نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
2 دانشگاه آزاد
چکیده
کلیدواژهها
بررسی راهکارهای موثردر ایجاد محله پایدار با رویکرد مشارکتی (مطالعه موردی:محله راهنمایی یاسوج)
محمدرضا رضایی: |
استادیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت، مرودشت، ایران* |
چکیده
در قالب فرآیندی مشارکتی، دموکراتیک و مردم محور توسعة محلّه ای از چندین دهة گذشته با تأکیدی خاص در کشورهای توسعه یافته، به عنوان محور برنامههای توسعة پایدار شهری قرار گرفت.ساختار مدیریت شهری در ایران با دارا بودن ویژگیهای غیر مشارکتی، متمرکز، از بالا به پایین، سیاست زده، فقدان همگرایی افقی، عدم ارتباط دوسویه مابین سطوح مختلف شهری، دیدگاههای نوین مدیریت شهری بر پایة سلولهای بنیادین شهر (محلّه) را دچار نُقصان آشکاری ساخته است. این پژوهش که درمحدوده ی قانونی شهریاسوج به شیوه توصیفی-تحلیلی با رویکرد غالب اسنادی-پیمایشی درسطح محله راهنمایی در ناحیه یک شهری در یاسوج درسال 1393 انجام شده است به دنبال آسیب شناسی تنگناها و پتاسیلهای برنامهریزی محله محور پایدار در سطح محله مورد مطالعه بوده است. در مطالعة حاضر نشان داده شده است که تحقّق رویکرد نوین محلّه محوری در شهریاسوج به دلیل ویژگیهای سیستم کلان ومحلی مدیریتی کشور و به دنبال آن ناپایداری آشکار ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اکولوژیک محله ی راهنمایی دریاسوج، نیازمند سازماندهی مجدد و برنامهریزی در چهار محور مدیریت یکپارچه، منابع مالی پایدار، نیروی انسانی کارآمد و متخصص شهری و نیز قوانین و مقرّرات پشتیبانی کننده- به عنوان عوامل مشترک تحقّق محلّه محوری است. این مهم جز با عبور از رویکرد سنّتی کنونی و دقّت نظر در عناصر برنامههای موفّق جهانی و سپس تحلیل، به روز رسانی و بومی سازی آنها مطابق با فرهنگ و شرایط اقتصادی- اجتماعی حاکم بر ایران و شهر یاسوج میسر نخواهد شد.
واژههای کلیدی: محله پایدار، برنامهریزی محلی، توسعه پایدار، محله راهنمایی
1-مقدمه
1-1-طرح مسأله
رشد سریع شهرنشینی همگام با تغییرات اساسی در سبک و شیوه ی زندگی شهری متاثر از نظام سرمایه داری و ورود اتومبیل و دیگر تکنولوژیهای جدید باعث بروز و ظهور مشکلات متعدد شهرنشینی و شهرسازی در تمامی ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و به ویژه کالبدی شهرها شده است. یکی از مکانهایی که به شدت از این تحولات متاثر بوده نظام محلات شهری چه در شهرهای قدیمی و چه در شهرهای جدید است که منجر به از هم پاشیدگی و گسست تعاملات و سبک زندگی خاص اینگونه محلات گشته است.
برای رهایی از مشکلات و مسائل شهرنشینی و شهرسازی نظریههای متعددی ارائه شده که یکی از این نظریهها، نظریه توسعه پایدار شهری است که توسعه ای همه جانبه و ناظر به ابعاد مختلف از جمله سه بعد اصلی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است و به مفهوم حرکت بر محور انسان- محیط است، توسعه امکانات اقتصادی با توجه به ملاحظات محیطی و عدالت اجتماعی را مورد توجه قرار می دهد. این نظریه پس از مشکلات ایجاد شده از توسعه صرفاً اقتصادی، بعد از جنگ جهانی مطرح گردید. جایی که توسعه بی رویه باعث اختلافات طبقاتی و مشکلات زیست محیطی عدیده ای شده و مسیر توسعه به ابعاد محیطی و اجتماعی کمتر از اقتصادی بها داده بود. پس از آن نظریههای دیگری از درون این نظریه به وجود آمدند، که نظریه توسعه محله ای پایدار یکی از این نظریات است.
رویکرد محله محوری منبعث از نوشهرگرایی تلاش می کند با تقویت و بهبود فضای کالبدی محله، تعاملات اجتماعی را افزایش داده و از این مسیر به بهبود حس تعلق به مکان، خوداتکایی اقتصادی و ارتقاء سرمایه اجتماعی نایل گردد. اصولی که در تحقق این امر مورد استفاده قرار می گیرند شامل توسعه فشرده، کاربریهای مختلط، مساکن متنوع، خیابانهای باریک و به هم پیوسته، پیاده محوری و حمل و نقل متنوع است.
