدگان نقش اساسی داشته باشد. بنابراین هر چه فاصله از اینگونه خدمات شهری بیشتر باشد، میتواند منجر به خطرپذیری بیشتر گردد و اینگونه مناطق جزء مناطق پر خطر زلزله باشند. بنابراین بیشترین امتیاز به آنها داده شده است. نوع تابع برای فازی سازی آن خطی افزایشی است، که اطلاعات و نقشه فازی آن در شکل(7)آمده است. طبق نقشه فازی سازی لایه خدمات ایمن شهری، محلات ازگل و سوهانک به دلیل دوری و یا محدودیت ناشی از نبود مراکز درمانی و امدادی، آتشنشانی، پارکها و فضاهای باز کمتر، بیشتر در معرض آسیب پذیری و امداد رسانی کمتر در صورت بروز زلزله میباشند.
6)فازیسازی لایه زمین شناسی : از جمله عوامل مهم در زمینه بروز خطر زلزله، ویژگیها، نوع سازندها، ضخامت لایهها و جنس لایههای زمینشناسی میباشند. به دلیل گسترش شهر در منطقه یک بر روی سازندهای کم ضخامت و کواترنری(پادگانهها، مخروطافکنه و سازند هزاردره) میتوان گفت خطرپذیری زلزله را بیشترمیکند. بنابراین بیشترین امتیاز به آنها داده شده است. نوع تابع برای فازی سازی آن خطی افزایشی است، اطلاعات و نقشه فازی آن در شکل(8)آمده است. با توجه به نقشه فازی لایه زمینشناسی، به دلیل گسترش شهر در منطقه یک بر روی سازندهای کم ضخامت و کواترنری، تقریباً کل پهنه منطقه یک از نظر زمین شناسی و لیتولوژی در معرض آسیب پذیری و سلب امنیت و توسعه در صورت بروز زلزله میباشند. 7)فازیسازی لایه فاصله از مناطق پرتراکم جمعیت: با توجه به این موضوع که هر چه تراکم جمعیت بیشتر باشد در مواقع رخداد زلزله، خسارت و میزان تلفات بیشتر میگردد، بنابراین مناطقی را که بیشترین تراکم را داشتهاند، بنابراین بیشترین امتیاز به آنها داده شده است. نوع تابع برای فازی سازی آن خطی افزایشی است، که اطلاعات و نقشه فازی آن در شکل(9)آمده است. با توجه به نقشه فازی لایه فاصله از مناطق پرتراکم جمعیت بیشترین تراکم جمعیت در محلات ازگل، نوبنیاد، نیاوران و سعدآباد است که بیشتر در معرض آسیب پذیری و سلب امنیت و توسعه در صورت بروز زلزله میباشند.
شکل3: نقشه فازی سازی لایه کاربری اراضی(نگارندگان)
شکل4: نقشه فازی سازی لایه ناپایداری مصالح(دوام) (نگارندگان)
شکل5: نقشه فازی سازی لایه فاصله ازجاده
شکل6: نقشه فازی سازی لایه فاصله از گسل
شکل7: نقشه فازی سازی لایه خدمات ایمن شهری
شکل8: نقشه فازی سازی لایه زمینشناسی
شکل9: نقشه فازی سازی لایه فاصله از مناطق پرتراکم جمعیت(نگارندگان)
3-3- پهنهبندی خطر زلزله و تحلیل آن
در این پژوهش پس به دست آوردن وزن لایهها در نرمافزار Expert Choice و فازی سازی آنها، با استفاده از دستورspatial analyze و با استفاده ازraster calculator نتایج را محاسبه و سپس class Reشد، در نهایت این لایه را به پنج طبقه خطر تقسیم گردید و به این ترتیب نقشه پهنه بندی خطر سیل به دست آمده است.