مطالعه مبانی نظری رویکرد محله محوری، نشان میدهد که مفهوم اجتماع محلی و دیدگاههای مشارکتی، دارایی مبنا و سرمایه اجتماعی در تبیین و تحقق آن نقش اساسی دارند.می توان گفت دو عامل عمده اجتماع محلی و مدیریت شهری در تحقق رویکرد محله-محور نقش اصلی دارند که در این میان مدیریت شهری به عنوان آغازگر این فرایند از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
شهر یاسوج در سال 1343 به دلایل سیاسی، امنیتی و به منظور اسکان جمعیت کوچ رو و ایجاد پایگاهی برای استقرار ادارات و سازمانهای دولتی به وجود آمده است.این شهر در دشت سررود بین رودهای بشار، مهریان و کوه دنا واقع گردیده، ورشد شدیدی را در سالهای اخیر داشته و در نتیجه موجب شکل گیری محلات متعددی شده است. یکی از این محلات محله ی راهنمایی است که به مانند بسیاری از دیگر محلات شهر به دلیل وجود تنگناهای متعدد در خصوص مدیریت بهینه ی سازمان فضایی شهر، عدم توجه به رویکرد محلی، مشارکت مردم، نظامهای پایدار اکولوژیک محلی و نهایتا عدم برآورده سازی نیازهای واقعی ساکنین، به توسعه ی پایدار منتهی نشده است. پژوهش حاضر قصد دارد تا پس از شناخت و آسیب شناسی وضع موجود، راهکارهای لازم را در پس رویکرد محله محوری و مشارکت مردمی به سوی توسعه محله ای پایدار ارائه نماید.
1-2- اهمیت و ضرورت پژوهش
امروزه در گفتگوهای روزمره، وقتی سخن از محله بر زبان میآوریم، مفهومی بدیهی و بی نیاز از تعریف و تفسیر را در ذهنمان جای میدهیم. اما اگر در همان لحظه از خود بپرسیم محله چیست، به سادگی قادر به تعریف محله نخواهیم بود. در حقیقت، امروزه ما در زندگی روزمره، اصطلاح" محله" را بدون اطلاع یا بی توجهی به مفهوم واقعی و پیشینه بلند تاریخی آن به کار میبریم.
ادبیات علمی شهرسازی و سایر علوم مرتبط با آن نیز در سالهای اخیر به همین آسیب مبتلا گردیده اند. طرحهای شهرسازی امروزی، بارها واژه ی محله را بکار میبرند و برای آن تعاریف، تفاصیل و کاربردهایی ارائه مینمایند که به هیچ وجه در بر گیرنده ابعاد مختلف فرهنگی و تاریخی، کالبدی و فضایی، اجتماعی و اقتصادی، اداری و جغرافیایی و غیره نمی باشد. امروزه، تهیه کنندگان طرحهای شهری، مفهومی محله را در جهت نیل به اهداف خود بکار میگیرند، بی آنکه هیچ گونه نگرانی خاصی نسبت به پیامدهای طرح خود بر آخرین آثار محلههای موجود شهری و به ویژه محلات تاریخی شهرها داشته باشند. به بیان دیگر، طرحهای شهری، خود به عاملی در جهت نابودی تدریجی محلات شهری تبدیل شده اند.
یکی از ویژگیهای کهن شهرهای ایران وجود محلات شهری دارای وحدت از نظر کالبدی و فضایی و برخوردار از استقلال نسبی از نظر عملکردی بوده که گروهی متجانس از مردم، خانههای آنها و مراکز تامین خدمات اولیه زندگی آنها را در خود جای میداده است. تشابهات فرهنگی موجود در این محلات که مبتنی بر عواملی چون دین، مذهب، قومیت، زبان، شغل وغیره بوده است. به حیات روزمره، اندیشهها و فعالیتهای ساکنین آن نظم بخشیده و سبب شکل گیری روابط اجتماعی چهره به چهره و سازمان مدیریتی برخاسته از میان اهالی محله بوده است. در یک قرن اخیر، محلات شهرهای تاریخی به آسیبهای متعدد کالبدی- عملکردی و در نهایت زوال تدریجی مبتلا شده اند. علت این امر را میتوان در بی توجهی به مفهوم واقعی محله، کارکردها و نقشهای محله در حیات شهری دانست اگرچه، رجعت به سازمان کهن محلههای شهری به سادگی توجیه پذیر، عملی و منطقی نیست با این حال بازتولید مفهوم محله با اتکا به ضرورتها و نیازهای زمانه و جایگاه کهن فرهنگی تاریخی محلات، میتواند از یکسو سبب حفظ نظام اجتماعی- اقتصادی محلات تاریخی شهرها (و یا محلات شهرهای تاریخی) و به دنبال آن جلوگیری از نابودی ساختار کالبدی آنها شود و از سوی دیگر سبب شکل گیری مفهوم محله در بافتهای توسعه یافته شهری شود. در یک کلام، محله، مفهومی کهن است که در سالهای اخیر مورد بی توجهی فراوان قرار گرفته و در ایران، همواره از جریانات کلان اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی موجود در شهرها تاثیر پذیرفته است.
پس از وقوع انقلاب صنعتی و بروز مشکلات متعدد شهرنشینی و شهرسازی جنبشی جدید به نام نوشهرسازی شکل می گیرد که انسان را محورطراحی خود قرار می دهد. نوشهرسازی دیدگاهی است که برایجاد بافت شهری با مشخصه اصلی قابلیت راهپیمایی ساکنین، تأمین مایحتاج وانجام کارهای روزانه زندگی و دارا بودن مقیاس انسانی تأکید دارد. یکی از مفاهیمی که در این جنبش مورد توجه قرار می گیرد رویکرد محله محوری است که محلات شهری را مورد هدف قرار داده و با راهکارهایی که ارائه میدهد پویایی، سرزندگی و پایداری را به محلات شهری باز می گرداند (رفیعیان و همکاران،1388).
هدف این رویکرد حذف اتومبیل از زندگی روزانه نیست بلکه هدف فراهم آوردن ایمنی و آسایش، راحتی و رضایت پیادهها در کنار سوارهها است. در این محلات انواع متفاوتی از خانهها با کیفیت، وسعت و نمای متفاوت در کنار هم قرار می گیرند. لذا گروههای متفاوتی می توانند در چنین محلههایی در کنار یکدیگر زندگی کرده و اختلاط درآمدی و فرهنگی با محوریت قرار دادن محله به عنوان هسته ی تشکیل دهنده شهر یکی از ابزارهای شکل دهی محلات بر اساس نظم و برنامه ای از پیش تعیین شده محسوب می شود. از این رو این رویکرد به عنوان راهکاری که تنظیم کننده محیط کالبدی، اجتماعی و فرهنگی در سطح محله میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
1-3- اهداف پژوهش
شناخت و آسیب شناسی روند شکل گیری محلات شهر یاسوج.
تعیین میزان تاثیر مشارکت مردم یک محله بر توسعه ی پایدار محله ای
ارائه ی راهکارهای واقعی و موثر برای برون رفت از شرایط فعلی
1-4- پیشینه پژوهش
اگرچه در موردشهریاسوج تاکنون پژوهشی مستقل درمورد برنامه ریزی مشارکتی وبرنامه ریزی محله ای انجام نشده ولی رسالهها ومقالات متعددی در کشور انجام شده که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
دادفر، (1388)، در پایان نامه ای تحت عنوان « بررسی عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در شورایاری محله (مورد مطالعه: محله نیاوران)» با طرح مساله کیفیت زندگی شهری در شهر تهران و ضرورت بهره گیری از مشارکت مردمی در گذار از مشکلات زندگی شهری، روابط معناداری بین دو متغیر پایگاه اقتصادی - اجتماعی و میزان مشارکت افراد در شورایاری و همچنین بین احساس بی قدرتی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی بدست آورد و بیان داشت با بالا رفتن پایگاه اقتصادی- اجتماعی میزان مشارکت کاهش خواهد یافت. همچنین بیان میدارد که از سنجش همبستگی احساس بی قدرتی و مشارکت اجتماعی این نتیجه بدست آمد که تفاوت معناداری بین میزان مشارکت افراد در شورایاری و احساس بی قدرتی وجود دارد.
احمدی، (1383)، در پایان نامه ای با عنوان «شهروندی ومشارکت مدنی: بررسی تأثیر آگاهی ازحقوق و تعهدات شهروندی در شهر بر فرایند تحقق حقوق شهروندی(نمونه موردی کلان شهر تهران) » ضمن تعریفی از شهروند و حقوق شهروندی به درگیریها یا مشارکتهای مدنی اشاره و به تحلیل مشارکتهای مدنی در سطوح کلان، میانی و خرد پرداخته که براساس یافتههای تحقیق میزان درگیری و مشارکت مدنی شهروندان سطح پایینی دارد و بیشتر در قالب درگیریهای برخوردی، ارتباطی و اعتراضی طبقه بندی میشوند.
موسوی، ( 1385)، در دانشگاه تربیت مدرس، پایان نامهای را با عنوان«برنامه ریزی توسعه محلهای با تاکید بر سرمایه اجتماعی در کوی طلاب مشهد» دفاع کرد. در این پایان نامه با ارائه تعاریف متعدد از سرمایه اجتماعی، ابعاد و شاخصهای آن، به کاربرد سرمایه اجتماعی در توسعه محلهای بر مبنای دو شاخص سیاست دارایی مبنای مردم گرا و سیاست دارایی مبنای مکان گرا پرداخته است.