("geology" * 0.225) + ("distance of urban service centers" * 0.106) + ("land use" * 0.063) + ("distance of population density" * 0.147) + ("distance of road" * 0.082) + ("distance of fault" * 0.330) + ("distance of impermanent stuff" * 0.048)
همانگونه که در جدول(2) و شکل (10) آمده است، نقشه پهنهبندی خطر زلزله را نشان میدهد بیشتر مساحت و گستره آن، جزء پهنههای خطرناک وقوع زلزله محسوب میشوند. مناطق دارای خطر کم و خیلی کم که 23 درصد محدوده مورد مطالعه را در بر میگیرد، بیشتر منطبق بر محدوده شهری نواحی الهیه، قیطریه، ولنجک، زعفرانیه و باغستان که بهصورت پراکنده در بعضی قسمتهای منطقه یک میباشند. مناطق دارای خطر خیلی زیاد و زیاد که در حدود 50 درصد مساحت منطقه یک را در بر میگیرند(نواحی ازگل و سوهانک، نوبنیاد، کاشانک وکامرانیه)،(شکل11)، بیشتر به صورت نواری در امتداد گسلها و منطبق بر قسمتهای شمالی و مرکزی و جنوبی محدوده میباشند. با توجه به هم پوشانی نقشهها میتوان گفت که بیشترین پهنههای خطر در امتداد گسلها قرار میگیرند(شکل12) و مناطق کم دوام و فرسوده شهری هم بیشتر در پهنههای با خطر زیاد و متوسط قرار گرفتهاند، که این خود میتواند بر میزان خسارات و تلفات ناشی از زلزله بیفزاید(شکل13). هر چند در امداد رسانی در هنگام رخداد زلزله دسترسی و نزدیکی به جاده و راههای ارتباطی(شکل14) و مراکز خدمات شهری(شکل15)، یک امتیاز بزرگ و عالی محسوب میشود، ولی باید از حریم گسلها و پهنههای خطر زلزله فاصلهی مناسب داشته باشند تا بتوانند وظایف و نقش خود را در امداد رسانی و کمک به آسیب دیدگان ناشی از زلزله و سایر سوانح انجام دهند، به نظر میرسد همانگونه شکلهای (14و15) نشان میدهند خود این مراکز و امکانات در معرض خطر زلزله میباشند و مکانیابی آنها نادرست بوده و به طبع نمی توانند وظایف خود را هنگام بروز سوانح انجام دهند. بهطور کلی منطقه یک کلانشهر تهران به شدت در خطر زلزلهخیزی قرار دارد و نیازمند توجه اساسی برای کاهش خسارات و تلفات ناشی از زلزله است و هر چه زودتر نیازمند بررسی و فکر چاره است.
شکل10: نقشه پهنه بندی خطر زمین لرزه منطقه یک
شکل11: نقشه انطباق محلات و نواحی منطقه یک با پهنههای خطر زلزله(نگارندگان)
جدول2: مساحت طبقات خطر زلزله(محاسبات نگارندهگان)
شکل12: نقشه انطباق گسلها با پهنههای خطر زلزله شکل13: نقشه انطباق پهنههای کم دوام و فرسوده بر پهنههای خطر زلزله(نگارندگان)
شکل14: نقشه انطباق مراکز خدماتیوامدادی برپهنههای خطرزلزله(نگارندگان)
شکل15: نقشه انطباق جادههای اصلی برپهنههای خطرزلزله(نگارندگان)
3-4- پیامدهای امنیتی زلزله تهران