فروزنده، (1389)، در دانشگاه تربیت مدرس(دانشکده هنر و معماری)، پایان نامه ای را با عنوان«برنامه ریزی محله محور در بافتهای فرسوده شهری بر پایه رویکرد نوشهرگرایی"مطالعه موردی: محله سنگلج تهران"» دفاع کرد. در این پایان نامه با ارائه تعاریف متعدد از سرمایه اجتماعی، ابعاد و شاخصهای آن، به کاربرد مشارکت مردم در توسعه محله سنگلج پرداخته است.
بیک دلی، (1387)، در پایان نامه ای با عنوان طراحی حوزه محلی در منطقه آزاد اروند با تکیه بر اصول نوشهرگرایی به بررسی ساماندهی و ایجاد یک محله مطلوب با استناد به اصول نوشهرگرایی پرداخته است. در این پژوهش مفهوم محله و واحد همسایگی، روند تغییرات این مفهوم و نظرات نوشهرگرایان در باب محله بیان شده است. نمونه موردی این پژوهش دهکده بریم واقع در منطقه آزاد اروند (بخش آبادان) است. پس از انجام مرحله شناخت، چشم انداز، اهداف، راهبردها و سیاستهای تدوین شده و در ادامه چارچوب طراحی شهری محدوده و طراحی محور گردشگری دهکده ارائه گردیده است.
حاجی پور، (1385)، در مقاله ای با عنوان « برنامه ریزی محله - مبنا رهیافتی کارآمد در ایجاد مدیریت شهری پایدار » در پی تبیین نقش و جایگاه رهیافت محله مبنا به منظور استفاده از آن در نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری است.این مقاله سعی دارد که ضمن توضیح اجمالی چگونگی تغییر و تحول در پارادایم شهرسازی؛ عوامل بروز و ظهور نگرش جدید به مدیریت و برنامه ریزی شهری را بررسی و مشخصههای رویکرد جدید را تبیین کرده و ظرفیتهای آن را در نظام مدیریت شهری ارائه نماید. بررسی نظریات، دیدگاهها، مشخصات و مفهوم برنامه ریزی محله مبنا نشان داد که رویکرد مذکور در جستجوی تعامل اجتماعی بوده و مشارکت بازیگران محلی را در دستور کار قرار داده است، تسهیل کننده و هماهنگ کننده بوده و کمتر به مداخلات کالبدی فضائی پرداخته و با نگاه فرایندگرا به پایداری تصمیمات در سطوح مختلف خواهد انجامید.
1-5- فرضیه تحقیق
عدم توجه مجموعه ی مدیریت شهری نسبت به مولفههای محله ی پایدار منجر به شکل گیری محلات ناپایدار شده است.
به نظر میرسد پیاده کردن رویکرد برنامه ریزی مشارکتی میتواند منجر به افزایش پایداری محلات شهری به ویژه محله ی راهنمایی در شهر یاسوج گردد.
1-6- روش تحقیق
روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی کاربردی است که ابتدا دادهها و اطلاعات اولیه با استفاده از روشهای اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی از قبیل مصاحبه و مشاهده گرد آوری شده است. سپس به توزیع پرسشنامه در سطح محله ی راهنمایی پرداخته شده است. برای برآورد حجم نمونه در این پژوهش از فرمول کوکران استفاده شده است. تجزیه و تحلیل با استفاده از روشها و تکنیکهای آماری و نرم افزارهای excel و spss صورت گرفته است. برای گرد آوری دادهها و اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استفاده شده که سوالات بر پایه ی سه بعد مطلوبیت کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، که سه بعد اصلی توسعه پایدار است صورت گرفته است.
1-7- محدوده مورد مطالعه
محدوده مورد مطالعه محله ی راهنمایی شهر یاسوج است. شهر یاسوج شامل 4 ناحیه و 23 محله است. این محله در ناحیه یک شهرواقع شده واز شمال به بلوار بویراحمد، از غرب به بلوار استقلال، از جنوب به خیابان ساحلی و رودخانه بشار، واز شرق به خیابان شهید رجائی منتهی می شود. جمعیت محله 9277 نفر و وسعت آن حدودا 861/122 هکتار است. عبور خیابانهای شهیدباهنر در راستای شمالی- جنوبی وستارخان در راستای شرقی- غربی از قلب محله، به نوعی محله را به سه زیرمحله تقسیم کرده است. مرکز صدا وسیما، اداره آموزش و پرورش، مرکز راهنمایی ورانندگی و پارک ساحلی در حاشیه ی رودخانه ی بشار در این محله، از کاربریهای مهم آن محسوب می شوند که دارای عملکردی شهری و فراشهری هستند. بیشترین کاربری دراین محله به کاربری مسکونی است و این محله فاقد اراضی باغ، زراعی، نظامی وتجهیزات است.
شکل1-1نقشه موقعیت ناحیه 1 و محله 1 شهریاسوج، ماخذ:نگارنده
2- مبانی نظری
2-1- توسعه پایدار شهری
نظریه توسعه پایدار شهری حاصل بحثهای طرفداران محیط زیست درباره مسائل زیست محیطی بخصوص محیط زیست شهری است که به دنبال نظریه توسعه پایدار برای حمایت از منابع محیطی ارائه شد. (پاپلی یزدی، 1382 : 340 ). تعریفی که میتوان از توسعه پایدار شهری ارائه داد این گونه است : توسعه ای که به نیازهای مردم شهر پاسخ میگوید، اما بقا و دوام آن تضمین گردد، و در عین حال آب، خاک و هوا، آلوده و بلا استفاده نگردد (برآبادی، 1384).
2-2- محله
محلّه یا برزن به قسمتی از یک شهر یا روستا گفته می شود که نام، محدوده و مشخصات خود را داشته باشد. در محاورههای فارسی محله یک واحد اجتماعی و محل سکونت اقشاری از جامعه است که به ویژه از نظر اجتماعی دارای وجوه مشترک می باشند. به لحاظ معنایی محله جای حلول، فرود، جا و مکان می باشد.
2-3- برنامه ریزی محله محور
طی یکی دو دهه اخیر در سطح جهانی بسیاری از سازمانها و نهادهای دخیل در امر مدیریت و برنامه ریزی شهری، بر ترویج نگرش مشارکتی در جهت تشویق نوعی رهیافت به برنامه ریزی "از پایین به بالا" تأکید داشته و تصمیم گیری و چاره اندیشی در خصوص حل مسائل شهری را بر مبنای اجتماعات محله ای یا محلات شهری پایه گذاری نموده اند. این موضوع از دهه 1970 به شکل جدی مطرح شد و فلسفه پدیدارشناسی و کارهای هوسرل را می توان سرآغازی بر توجه عمیق به جهان اجتماعی دانست. اما در حوزه شهرسازی شاید بتوان «جان فریدمن» را به عنوان برجسته ترین نظریه پردازی ذکر کرد که ضرورت بازنگری در اندیشه برنامه ریزی و چرخش از عرصهها و سطوح کلان تصمیم گیری به جنبههای محلی و عرصههای زندگی روزمره را مطرح نموده است(حاجی پور، 1385: 5)
2-4- مشارکت
واژه مشارکت[1] از حیث لغوی به معنای درگیری و تجمع برای منظوری خاص می باشد. در مورد معنای اصطلاحی آن بحثهای فراوانی شده است ولی درمجموع می توان جوهره اصلی آن را درگیری، فعالیت وتاثیرپذیری دانست. با پذیرش این جوهر برخی ازصاحب نظران مدیریت، تعریف زیر را برای مشارکت ارائه نموده اند: "مشارکت درگیری ذهنی وعاطفی اشخاص در موقعیتهای گروهی است که آنان را برمی انگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی یکدیگر را یاری دهند و درمسئولیت کارشریک شوند.
2-5- مدیریت پایدار شهری
به دنبال افزایش سریع جمعیت شهرها چالشهایی مانند پدیده اسکان غیر رسمی، آلودگیهای زیست محیطی، کمبود خدمات شهری، بالا بودن مصرف انرژی، مسائل اجتماعی و غیره در شهرهای بزرگ به وجود آمد که منجر به نظریه توسعه پایدار شهری شد. در جهت رسیدن به توسعه پایدار شهر، مفهوم مدیریت پایدار شهری که به دنبال هدایت فزاینده جامعه شهری است، مطرح شده است. مدیریت پایدار شهری باید بتواند که به صورت نامحدود زمانی و بدون تخریب منابعی که فرآیند توسعه بدان وابسته است را استمرار ببخشد. مدیریت پایدار شهری، باید بتواند به نیازهای مردم شهر پاسخ گوید، بقا و دوام آن تضمین گردد و در عین حال پایداری آب، خاک و هوا یعنی سه عنصر که برای حیات انسان ضروری است، تضمین گردد( حاجی پور، 1385: 38).