ناامنیهایاجتماعیناشیاز وقوع زلزلهدردو سطحقابل مطالعهاست. نخستناامنیهایی کهاحتمالاً درفقدانمرکز انتظامی- امنیتیدرقالبفساد،قتلو غارتایجادمیشوندودوم ناامنیهاییکهناشیازشرایطوقوع مخاطرات محیط ازجملهزلزلهوهمچنینمدیریتآناست(افضلی و حسینی، 1386: 153). بهطور کلی شهری که در آن زلزله رخ میدهد، علاوه بر صدمات جانی و مالی و عمرانی و خدماتی از جنبه سیاسی و امنیتی نیز آسیبپذیر است. اگر این شهر که در آن زلزله رخ داده است، پایتخت یا کلان شهر سیاسی باشد مانند پایتخت کشورهایهائیتی وشیلی، آسیب پذیری سیاسی و امنیتی آن شدت مییابد، به طوری که هر گونه نقصان مدیریتی، آن را با بحرانهای عمیق سیاسی و امنیتی مواجه خواهد کرد. وقوع زلزله مخرب در کلانشهر تهران، پیامدهای سیاسی و امنیتی شهری گستردهای به جای میگذارد. منظور از این پیامدها، پیامدهایی است که در اثر اخلالهای ایجاد شده در کارکردهای نظام شهری، سیستم سیاسی را مورد تهدید قرار میدهند و امنیت شهری را به مخاطره میاندازد. شهر تهران مهم ترین مرکز تصمیم گیری و بازخوردهای سیستم سیاسی کشور است و بنابراین وقوع یک زلزله در آن ممکن است از بُعد کارکردهای نظم شهری، نظام سیاسی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و پیامدهای امنیتی ناگواری از قبیل؛ کشته و مصدوم شدن مقامات درجه اول مملکتی و وقوع بحران مدیریت در سطح کلان مملکت، کشته و مصدوم شدن اکثریت مدیرا ن ارشد اجرائی و بروز بحران در ستاد مدیریت بحران کشور، کشته و مصدوم شدن نیروها و ماموران امدادی در سازمانهای مختلف مستقر در منطقه، کشته و مصدوم شدن نیرهای نظامی و امنیتی، بروز نارضایتیهای عمومی در نتیجه عملکرد ضعیف نیروهای امدادی ومنجر شدن به شورش، ایجاد احساس یاس و ناامیدی در بین مردم توسط افراد و جریانات مغرض معاند با نظام اسلامی، بروز مسایل روحی و روانی شدید برای بازماندگان حادثه در اثر زلزله، افزایش تعداد افراد بی سرپرست و بروز احساس بی پناهی، وقوع و گسترش سرقت در نواحی زلزله زده، بروز ناامنی برای دختران و زنان فاقد سرپرست و حتی دارای سرپرست، بروز ناامنی برای کودکان و وقوع کودک آزاری و سرقت کودکان بی سرپرست توسط افراد و باندهای منحرف، وقوع غارتهای دستجمعی و ... را به دنبال داشته باشد. وضعیت اجتماعی و نظام شهری تهران دارای ظرفیتهای بحرانزایی گستردهای است، از همین رو در صورت بروز یک حادثه غیر منتظره طبیعی مثل زلزله در آن، بحرانهای متعدد دیگری نیز میتواند دامن گیر نظام سیاسی شود. فایق آمدن بر این بحرانها مستلزم انجام یک سری اقدامات مدیریتی کوتاهمدت شامل اقدامات مدیریتی قبل از زلزله، حین زلزله و پس از زلزله و اقدامات مدیریتی بلند مدت در ابعاد سیاسی امنیتی است. یکی از جنبههای مهم مدیریتی در تأمین امنیت شهری شناخت میزان آسیبپذیریهای شهری است که مدیران سیاسی و امنیتی نباید از آن غافل شوند و بایستی راهکارهای اجرایی پیشگیری از پیامدهای امنیتی زلزله در شهر تهران، را قبل، حین و بعد از آن مورد بحث قرار دهند و در صورت عدم مدیریت در این زمینه در شهر بزرگی مانند تهران پیامدهای امنیتی فوق العادهای را به دنبال خواهد داشت.
4- جمعبندی و نتیجهگیری
همانطور که اشاره گردید روند رو به رشد و فزاینده شهرنشینی و جمعیت شهری به عنوان عاملی برای خسارات زیاد به هنگام بروز بلایای طبیعی میباشد.