3- تحلیل یافتهها
در تحقیق حاضر میزان پایداری محله راهنمایی یاسوج واقع در ناحیه 1 شهر را مورد بررسی قرار داده ایم. محله راهنمایی از مهم ترین و کلیدی ترین محلههای شهر محسوب میشود و به دلیل موقعیت استراتژیکی که دارد حائزاهمیت است. رودخانه ی بشار در جنوب محله ی راهنمایی و پارک ساحلی که در حاشیه ی این رودخانه قرار گرفته است از کاربریهای مهم محله محسوب شده و موقعیت اقتصادی ویژه ای را برای این محله در سالهای اخیر ایجاد کرده است. در حال حاضر بیشترین کاربری در این محله به کاربری مسکونی است و این محله فاقد اراضی باغ، زراعت، نظامی و تجهیزات است.روند توسعه و گسترش شهر مخصوصن از لحاظ فرهنگی باعث شده طبق نیازهای انسانی بزرگترین مجموعه تفریحی گردشگری شهر در حواشی رودخانه ی بشار در این محله رونق بگیرد. یکی از عوامل اصلی در ظهور توسعه پایدار نیازمندیهای انسانی استکه عمدتا متکی به نیازهای محیطی بوده است.در سالهای اخیر بحثهای توسعه پایدار از بحثهای محافظت محیطی گذر کرده و شامل ترکیبی از نیازهای اقتصادی اجتماعی و کالبدی شده است. شاخصهای مورد نیاز برای بررسی میزان پایداری محله راهنمایی در این تحقیق استفاده از سه شاخص اصلی توسعه پایدار محلی یعنی شاخص کالبدی، اجتماعی و اقتصادی پرداخته ایم. جمع آوری و تدوین اطلاعات و همچنین برای شناسایی محله شاخصهای مورد نیاز از اطلاعات مرکز آمار ایران به عنوان اصلی ترین مرجع گرد آوری اطلاعات پایه در کشور و همچنین طرحهای مصوب شهری مانند طرح جامع و تفصیلی استفاده شده است.در تهیه ی برخی از شاخصها بررسیهای میدانی بوسیله ی پرسشنامه انجام گرفته است و بعد از پردازش نتایج حاصل از بررسیهای میدانی بوسیله ی نرم افزارهای Excel وSpss شاخصهای مورد نظر پژوهش تهیه شده است.
3-1- بررسی شاخصهای پایداری در محله راهنمایی
اگر چه شاخصهای پیشنهادی توسعه ی پایدار محله ای دامنه ی وسیعی دارد لیکن سعی شد مجموعه شاخصهایی را که صاحبنظران امور شهری در مورد آنها اجماع و اتفاق نظر دارند یعنی سه شاخص کالبدی، اجتماعی و اقتصادی را مورد بررسی قرار دادیم. شاخصهای توسعه ی پایدار محلّی که برآمده از اصول و مفاهیم پایداری در سطح محلّی است. از آنجا که شالوده ی توسعه ی پایدار محلّه ای بر رضایت مندی و تامین نیازهای پایه ی محلّی، خدمات رسانی مطلوب محلّی، تعادل اکولوژیک، اعتماد محلّی و وجود پیوندهای جمعی، تعلّق خاطر محلّی و بقای اقتصادی استوار است، لذا هر یک از موارد مذکور می تواند به عنوان معیار مناسبی برای ارزیابی پایداری در سطح محلّی مطرح باشد.
بدین ترتیب، ارزیابی ابعاد گوناکون محلّه ی راهنمایی از نظر پایداری به صورت زیر خواهد بود.
3-1-1-ارزیابی ابعاد کالبدی
با در نظر گرفتن شاخصهای محله در بعد کالبدی ابتدا بوسیله ی پرسشنامهها هر یک از عوامل موثر را با استفاده از یافتههای کمی مطالعه میدانی محله بررسی و توسط نرم افزار Spss میزان مطلوبیت و رضایتمندی ساکنان را در این ابعاد بررسی شد.
جدول3-1-ارزیابی ابعاد کالبدی محله و میزان رضایتمندی ساکنان محله
ردیف |
شاخصهای کالبدی |
یافتههای کمّی مطالعه ی میدانی(به درصد) |
رضایتمندی ساکنان محلّی |
عدم رضایتمندی ساکنان محلّی |
|
مطلوب |
نامطلوب |
||||
1 |
پیاده روها |
25 |
75 |
|
| |
2 |
جویهای آب |
6.7 |
93.3 |
|
| |
3 |
روشنایی معابر |
15 |
85 |
|
| |
4 |
آسفالت معابر |
10 |
90 |
|
| |
5 |
امکانات ورزشی-تفریحی |
16.7 |
83.3 |
|
| |
6 |
جمع آوری زباله |
71 |
29 |
| |
| |
7 |
حمل و نقل عمومی |
18 |
82 |
|
| |
8 |
ابعاد کالبدی در شرایط اقلیمی نامناسب |
12 |
88 |
|
| |
9 |
وجود مکانهای شاخص و تاثیرگذار محلّی |
51.6 |
48.4 |
| |
|
ماخذ:پیمایش میدانی نگارنده
در نمودار شماره 3-1 میزان پایین مطلوبیت را در شاخص پایداری در محله راهنمایی میتوان به وضوح مشاهده کرد.