گسترش شبکههای ارتباطی و زیرساختهای شهری از یک طرف و عدم رعایت ابتداییترین نکات ایمنی در ساختو سازهای شهری و بدون برنامه بودن رشد و توسعة شهر از سوی دیگر زمینة ایجاد خسارات زیاد در زمان وقوع زلزله را فراهم میسازد. به دلیل عوارض و عوامل ناشی از ژئومورفولوژی ساختمانی همچون حضور گسلهای اصلی و لرزهزا در منطقه و جابهجاییهای انجام گرفته در آنها که نشانهی فعال بودنشان از نظر تکتونیکی است. این گسلها در محدودهی مورد مطالعه از شرق به غرب کشیده شدهاند و بیشترین پراکندگی آنها در غرب محدودهی مورد مطالعه است و شواهد آن در توچال و ناحیهی ولنجک قابل مشاهده است. همچنین به دلیل جنس لایههای زمین در منطقه یک و گسترش شهر برروی سازندهای کم ضخامت کواترنری(پادگانهها، مخروطافکنه و سازند هزاردره) و برونزدگیهای آبرفتهای قدیمی تر روی آبرفتهای جدیدتر، حضور گسلهای اصلی ولرزهزا و شبکههای آبرفتی و رود- درهها و تپههایی که در این محدوده قرار دارند، میتوان گفت که این فرآیندها و مخاطرات ژئومورفولوژیک زلزله محدود کنندهی توسعه امنیت در منطقه شهری تهران هستتند و میتوانند خطرپذیری زلزله را بیشتر کنند، با شناسایی این فرآیندها و مخاطرات ژئومورفولوژیک زلزله و پهنهبندی مناطق خطر زلزله و به کارگیری تمهیدات ویژه، میتوان از میزان خسارتهای جانی و مالی ناشی از رخداد زلزله کاست و به رفاه، آسایش و امنیت بیشتر و بهتر شهروندان کمک کرد. همانطور که اشاره گردید نقشه پهنهبندی خطر زلزله نشان میدهد، که بیشتر مساحت و گستره آن، جزء پهنههای خطرناک وقوع زلزله محسوب میشوند. مناطق دارای خطر کم و خیلی کم که 23 درصد محدوده مورد مطالعه را در بر میگیرد، بیشتر منطبق بر محدوده شهری نواحی الهیه، قیطریه، ولنجک، زعفرانیه و باغستان که بصورت پراکنده در بعضی قسمتهای منطقه یک میباشند. مناطق دارای خطر خیلی زیاد و زیاد که در حدود 50 درصد مساحت منطقه یک را در بر میگیرند(نواحی ازگل و سوهانک، نوبنیاد، کاشانک وکامرانیه)، بیشتر به صورت نواری در امتداد گسلها و منطبق بر قسمتهای شمالی و مرکزی و جنوبی محدوده میباشند. میتوان گفت که بیشترین پهنههای خطر در امتداد گسلها قرار میگیرند و مناطق کم دوام و فرسوده شهری هم بیشتر در پهنههای با خطر زیاد و متوسط قرار گرفتهاند، که این خود میتواند بر میزان خسارات و تلفات ناشی از زلزله بیفزاید. بهطور کلی منطقه یک کلانشهر تهران به شدت در خطر زلزلهخیزی قرار دارد و نیازمند توجه اساسی برای کاهش خسارات و تلفات ناشی از زلزله است و هر چه زودتر و بیشتر نیازمند بررسی و فکر چاره است. نتایج پژوهش نشان میدهد که به دلیل وجود گسلهای متعدد و تراکم زیاد جمعیت در این منطقه از شهربزرگ تهران و انطباق مناطق کم دوام و فرسوده شهری که بیشتر در پهنههای با خطر زیاد و متوسط قرار گرفتهاند، که این خود میتواند بر میزان خسارات و تلفات ناشی از زلزله بیفزاید، نیازمند توجه جدی و مدیریتی جهادی است.