نمودار3-1-ارزیابی میزان مطلوبیت شاخصهای کالبدی در محله راهنمایی
ماخذ: پیمایش میدانی نگارنده
3-1-2- بررسی ابعاد اجتماعی
جدول3-2-ارزیابی ابعاد اجتماعی محله راهنمایی و میزان اعتماد محلی و پیوندهای اجتماعی
ردیف |
شاخصهای اجتماعی |
یافتههای کمّی مطالعه ی میدانی (به درصد) |
اعتماد محلّی و پیوندهای اجتماعی |
عدم اعتماد محلّی و از هم گسیختگی اجتماعی |
|
مطلوب |
نامطلوب |
||||
1 |
ارتباط همسایگان با یکدیگر(سرمایه ی اجتماعی) |
20 |
80 |
| |
|
2 |
عضویت در انجمنها و صندوقهای قرض الحسنه |
11 |
89 |
| |
|
3 |
عضویت در شورایاری |
38.3 |
61.7 |
| |
|
4 |
شرکت در جلسات شورا یاری |
45 |
55 |
| |
|
5 |
اطّلاع از وظایف شورایاریها |
21.6 |
78.4 |
| |
|
6 |
وضعیت شورایاری محلّه |
5/7 |
5/92 |
| |
|
7 |
شرکت در طرحهای به انجام رسیده |
0 |
100 |
| |
|
8 |
اطّلاع از طرحهای آینده ی محلّه |
10 |
90 |
| |
|
9 |
شرکت در طرحهای محلّی در صورت اطّلاع |
40 |
60 |
| |
|
10 |
تاثیر نظرات ساکنین در حلّ مشکلات |
45 |
55 |
| |
|
11 |
تعداد دفعات مراجعه به شهرداری تاکنون |
2/41 |
8/58 |
| |
|
12 |
مراجعه ی ساکنین به شهرداری |
63.4 |
36.6 |
| |
|
13 |
احساس امنیت اجتماعی |
48.33 |
51.7 |
| |
|
14 |
مفهوم مشارکت مردمی |
23 |
77 |
| |
ماخذ: پیمایش میدانی نگارنده
در نمودار شماره 3-2 میتوان عدم اعتماد محلی و از هم گسیختگی اجتماعی را در محله راهنمایی میتوان به وضوح مشاهده کرد. میزان مطلوبیت اجتماعی که باعث افزایش پایداری و رشد محله در ابعاد اجتماعی محلات است با توجه به نتایج بدست آمده در محله راهنمایی نسبتا پایین است.
نمودار3-2- میزان مطلوبیت ابعاد اجتماعی
ماخذ: پیمایش میدانی نگارنده
3-1-3- بررسی ابعاد اقتصادی: برای بررسی شاخصهای اقتصادی محله راهنمایی و ارزیابی میزان بقای اقتصادی این محله یافتههای کمی مطالعه میدانی بررسی شده است. نمودار3-3 میزان بقای اقتصادی را در محله نشان میدهد که میتوان گفت در حال حاضر علیرغم داشتن موقعیت ویژه اقتصادی این محله بقای اقتصادی بسیار پایین است.
جدول3-3- ارزیابی ابعاد اقتصادی محله ی راهنمایی و میزان بقای اقتصادی محله
ردیف |
شاخصهای اقتصادی |
یافتههای کمّی مطالعه ی میدانی(به درصد) |
بقای اقتصادی |
عدم بقای اقتصادی |
||
مثبت |
منفی |
|||||
1 |
مالکیت واحدها |
55 |
45 |
| |
|
|
2 |
آیندة اقتصادی محلّه |
55 |
45 |
| |
|
|
3 |
تمایل به خروج از فضای اقتصادی محلّه |
30 |
70 |
| |
|
|
4 |
تناسب فعالیتهای تجاری با نیازهای پایه محلّی |
63 |
37 |
| |
|
|
5 |
ارتباط اقدامات گذشته شهرداری بر فعالیتهای تجاری |
40 |
60 |
|
| |
|
ماخذ:پیمایش میدانی نگارنده
نمودار3-3-ارزیابی بقای اقتصادی در محله راهنمایی
ماخذ:پیمایش میدانی نگارنده
آن چنان که نشان داده شد، طبق دادههای آماری موجود و تحلیل آنها سازوکارهای حاکم بر محلّة راهنمایی در ابعاد مختلف تناسبی با مدل تحقّق توسعه پایدار محلّی نداشته و تغییرات اساسی را در جنبههای گوناگون توسعه در سطح محلّی می طلبد.