5- پیشنهادها و راهبردها
هرچند پس از وقوع هر حادثه غیر مترقبه ای حادثه دیدگان معمولا امنیت و آرامش خود را از دست داده و دچار نوعی تشویش و ناامنی می شوند لیکن وقوع زلزله در مکانی که علاوه بر وسعت و تراکم جمعیت مرکزیت اداری ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی کشور را به عهده داشته باشد علاوه بر گستردگی خسارات و آسیبها منجر به بروز ابعاد متفاوتی ازمسائل امنیتی ووقوع نا امنی می شود که قابل قیاس با سایر مناطق آسیب دیده نخواهد بود. وقوع حادثه هولناک زلزله در پایتخت علاوه بر مسائل اجتماعی ، اقتصادی و زیست محیطی می تواند دارای تبعات سیاسی و حتی نظامی نیز باشد. به همین خاطر با توجه به تجارب دو زلزله که در سا لهای اخیر دردو کشورهائییتی و شیلی به وقوع پیوسته و بخش عمده ویرانیها در پایتخت این کشورها اتفاق افتاده سعی شد با استفاده ازوقایع روی داده در این کشورها وبا توجه به نتایج مطالعات، موارد را بعنوان پیشنهاد ارائه گردد؛
1-ایمنسازی سازهها و تأسیسات شهری و ممنوعیت و یا محدودسازی ساخت و ساز در حریم اول گسلهای شهر تهران و عرصههایی با شرایط ناپایدار ژئوتکنیکی و اختصاص این پهنهها به فضای سبز.
2-عدم ساخت و ساز در شیبهای تند به ویژه در ارتفاعات شمالی تهران و اعمال ضوابط و مقررات ساخت و ساز اصولی و مقاوم در کل پهنه شهر و هرگونه ساخت و ساز شهری.
3- استفاده از اراضی تحت اختیار نهادها و سازمانهای عمومی و دولتی، نظامی و باز (ساخته نشده)، برای کارکردهای مناسب (فراغت و گردشگری و چندمنظوره شهری) و تجهیز مناسب این فضاها برای استفاده در شرایط بحران.
4- برای مدیریت زلزله در شهرها 2 اقدام مهم بایستی صورت گیرد: 1) منطقه بندی کاربری زمین
2) تدوین آئین نامه ساختمان سازی.
5- طراحی و احداث مرکز فرماندهی و هدایت عملیات مقابله با بحران در نواحی شهرداری.
6- تعیین ماموریت برای نهادهای مسئول از جمله شهرداریها ، سازمانهای خدماتی مثل: بهداشت، درمان ، آتش نشانی و نهادهای انتظامی وامنیتی و ایمنی و نیروهای مسلح.
7- تشکیل ستادهای بحران و قانونی کردن مقابله با بحران، تعیین کردن نقش و مسئولیت مدیران شهری، منطقه ای و حتی کشوری برای کاهش آسیبهای مختلف از جمله آسیبهای امنیتی.
8- ایمنسازی و مقاوم سازی بناها و ساختمانها در مقابل هرحادثه طبیعی، این امر شامل بناهای موسسات اقتصادی پولی و مالی و محل نگهداری اسناد و داراییهای مالی در مقابل تخریب، فشار و حریق خواهد بود.
9- پیشبینی و تعیین مکانی خاص برای اسکان موقت پس از زلزله و حفاظت از زلزله زدگان و مقابله با ناامنیها.
10- احیا و مقاوم سازی بافتهای فرسوده و کم دوام شهری.
11- مکانیابی بهینه مرکز خدماتی- درمانی و امدادرسانی(بیمارستانها، هلالاحمر، آتشنشانی) و فضاهای سبز و پارکها و رعایت فاصله از حریم گسلها.
12- آموزش همگانی چگونگی مواجه با مخاطرات بویژه خطر زلزله.
ج