4-نتیجه گیری
مدیریت نوین شهری با محور قرار دادن انسان و تأمین نیازهای اولیه و اساسی او در سطح اجتماعات محلّی درصدد تفوق نسبی کارکردهای اجتماعی، مانند مشارکتهای همگانی و دخالت در تعیین سرنوشت و تصمیم گیری، عدالت اجتماعی به کارکردهای فیزیکی و ظاهری مانند بکارگیری ساخت و سازهای فیزیکی و کالبدی در سطح شهر، زیباسازی،... است. این ساختار مدیریتی، ایجاد ساختار تشکیلاتی غیرمتمرکز برای سازمانها و حکومتهای محلّی را امری ضروری می داند. این مسأله، توسعة منابع جدید، آموزش و تعلیم ویگانگی تفکّر بین دولتهای محلّی و حکومت مرکزی را می طلبد. به عبارتی، مدیریت جدید شهری تنها به معنای تهیة فهرستی از وظایف و فعالیتها برای مدیران که احیاناً در گذشته وجود نداشته نیست. این مدیریت شامل برخوردی نوین با مسألة مدیریت شهری است. شیوه ای است نوین از عملکرد یک سازمان، در برخورد با دولت مرکزی و مردم است. قطعااین گونه اعمال مدیریت، پویایی بیشتر و خودکفایی مؤّثر و فعالتری را با جهت گیری به سوی اکثریت جامعة محلّی به همراه دارد.
5- پیشنهادها
پیشنهادات در راستای ارتقاء پایداری محله راهنمایی به قرار زیر است.
طراحی عرصههای تجمع عمومی به گونهای که تلفیقی از فضاهای خدماتی، تفریحی به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی میان ساکنین محله راهنمایی به وجود آید،.
افزایش نشانهها و نمادها در محله جهت کمک به مسیریابی و تشخص یافتن بافت محله راهنمایی میتواند در افزایش
پایداری محله تاثیر بسزایی داشته باشد، همچنین وجود ورودیهای تعریف شده و منحصر به فرد در محله و فقدان عوامل انقطاع در محله در امر شناخت عناصر و مرزهای محله ی راهنمایی میتواند باعث پایداری این محله شود.
از دیگر عوامل موثر در امر پایداری تشویق به سکونت درازمدت در محله، جلوگیری از مهاجرت ساکنان اصلی در محلات، وجود تعامل و همبستگی میان ساکنان محله به منظور ارتقاء حس تعلق و وابستگی در ساکنین محله ی راهنمایی است.
استقرار کاربریهایی با عملکرد تا پاسی از شب، به منظور ارتقای امنیت و سرزنده سازی محیط آن نیز در این محله احساس میشود.
با افزایش حس مشارکت در افراد محله در قالب گروهها و سازمانهای محلی مثل شورایاریها، در راستای انجام امور محله و رفع مشکلات آن میتوان به پایداری بیشترمحله ی راهنمایی رسید.
طرّاحی برنامه ای بلندمدت، چند سویه، با نگاه به رویکردهای کارآمد جهانی در خصوص توسعة محلّهای و با محوریت مدیریت یکپارچة شهری، به نحوی که اجزاء این برنامة جامع با فرهنگ و هویت محلات شهری ایران منطبق باشد.
.هماهنگی با دانشگاهها، مراکز علمی- پژوهشی و بخشهای تحقیقاتی مرتبط جهت شناخت کارشناسان و متخصصان امور شهری و بهره گیری از آنها در سازمانها و نهادهای مختلف ادارة امورشهر و به ویژه سطوح محلّی.
بازنگری قوانین و مقرّرات شهری به منظور پیش بینی راهکارهایی عملی و با ضمانت اجرایی قوی جهت تحقّق مطلوب مفهوم شهروند و شهروندی در امور شهری از طریق تشکیل کمیتهها و گروههای تخصصی حقوقی.
اطّلاع رسانی و فرهنگ سازی برنامه ریزی شده و مدون پیرامون ابعاد مختلف توسعه و مدیریت محلّه ای با متُدهای مؤثّر و با ضریب نفوذ اجتماعی بالا در دو سطح مختلف شامل ارتقای آگاهیهای عمومی با محوریت ساکنین محلّی و ارتقای آگاهیهای مدیریتی و تخصصی با محوریت مدیران، برنامه ریزان و تصمیم سازان.
در پایان باید دانست، مادامیکه توسعة محلّه ای و اهداف متعالی آن از بند الفاظ و شُعار خارج نگردد، مشارکت فراگیر مردمی در معنای حقیقی و در فضایی غیر سیاسی رشد نکند، آموزشِ برنامه ریزی در سطوح محلّی به عنوان یک تخصص علمی- کاربردی معنا نیابد، منابع مالی پشتوانة محکمی برای اجرای برنامههای توسعه نباشد و شهروند و حقوقِ مرتبط با آن جنبة عینی و عملی به خود نگیرد، در حرکت به سوی توسعة اجتماعات محلّی راه به جایی نخواهیم برد.